چرا حركت دومین نفتكش ایرانی به سوی لبنان مصداق كامل بازی دو سر برد جبهه مقاومت در مواجهه با غرب و تلآویو محسوب میشود؟
کشتیهای نجات
در حالی كه سیاستمداران و رسانههای غربی هنوز در شوك سخنرانی روز عاشورای سید مقاومت و اعلام خبر حركت نفتكش ایرانی به سوی بندر بیروت بودند، اكنون دبیركل حزبا... حركت دومین نفتكش ایرانی به سوی لبنان را تایید كرده است. به این ترتیب، جمهوری اسلامی ایران و حزبا...، گامهای محكم و بلندی را در مواجهه با تحریمهای یكجانبه و غیرقانونی ایالات متحده برداشتهاند. از سوی دیگر، واكنش مقامات آمریكایی و صهیونیستی بهوضوح نشان میدهد كه آنها در مواجهه با یك بازی پیچیده قرار گرفتهاند كه خروجی آن، چیزی جز شكست برای واشنگتن و تلآویو نیست. صورت مساله مشخص است. دومین نفتكش ایرانی برای درهم شكستن محاصره اقتصادی لبنان توسط كاخ سفید، راهی دریای مدیترانه شده است. موفقیت مشترك حزبا... و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تحریمهای یكجانبه و ظالمانه آمریكا، مولد تحلیلها و حتی منازعات رسانهای گستردهای بوده است. رسانههای افراطی و غربگرا نتوانستهاند بهت و خشم خود را از پیروزی این ابتكار عمل جبهه مقاومت كتمان كنند. اكثر رسانههای غربی متفقالقول هستند كه لنگر انداختن نفتكشهای ایرانی در سواحل لبنان، موفقیتی انكارناپذیر برای تهران و بیروت محسوب میشود.
سوال اصلی اینجاست كه چرا بازنده نهایی ماجرای فعلی واشنگتن، تلآویو و مهرههای غرب در بیروت هستند؟ در پاسخ به این سوال باید در نظر داشت كه، دو احتمال بیشتر در قبال فرجام حركت نفتكشهای ایرانی به سوی بندر بیروت وجود نخواهد داشت:
نخستین احتمال اینكه نفتكشهای ایرانی به سلامت به مقصد رسیده و با تزریق حاملهای سوخت بر پیكر تشنه و تحریمشده لبنان، روح تازهای در كالبد این كشور بدمند. در این صورت، ایران و حزبا... به قهرمان مبارزهای موفقیتآمیز با تحریمهای یكجانبه ایالات متحده و شركای آن تبدیل خواهندشد.
در این معادله، قطعا آمریكا و اتحادیه اروپا به عنوان تحریمكنندگان لبنان و ایران به عنوان ناجی لبنان، مورد شناسایی افكار عمومی این كشور قرار میگیرند. باید توجه داشت كه از سال 2018 میلادی (در دوران ریاست جمهوری ترامپ) تاكنون، دولت آمریكا و متحدانش معیشت مردم لبنان را به گروگان گرفته و آن را قربانی اهداف توسعهطلبانه خود در بیروت كردهاند.
دومین احتمال اینكه واشنگتن و رژیم اشغالگر قدس یا مهرههای منطقهای آنها بخواهند در مسیر حركت نفتكشهای ایرانی به سوی بیروت اخلال ایجاد كنند.
در این صورت، حزبا... و جمهوری اسلامی ایران قطعا هزینه بسیار سختی را به دشمنان در عرصه دریایی و نظامی تحمیل خواهند كرد. سید حسن نصرا... در سخنان قاطعانه و محكم خود خطاب به كسانی كه ملت لبنان را در محاصره اقتصادی قرار دادهاند، تاكید كرده است كه هرگونه تعرضی به نفتكشهای ایرانی، مترادف با تعرض به خاك لبنان محسوب میشود و بهای بسیار سخت و پشیمانكنندهای برای عاملان آن خواهد داشت. از این رو ایجاد هرگونه مانع یا مزاحمتی در مسیر حركت نفتكشهای ایرانی، توازن قوای نظامی در منطقه (خصوصا در عرصه ابتكار عمل استراتژیك) را بیش از پیش به ضرر رژیم اشغالگر قدس و آمریكا تغییر خواهد داد.
چرا واشنگتن و تلآویو از نفتكشهای ایرانی وحشتزده هستند؟
بخشی از نگرانی بزرگ مشترك آمریكا و رژیم اشغالگر قدس در قبال حركت نفتكشهای ایرانی به سوی بیروت، معطوف به زمان حال و برخی دیگر مربوط به آینده است.
مبادله دوجانبه میان دو كشور تحریمشده توسط آمریكا در حال تبدیل شدن به یك الگوی موفق تجارت دوجانبه در نظام بینالملل میباشد. این الگوپردازی حدود دو سال قبل و در جریان حركت نفتكشهای ایرانی به سوی كاراكاس (پایتخت ونزوئلا) آغاز شد و اكنون در منطقه غرب آسیا و در محدوده آبهای مدیترانه نیز به یك الگو در مواجهه با تحریمها تبدیل شده است.
