چرا نوبل کوچک را به ما نمیدهند؟
امسال هم نماینده ایران در جایزه هانس کریستین اندرسن از دریافت این جایزه محروم ماند. فرهاد حسنزاده، نامزد دریافت این جایزه شد اما مثل خیلی از نویسندگان و جوایز ادبی دیگر، دست نماینده ایران به جایزه نرسید.
شاید اولین برداشت از این ناکامی تکرار شونده به سیاست ارتباط پیدا کند و اینکه قرار نیست ایران در جایزه مطرح ادبی جایی داشته باشد و دیده شود.
اما احتمالا راهکارهایی هست برای آنکه نویسندگان ایرانی در جایزههای جهانی به چشم داوران بیایند؛ مثلا شاید لازم باشد رفتار بینالمللی داشته باشیم و پیشنیازهایی را برای دیده شدن نویسندگان ایرانی فراهم کنیم که تردیدی برای اعطای جوایزی مانند نوبل کوچک به ایران باقی نماند.
نویسندههایی که تا امروز به عنوان نماینده ایران به جایزههای بینالمللی معرفی شدهاند، خلاق و توانمند هستند، آثارشان خواندنی و جذاب است و به فراسوی مرزهای ایران رفته و موردپسند قرار گرفتهاند اما فرآیند نوشتن در ایران معمولا در خلوت و سکوت انجام میشود، در حالی که بسیاری از نویسندگان خارجی در حضور و ارتباط مدام با کودکان مینویسند.
دیوید آلموند در نشست جایزه IBBY تعریف میکرد بچهها به او میگویند چه چیزی بنویسد و وقتی از ارتباط با آنها به یک داستان میرسد و آن داستان در قالب کتاب منتشر میشود، از دیدن نام خودش پای کتاب تعجب میکند، چون تمام کتاب در ارتباط صمیمانه با بچهها جرقه زده و خلق شده است.
مرحله بعد اینکه وقتی اثری نوشته میشود، به صورت کاملا سازمانیافته به کتابخانهها و بعد به مدارس راه پیدا میکند، در پویشهای بزرگ تبلیغاتی به بچهها معرفی میشود. گروههای خلاق در کنار ناشر و نویسنده قرار دارند که کمک میکنند کتاب به بهترین شکل معرفی شود.
یکی دیگر از مصداقهای رفتار بینالمللی این است که کتاب را به زیباترین شکل ممکن عرضه میکنند. همچنان که فرش و زعفران و صنایعدستی کشورمان را به اندازه کافی زیبا و جذاب عرضه نمیکنیم، ادبیات و کتابمان هم به قدر کافی زیبا و تاثیرگذار عرضه نمیشود.
همچنین نیازمند افرادی هستیم که با مناسبات بینالمللی، ساختار جوایز ادبی و راهکارهای عرضه و دفاع از نامزدهای ایرانی در جایزههای بینالمللی آشنا باشد و بتواند توجه داوران را به ظرافتهای آثار ایرانی جذب کند یا حداقل برای هر نویسنده یا هر اثر یک پورتفولیوی تاثیرگذار نوشته شود. در نهایت معتقدم بهتر است نهادها و مراکزی که نامزدهای ایرانی را به جوایز بینالمللی معرفی میکنند، با هم به اجماع برسند و به جای چند نماینده، یک نفر را انتخاب و معرفی کنند.
این همراهی و هماهنگی کمک میکند نماینده ایران شانس بیشتری داشته باشد، بهخصوص اگر پیش از انتخاب نویسنده، فرصتی برای تبلیغات گسترده و برگزاری پویشها و برنامههای تبلیغاتی
فراهم باشد.
برای برنده شدن نماینده ایران در یک جایزه جهانی در سطح جایزه هانس کریستین اندرسن، فقط معرفی یک نویسنده خوب و توانا در حد فرهاد حسنزاده یا هوشنگ مرادیکرمانی کافی نیست.
باید روی نویسندگان و آثارشان سرمایهگذاری و برنامهریزی کنیم و چه بسا مقدمات چاپ آثارشان به سایر زبانها و تمهیداتی برای حضورشان در عرصههای بینالمللی فراهم شود.
جریانهای همسو و نظاممندی داشته باشیم که هم به رشد و ارتقای جایگاه یک نویسنده خوب و توانمند کمک کند و هم او را در حد و اندازه دریافت یک جایزه بینالمللی به نمایش بگذارد.