خانه‌مان را دوست دارم

تاثیر شگرف «مکانی معمولی» بر منتقدان سرسخت و تماشاگران معمولی

خانه‌مان را دوست دارم

بسیار گفته شده که مشکل اصلی بسیاری از تولیدات سینمایی، فیلمنامه آنهاست. در نقدهای منتقدان سینمایی هم، همیشه بیشترین تاکید روی فیلمنامه و ضعف‌های درونی آن است. برای تماشاگران و منتقدان بسیار مهم است که فیلم‌های سینمایی چه داستان‌هایی را تعریف می‌کنند و نحوه تعریف‌شان چگونه است. در عین حال، کم نیست تعداد فیلمسازانی که از کمبود سوژه ناله می‌کنند و همیشه می‌گویند داستان و سوژه مناسبی برای فیلم‌هایشان پیدا نمی‌کنند. آیا پیدا کردن داستان‌هایی اصیل و غیراقتباسی برای محصولات سینمایی این‌قدر سخت است؟ نمی‌توان پاسخ مثبت به این پرسش داد. اهل فن عقیده دارند فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان می‌توانند با انداختن نگاهی دقیق به دوروبر خود، داستان‌های ساده اما بزرگی را پیدا کنند که با یک روتوش ساده بتوان از دل آنها فیلمنامه‌ای قوی، محکم و منتقد (و تماشاچی) پسند خلق کرد. درام خانوادگی «مکانی معمولی» یکی از بهترین مثال‌ها در این رابطه است. فیلم نشان می‌دهد که چگونه می‌توان داستانی بسیار ساده را ــ‌ که امکان وقوع آن در هر مکان و زمانی هست ــ با زبانی بسیار ساده و شیرین تعریف کرد و آن را عمیقا در دل مخاطب نشاند.

