لباس موسیقایی
آدمها هر کاری که در زندگی روزمرهشان میکنند، با لباس خودشان انجام میدهند. شاید در نگاه اول جمله قبل، حرفی بدیهی به نظر برسد و با خودتان بگویید خب معلوم است که هر کس همه کارهایش را با لباس خودش میکند. اصلا مگر شما نویسنده محترم کسی را میشناسی که با لباس کسی دیگر زندگی کند؟ شاید برایتان عجیب باشد اما باید بگویم در دنیای مدرن امروزی بسیار زیادند مردمی که با لباس خودشان زندگی نمیکنند.با لباس خودشان سرکار نمیروند و با لباس خودشان سر میز شام خانواده حاضر نمیشوند. شاید با دیدن وزیر خارجه فلان کشور آفریقایی که با لباس قبایل بومی آفریقا در اجلاس بینالمللی حاضر میشود، تعجب کنید یا خندهتان بگیرد اما تا بهحال از خودتان پرسیدهاید بقیه کشورها مگر لباس خودشان را ندارند که همه باکت و شلوار در اجلاس حضور پیداکردهاند؟
دنیای مدرن همهچیزمان را عوض کرده. نوع لباس پوشیدن... نوع غذایی که میخوریم... و هر چیز دیگری که از سبک زندگی سراغ داریم. فرهنگهای بومی دیگر کمکم یا در پرده خجالت قرارگرفتهاند و مهجور شدهاند یا در بعضی گالریهای کاریکاتوری پشت ویترین قرارگرفتهاند تا مورد بازدید گردشگران قرار بگیرند و احتمالا تا چند سال دیگر این مناطق بومگردی تبدیل بهجایی شبیه موزه شوند که به گردشگران بگویند سالها پیش در این منطقه مردمی زندگی میکردند که این شکلی لباس میپوشیدند، این غذاها را میخوردند و به این موسیقی گوش میدادند. شاید صدسال دیگرکسی باورش نشود مردمی در این کره خاکی موسیقیای بهجز راک و پاپ انگلیسی گوش میدادهاند و لباسی جز تیشرت و شلوار جین یا کتوشلوار میپوشیدهاند. از بین رفتن فرهنگهای بومی، یکی از دستاوردهای دنیای مدرن است که متأسفانه به آن افتخار هم میکند.
یکی از اجزای فرهنگهای بومی، موسیقیهای محلیاند که مثل لباس محلی در همه سبک زندگی مردم آن منطقه ورود کردهاند. به عنوان مثال، دوتار متعلق به فرهنگ بومی خراسان بزرگ است که در شعر سبک خراسانی را به نام خود زده است و در طریقت تصوف تاریخ عمیقی دارد. این آلت موسیقی بومی در تمام اجزای دیگر فرهنگ بومی خراسان هم وارد شده و به عنوان مثال با خوانش شعر خراسانی هم تلفیق میشود.
حالا دیگر اغلب نسل جوان خراسان مثل تمام نسلهای جوان در مناطق دیگر به دنبال چیزهاییاند که دنیای مدرن برایشان ساخته است. به دنبال نوع موسیقیای که بازیگر غربی محبوبشان دنبال میکند و سبک لباس پوشیدنی که از فلان بازیکن فوتبال خارجی دیدهاند اما هنوز هم عدهای در این منطقه ساز دوتار میسازند و میزنند و به نسلهای بعدیشان آموزش میدهند تا شاید صدسال بعد میان آن همه صداهای یکشکل شده، صدای دوتار خراسانی هم به گوش برسد.
دنیای مدرن همهچیزمان را عوض کرده. نوع لباس پوشیدن... نوع غذایی که میخوریم... و هر چیز دیگری که از سبک زندگی سراغ داریم. فرهنگهای بومی دیگر کمکم یا در پرده خجالت قرارگرفتهاند و مهجور شدهاند یا در بعضی گالریهای کاریکاتوری پشت ویترین قرارگرفتهاند تا مورد بازدید گردشگران قرار بگیرند و احتمالا تا چند سال دیگر این مناطق بومگردی تبدیل بهجایی شبیه موزه شوند که به گردشگران بگویند سالها پیش در این منطقه مردمی زندگی میکردند که این شکلی لباس میپوشیدند، این غذاها را میخوردند و به این موسیقی گوش میدادند. شاید صدسال دیگرکسی باورش نشود مردمی در این کره خاکی موسیقیای بهجز راک و پاپ انگلیسی گوش میدادهاند و لباسی جز تیشرت و شلوار جین یا کتوشلوار میپوشیدهاند. از بین رفتن فرهنگهای بومی، یکی از دستاوردهای دنیای مدرن است که متأسفانه به آن افتخار هم میکند.
یکی از اجزای فرهنگهای بومی، موسیقیهای محلیاند که مثل لباس محلی در همه سبک زندگی مردم آن منطقه ورود کردهاند. به عنوان مثال، دوتار متعلق به فرهنگ بومی خراسان بزرگ است که در شعر سبک خراسانی را به نام خود زده است و در طریقت تصوف تاریخ عمیقی دارد. این آلت موسیقی بومی در تمام اجزای دیگر فرهنگ بومی خراسان هم وارد شده و به عنوان مثال با خوانش شعر خراسانی هم تلفیق میشود.
حالا دیگر اغلب نسل جوان خراسان مثل تمام نسلهای جوان در مناطق دیگر به دنبال چیزهاییاند که دنیای مدرن برایشان ساخته است. به دنبال نوع موسیقیای که بازیگر غربی محبوبشان دنبال میکند و سبک لباس پوشیدنی که از فلان بازیکن فوتبال خارجی دیدهاند اما هنوز هم عدهای در این منطقه ساز دوتار میسازند و میزنند و به نسلهای بعدیشان آموزش میدهند تا شاید صدسال بعد میان آن همه صداهای یکشکل شده، صدای دوتار خراسانی هم به گوش برسد.