قهرمان و برنده این بازی، اضلاع جبهه مقاومت هستند. به عبارت بهتر، جنس این پیروزی تنها نظامی نبوده و ماهیت گفتمانی آن را نیز باید مدنظر قرار داد. موفقیت مشترك جبهه مقاومت در آبهای مدیترانه، مرهون اصرار بر یك حق ذاتی در حوزه حقوق بینالملل است.
ایران و لبنان، همانند همه كشورها، حق تجارت دوجانبه یا چندجانبه با یكدیگر را دارا هستند و هیچ كشور یا بازیگری حق تعیین تكلیف درخصوص حدود و ثغور مبادلات تجاری میان آنها را ندارد. تهران و بیروت بهعنوان دو بازیگر مهم منطقهای كه تحتتأثیر تحریمهای ظالمانه و یكجانبه آمریكا قرارگرفتهاند، حقدارند جهت از بین بردن یا تحدید آثار تحریمهای غیرقانونی، با یكدیگر وارد معامله شوند. بدیهی است كاخ سفید و متحدان آن نیز حق جلوگیری از تحقق اراده دوطرفه تهران-بیروت را نداشته و نخواهند داشت.
نهتنها ترامپ و جمهوریخواهان، بلكه بایدن و دموكراتها نیز هرگز تصور نمیكردند كه تهدیدات آنها مبنی بر جلوگیری از تجارت دوجانبه كشورهای تحریمشده توسط كاخ سفید، با این پاسخ هوشمندانه و قاطعانه مواجه شود. آنچه در جریان این فعل و انفعال رنگ باخت، تنها تحریمهای یكجانبه آمریكا نبود، بلكه تهدیدهای بینالمللی آمریكا و ابهت ادعایی این كشور نیز از سوی حزبا... و جمهوری اسلامی ایران به چالش كشیده شد.
عزای جریان 14 مارس
در آبهای مدیترانه
جریان 14 مارس (جریان غربگرای لبنان به رهبری سعدالدین حریری و سمیر جعجع)، اكنون خود را بزرگترین بازنده تحولات اخیر در بیروت میدانند. مخالفان مقاومت كه به جای ایستادگی و مقابله با تحریمهای بانكی و اقتصادی علیه مردم كشورشان، به همراهان و تسهیلكنندگان این تحریمهای ضدلبنانی تبدیل شدهاند، اكنون سرمایهگذاریهای چندساله خود در این مسیر را برباد رفته میبینند. جریانهای غربگرا در لبنان سعی داشتند گزاره «ناممكن بودن مواجهه با تحریمهای آمریكا» را به یك مؤلفه ثابت در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی بیروت تبدیل كرده و از این طریق، حزبا... و دیگر گروههای مقاومت را به جریاناتی منزوی در لبنان تبدیل كنند. در مرحله بعدی، مهرههای غرب در بیروت درصدد خلع سلاح حزبا... بهواسطه تحریك اقتصادی مردم لبنان علیه جریان مقاومت بودند. اما این منظومه درهم شكسته است! اكنون، بهواسطه طرح و اقدام ناگهانی، مشترك و مؤثر ایران و حزبا...، «مقاومت فعال در برابر تحریمهای آمریكا» درحال تبدیل شدن به یك گزاره راهبردی و استراتژیك در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی كشورهای منطقه است. این بدترین وضعیتی بود كه واشنگتن و متحدانش در قبال تهران و بیروت تصور میكردند.
اشتباه محاسباتی آمریكا
طلال عتریسی، استاد علوم سیاسی دانشگاه بیروت و تحلیلگر مشهور لبنانی درخصوص آنچه امروز در آبهای مدیترانه و در جریان حركت نفتكشهای ایرانی به سوی بندر بیروت رخ میدهد، به جامجم میگوید:
«همگان در جریان هستند كه فشارهای اقتصادی و تحریمهای خاص آمریكا علیه لبنانیها، شرایط سختی را به لحاظ بانكی، اعتباری و تجاری برای كشورمان به وجود آورده است. وقوع انفجار در بندر بیروت و تشدید بیدولتی در لبنان نیز این روند را تشدید كرده است. در چنین شرایطی، بازیگران غربی درصدد تقویت وابستگی اقتصادی بیروت به خود و در مقابل، ممانعت از ایجاد روابط اقتصادی و تجاری لبنان با كشورها و بازیگران غیرغربی بودهاند. حفظ محاصره اقتصادی لبنان از اهمیت زیادی برای غرب و متحدان آن برخوردار بود. واشنگتن و متحدانش درصدد بودند با استناد به انواع روشهای سلبی و بازدارنده، لبنان را از گرایش به كشورهای شرقی مانند ایران، چین و روسیه منع و از همكاریهای نفتی و انرژی(برق) و بنیادین و زیرساختی با این بازیگران جلوگیری كنند.»