مکانی معمولی نه‌تنها داستانی ساده و فراگیر دارد که از حداقل شخصیت و مکان استفاده کرده و با این حال توانسته بسیار خوب و منطقی عمل کند و حرفش را به مخاطب بگوید. این درام پرتنش خانوادگی و اجتماعی ثابت می‌کند می‌شود بدون بهره‌گیری از تعداد زیادی شخصیت و داستانک‌های فرعی، یک موضوع ساده را پرورش داد و روی آن مکث و تاکید کرد و راه را برای خلق یک شاهکار کوچک و دوست‌داشتنی هموار کرد. مکانی معمولی فیلمی بین‌المللی است که تهیه‌کنندگانش آمریکایی، ایتالیایی، انگلیسی و رومانیایی هستند. البته داستان آن در انگلستان رخ می‌دهد اما می‌توان آن را به تمام کشورهای دنیا سرایت داد و جهانشمول معرفی کرد. این داستان سرزمین خاصی ندارد و در هر مکانی که والدین و فرزندان در آن سکونت داشته باشند، می‌تواند اتفاق بیفتد.
جان (جیمز نورتون)، پدر مجردی است که همسر روس‌تبارش او را ترک کرده و به وطنش برگشته است. جان که شیشه پاک‌کنی معمولی است با پسر پنج ساله‌اش مایکل (با بازی درخشان دانیل لامونت در اولین حضور سینمایی‌اش جلوی دوربین) زندگی ساده‌ای دارد. او که تمام وقتش را صرف نگهداری و تربیت مایکل کرده، متوجه این واقعیت تلخ می‌شود که سرطان دارد و به‌زودی خواهد مرد. برای ماه‌های باقیمانده، جان به‌دنبال پیدا کردن والدینی تازه و مناسب برای مایکل است. در حالی که مایکل خانه خودشان را دوست دارد و نمی‌خواهد والدین تازه‌ای داشته باشد، جان سخت در تلاش است تا بهترین گزینه را در این مدت زمان کوتاه پیدا کند. اما گزینه‌هایی که ملاقات می‌کند، همان کسانی نیستند که او انتظار دارد.
 نسبت فامیلی با آن یکی!
اومبرتو پازولینی که نسبتی با پائولو پازولینی، هنرمند مؤلف کلاسیک سینمای ایتالیا ندارد (او متولد شهر رم و بزرگ شده انگلستان است. لوکینو ویسکونتی، فیلمساز مؤلف و کلاسیک ایتالیایی دایی‌اش است)، مکانی معمولی را براساس فیلمنامه‌ای از خودش کارگردانی کرده‌است. داستان این اثر مستقل و غیرمتعارف، آن‌گونه که در تیتراژ فیلم نوشته می‌شود برمبنای داستانی واقعی نوشته شده‌است. همین نکته، تلخی داستان را افزایش داده و تاثیر بیشتری بر بیننده‌اش می‌گذارد. کل صحنه‌های فیلم ماه آگوست 2019 فیلمبرداری شد و اولین نمایش بین‌المللی‌اش را در جشنواره ونیز 2020 داشت. منتقدان و تماشاگران فیلم در جشنواره، برای چند دقیقه به صورت ایستاده آن را تشویق کردند. پازولینی فیلمش را 16 جولای 2021 در انگلستان اکران عمومی کرد. اطلاعی از رقم هزینه‌های تولید و فروش آن نیست. به همین دلیل، نمی‌توان درباره پرفروش یا کم‌فروش بودن آن در جدول گیشه نمایش صحبت کرد.
 با این وجود، تمام نقدهایی که بر فیلم نوشته شد سراسر تحسین بود.
 تایید  صددرصدی
 این نقدها به‌ویژه روی کارگردانی مسلط، فیلمنامه بی‌عیب و نقص و بازی‌های گرم و تاثیرگذار دو بازیگر اصلی (و به‌خصوص بازیگر کودک آن) تاکید داشتند. پازولینی در ارتباط با بازی‌ای که از لامونت گرفت، به این موضوع مهم اشاره کرد که چند ماه قبل از شروع فیلمبرداری نورتون بارها به دیدن او در خانه‌اش در بلفاست رفت و با او بازی کرد. صمیمیتی که بین این دو ایجاد شد، کمک فراوانی کرد تا دانیل لامونت سر صحنه فیلمبرداری احساس غریبی نکند و پازولینی بتواند بازی موردنظر را از او بگیرد. دوستی دو بازیگر اصلی پس از پایان کار فیلمبرداری هنوز هم ادامه دارد و نورتون او را همراه خودش به جشن‌ها و مراسم‌های سینمایی و غیرسینمایی می‌برد.
تاکسیدوی باند بر تن جیمز
جیمز نورتون 36 ساله بازیگری را از سن کم شروع کرد و خیلی زود توانست در بین ستارگان در حال رشد سینما و تلویزیون انگلستان برای خودش جایگاه خوبی پیدا کند. بیشتر به‌عنوان بازیگری تلویزیونی شناخته شده تا سینما و عمده شهرتش را برای تعدادی از مجموعه‌هایی دارد که در این کشور اروپایی تولید شده‌است. سال قبل یکی از نقش‌های مکمل درام دوره‌ای تاریخی «زنان کوچک» را بازی کرد و حضورش در پروژه‌های سینمایی همین‌گونه بوده‌است. در حقیقت، «مکانی معمولی» اولین نقش اصلی او در یک محصول سینمایی به حساب می‌آید و این در حالی است که در کارهایش جهت قاب کوچک، جزو چهره‌های اصلی و مهم بوده‌است. اما آنچه نورتون را برای تماشاگران غیرانگلیسی بهتر مطرح می‌کند، شانس او برای جایگزینی به‌جای دانیل کریگ برای ایفای نقش جیمز باند است. این جیمز سینما که علاقه بسیار زیادی هم به جیمز داستان‌های پلیسی ــ جاسوسی معروف دو دنیای ادبیات و سینما دارد، در رسانه‌های گروهی انگلستان بسیار مورد توجه قرار گرفته و منتقدان انگلیسی به تهیه‌کنندگان فیلم‌های جیمز باندی پیشنهاد داده‌اند او را به‌عنوان مامور 007 بعدی سینما انتخاب کنند. موفقیت کلان مکانی معمولی هم می‌تواند کمک زیادی به این موضوع کرده و راه را برای این‌که نورتون تاکسیدوی جیمز باند را به تن کند هموارتر کرده‌است. اهل فن به این نکته مهم و جالب اشاره می‌کنند که دانیل کریگ هم قبل از حضور در نقش جیمز باند، بازیگر محصولات مستقل سینمایی انگلیسی بوده و نورتون هم می‌تواند ادامه‌دهنده همان راه باشد.