چوبخط
چهار خط صاف با یک خط مورب رویش میشود پنج خط. چیزی که فیلمها و کارتونهای قدیمی از زندانیان به ما نشان میدادند این بود که پیش خودشان حساب و کتاب میکنند چند روز دیگر باید در این چاردیواری حبس باشند و بعد آن تعداد روز را تقسیم بر پنج میکنند تا ببینند چند شکل چوبخط باید روی دیوار بکشند. هر روز یک خط به چوبخطها اضافه میشود و دستههای پنجتایی کنار هم قرار میگیرند تا اصطلاحا چوبخط پر شود و وقت نفس کشیدن در هوای آزاد بیرون از زندان فرابرسد. سنجش این که چقدر این روایت از زندان و زندانی که کارتونها و فیلمها برای ما ساختند صحت دارد، پای کسانی که چنین فضاهایی را از نزدیک دیدهاند و دقیقتر میدانند که زندانیها برای شمردن روزهای رفته و داشتن حساب روزهای مانده دقیقا چهکار میکنند. جوانانی که با این تصورات از زندان بزرگ شدند و بعدا راهشان به سربازی و پادگانها و خوابگاههای آموزشی رسید، با همین رویه روزهای رفته و مانده را میشمردند که دیدن بقایای آن در خوابگاهها و گوشه و کنار پادگانها، صحنههای طنزآمیزی را رقم میزند.
حالا دیگر همه چیز پلتفرم خودش را ساخته و دیگر هیچ سربازی روی کناره تخت یا دیوار دستشویی پادگان چوبخط نمیکشد. حالا دیگر سامانههای هوشمندی برنامهنویسی شدهاند که حساب روزهای رفته و مانده سربازها را نگه میدارند و توصیههای روزانه خاصی را هم برای هر روز ارائه میکنند.
حتی اگر چنین پلتفرمی برای زندانیها هم ساخته شود و حساب روزهایشان را با توصیهها و برنامههای مفرح برایشان نگه دارد، باز هم فکر کردن به عددی که آنها در چاردیواری زندان با خود شمردهاند، آدم را شوکه میکند. فکر کردن به این که آن زندانی که یک سال حبس کشیده، 365روز را در زندان با خودش شمرده است. شمردن از 1 تا 365، حتی اگر پشت هم قرار باشد شمرده شود، آدم را کلافه میکند. چه برسد به این که مجبور باشی بگویی 1 و صبر کنی تا طلوع فردا و بگویی 2 و دوباره دندان روی جگر بگذاری تا طلوع فردا و بگویی 3 ... اگر اینطور به روزهای حبس یک زندانی نگاه کنیم میفهمیم که 365روز فقط یک عدد نیست.
حالا که به ماسکهای روی صورتتان عادت کردهاید، حالا که دیگر عادت کردهاید در حال و احوال کردنهای روزمره با هم دست ندهید، حالا که با این سبک زندگی عجیب و غریب خو گرفتهاید، اگر نگاهی به تقویم بیندازید میبینید که بیش از 550روز است که این ویروس یقه زندگیهایمان را گرفتهاست. ما برای این بیش از 550 روز هیچ وقت چوبخط نکشیدهایم و آمار شب و روزش را در هیچ سامانه هوشمندی ثبت نکردهایم، برای این که خبر نداریم دقیقا کی قرار است از شر آن خلاص شویم. روز اول که هلمان دادند در چاردیواری این زندان نگفتند کی قرار است حبس تمام شود و ماسکها از صورت کنار برود. به امید روزی که چوبخطهایمان را از روی دیوار قرنطینه پاک کنیم و به زندگی عادی برگردیم.