این استاد دانشگاه و تحلیلگر لبنانی ادامه داد: «در مقابل، كشورهای غربی میگویند كه تنها آنها قادر به ایجاد گشایش اقتصادی و رفع تحریمها علیه بیروت هستند. به عبارت بهتر، آنها در طول ماهها و سالهای اخیر، سعی داشتهاند از یك سو مانع حل و فصل بحران اقتصادی لبنان از طریق ارتباط با بازیگران دیگر شوند و از سوی دیگر، خود را به عنوان ناجی بیروت از بحران معرفی كنند. اقدامات اخیر صورتگرفته (درخصوص حركت نفتكشهای ایرانی به سوی بیروت) این روش تعریف شده را برهم زده است.
اكنون قاعده بازی فرق كرده است!
قطعا آثار و بركات این حركت بزرگ، محدود به انتقال مقادیری سوخت به لبنان نخواهد بود. هماكنون مقامات كاخ سفید و سیاستگذاران و مهندسان تحریمهای یكجانبه آمریكا در نظام بینالملل، با دو كشوری مواجه هستند كه مقابله با تحریمهای یكجانبه آمریكا را ممكن ساختهاند.
وجه اشتراك تهران و حزبا... در این معادله پیچیده، اصرار بر استراتژی مقاومت فعال طی سالها و دهههای اخیر بوده است. مواجهه با تحریمهای غیرقانونی آمریكا، ذیل استراتژی «مقاومت فعال» تعریف میشود. این استراتژی به مبنای تصمیمگیری و عملیات اضلاع جبهه مقاومت تبدیل شده و مواجهه با ناممكنترین گزارههای تعریفشده از سوی ایالات متحده را ممكن كردهاست!
ایران و حزبا... دشمنان مقاومت را غافلگیر كردند
ناصر قندیل، سردبیر روزنامه لبنانی البناء و نماینده سابق پارلمان این كشور نیز در گفتوگو با جامجم، ماهیت اقدام مشترك ایران و حزبا... برای درهم شكستن محاصره اقتصادی لبنان را اقدامی راهبردی، مهم و تعیینكننده در معادلات منطقه میداند و در این خصوص میگوید:
«مسیر مواجهه با تحریمهای ظالمانهای كه علیه لبنان و از سوی آمریكا و متحدانش اعمال شد، از ابتدا نیز همین بود. در مرحله اول، آمریكا و متحدانش سعی كردند یك ملت (ملت لبنان) را با استناد به تحریمهای سخت و ظالمانه اسیر كرده و زندگی آنها را مختل كنند. در گام دوم و پس از ایجاد بحرانهای اقتصادی، دشمنان لبنان سعی كردند استقلال كشورمان را هدف قرار گیرند. آنها درصدد بودند استقلال لبنان را با تامین معیشت حداقلی، آن هم در قبال محاصرهای كه خود ایجاد كرده بودند، معاوضه كنند. آنها به صورت مداوم به مردم لبنان القا میكردند كه گریزی از این مسیر تعیینشده، وجود ندارد و آنها باید میان دوگانه استقلال و معیشت، دست به انتخاب بزنند. بارها رسانههای معاند مقاومت به نقل از برخی سیاستمداران غربی اعلام كردند كه راهی برای پیروزی و غلبه ملت لبنان در برابر تحریمهای سخت اقتصادی وجود ندارد، مگر آنكه متد و روش سیاستگذاری در این كشور را به سبك و سیاق مدنظر آنها (آمریكا، اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی) تغییر دهند.»
این تحلیلگر لبنانی افزود: «اما جبهه مقاومت باردیگر اثبات كرد كه درصدد حفظ ماهیت، وجود و هستی لبنان است. لبنانی مستقل که در برابر آسیبزاییها و توطئه دشمنان تسلیم نشود. اكنون همافزایی دو ضلع محور مقاومت را در مواجهه با تحریمهای سنگین وضعشده از سوی آمریكا، شاهد هستیم. این در حالی بود كه گروههای مخالف مقاومت در طول سالهای اخیر، از هیچگونه اقدامی در راستای بدتر شدن اوضاع اقتصادی داخلی در لبنان فروگذار نكردهاند. اكنون ایران و حزبا... با گامهای بلند، قدرت اقدام و بازدارندگی خود در مواجهه با دشمنان را تقویت كردهاند. دوباره تاكید میكنم كه این همان راه پیروزی است.»
-
شاه ماهی در امارات
-
ماه، پشت ابر نمیماند
-
ماراتن دولت و مجلس به کجا میانجامد؟
-
سوره برائت
-
حکیمی در قید «حیات» است
-
تحلیل گزینه بهداشتی دولت
-
کشتیهای نجات
-
قتل به خاطر توهم توطئه
-
تحول به اقتصاد ایران میرسد؟
-
پیام تسلیت رئیس رسانهملی در پی درگذشت محمدرضا حکیمی
-
فتنه آمریکایی در افغانستان
-
طالبان: اشغالگران، افغانها را به مکانهایی میبرند که کمتر از زندان نیست
-
عدالتخواه غبطهبرانگیز
-
مرام جاودانه*