ما نسل اتوبوس‌های دوطبقه هستیم

ما نسل اتوبوس‌های دوطبقه هستیم

محمد عکاف روزنامه‌نگار

 اگر به یک دهه هشتادی بگویی یکی از زیباترین تصاویر زندگیت تماشای شهر از طبقه دوم اتوبوس‌های دوطبقه بوده است و از آن بالا، حس مسافر هواپیمایی را داشته‌ای که از پل سیدخندان تا توپخانه را میان ابرها مسافرت کرده است برایش حتما غیرقابل باور است. بله، ما نسل اتوبوس‌های دوطبقه هستیم که بلندترین جای دنیا، طبقه دوم این اتوبوس‌های شگفت‌انگیز بود که برای سوار شدنش مدت طولانی خانواده‌هایمان را معطل می‌کردیم تا به‌جای اتوبوس‌های بنز یک طبقه با صندلی‌های چرمی قرمز رنگ، خودمان را به اوج آرزوهایمان، اتوبوس‌های دوطبقه با صندلی‌های چرمی سرمه‌ای برسانیم و چقدر این رؤیای کودکانه زود تمام می‌شد و چقدر مقصد آرزوهایمان کوتاه بود. هنوز یک دل سیر توی رویاهایمان چرخ نزده بودیم که باید از دلبر دوطبقه دست می‌کشیدیم و از پله‌های آرزوهایمان پایین می‌آمدیم و با حسرت از او جدا می‌شدیم. سقف آرزوهای ما همین بود و شاید به همین دلیل است که در طول زندگی چهل‌وچند ساله، اوج پریدن‌هایمان از ارتفاع یک اتوبوس دوطبقه بیشتر نشد.
به همین دلیل فرق زیادی است بین نسل ما و نسل امروز. ما بچه‌های پشت‌بام‌های خانه‌های یک طبقه بودیم و ارتفاع هیجانمان خیلی بلند نبود و نسل امروز که خانه‌اش در طبقه چهل و چندم آسمانخراش است و تصویر عادی روزانه‌اش تماشای برج میلاد، حتما قد و اندازه آرزوهایش با نسل ما فرق می‌کند. این‌قدر زیاد که گاهی درک خواسته‌ها و باورهایشان سخت و مبهم است. نسل امروز، دنیا را برای تحقق آرزوهایش کوچک می‌بیند، چه برسد به خانه‌ها و اتوبوس‌هایش. آن‌قدر کوچک و مجازی که انگار دنیای واقعی ما برایشان مجازی است و واژه‌های آرمانی ما آن‌قدر مبهم که به‌سختی درک می‌کنند. سرعت تغییرات جهان ما آن‌قدر زیاد است که تعریف کردن نه از 50 سال و 30 سال گذشته، بلکه از یک دهه قبل برایشان شبیه تعریف کردن داستان‌های قدیمی است. نسل ما نسل ساده و بی‌شیله‌پیله‌ای بود که جایزه نمره 20ریاضی‌اش سوار شدن اتوبوس دوطبقه خط سیدخندان- توپخانه بود.