اسماعیلی: برخلاف حرف‌هایی که می‌زنند، برنامه ما انقباضی نیست

مروری بر صحبت‌های وزیر ارشاد در گفت‌و‌گو با پایگاه اطلاع‌رسانی رهبر انقلاب

اسماعیلی: برخلاف حرف‌هایی که می‌زنند، برنامه ما انقباضی نیست

وزیر ارشاد سیاست‌های وزارتخانه متبوع خود را تشریح کرد.‌
نخستین دیدار هیات دولت سیزدهم با رهبر انقلاب در ششم شهریور از نظر تعداد موضوعاتی که مورد بحث قرار گرفت، آن را در جایگاه یک دیدار خاص در طول سال‌های اخیر قرار می‌‌دهد. اهمیت بازسازی انقلابی و عقلانی فرهنگ و ساختارهای فرهنگی از جمله محورهای مهم این دیدار بود. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفت‌وگو با دکتر محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم به بررسی برنامه‌های این وزارتخانه برای تحقق اهداف کلان انقلاب اسلامی در حوزه‌ فرهنگ پرداخته است.
گزیده‌ای از محورهای مهم صحبت‌های وزیر ارشاد را در این گفت‌و‌گو را در زیر می‌خوانیم:
 تصدی‌گری مردمی به جای دولتی
بعد از فتنه‌ ۸۸‌ و از ابتدای دهه‌‌۹۰‌ رهبر انقلاب موضوع جنگ نرم و مواجهه‌ غرب و دشمنان با ما را مورد تأکید بیشتر قرار دادند. وقتی این تحرک اتفاق افتاد، ما شاهد فعال‌شدن جریانات مردمی فرهنگی در حوزه‌های هنری و مدرن شدیم. مثلا، در حوزه‌ سینما و موسیقی قبلا کارکرد این بخش‌ها خیلی کمتر یا کم‌رنگ بود اما امروز که در آغاز کار دولت سیزدهم هستیم، جبهه‌ فرهنگی انقلاب در بخش خارج از دولت به توانمندی‌هایی رسیده است که می‌تواند در وزارت ارشاد دولت با نظام حکمرانی جدید ایفای نقش داشته باشد.
در این نظام حکمرانی جدید فرهنگی، نظامات مبتنی بر تحولات فعلی باید بازنگری شود. شاخصه بازسازی در نظام حکمرانی فرهنگی در دوره‌ جدید این است که تصدی‌گری از جریان دولتی به جریان مردمی واگذار می‌شود. این شکل نوین نظام حکمرانی فرهنگی در گام دوم انقلاب اسلامی است که دولت اسلامی با توجه به رشد جامعه‌ دینی که مظهرش تشکل‌های جوانان انقلابی است، وظایف حکمرانی‌اش را با آنها به اشتراک می‌گذارد و از ظرفیت‌های آنها برای رشد و اعتلای نظام حکمرانی فرهنگی در جمهوری اسلامی استفاده می‌کند.
امثال بنده که در این جایگاه قرار گرفته‌ایم، خارج از ساختار دولتی آمدیم. من قرارگاه رسانه‌ای داشتم و در کنار کار دانشگاهی، کارهای جریان‌سازی انقلابی در حوزه‌ رسانه را انجام می‌دادم، کتاب می‌نوشتم و معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی بودم. امثال بنده تا حدی با این جریان آشناییم. البته من خودم منتقد این وضعیت بودم، آن را نقد می‌کردم و در موردش مطلب می‌نوشتم. حالا مسؤول این کار شده‌ام. من به‌دنبال این نیستم که این جریان‌ را دولتی‌ کنم. این خطاست و نباید این خطا را مرتکب شد.
وقتی وزارت ارشاد در دوره‌ تحولی جدید می‌خواهد اقدام کند، باید تمام ظرفیت‌های حمایتی و نظارتی‌اش را پای کاری بیاورد که خروجی‌اش در سبد انقلاب اسلامی باشد. مثلا، بنیاد فارابی به‌عنوان مجموعه‌ کنشگر ما در حوزه‌ سینما باید از محصولاتی حمایت کند که دقیقا مطابق با اهداف فرهنگی انقلاب باشد. کدام بخش در جریان عمومی نماینده تولید ماست؟ جریان جوان انقلابی. البته این به‌معنای ایجاد حصار نیست،‌ بلکه به‌معنای اعلام اولویت است؛ اولویتی که در آن جریان سینمایی کشور باید پشت سر حوزه‌ اولویت‌های فرهنگی قرار بگیرد.
یک مثال دیگر بزنم؛ دو سالی می‌شود که ما درگیر موضوع مواسات مؤمنانه هستیم. جلوه‌اش در حوزه‌ سینما کجاست؟! عقب‌تر برویم. ما در دهه‌های اخیر درگیر جنگ نرم دشمن بودیم. چند فیلم این موضوع را بازنمایی‌کرده؟ من لیستی دارم از اسم‌هایی که رهبر انقلاب آوردند و گفتند برای اینها فیلم بسازید. البته بخشی از آنها توسط برخی از مجموعه‌های فرهنگی در سال‌های اخیر تولید شده است. اگر برخی از فیلم‌سازان مستقلی که در این دهه رشد کردند، نبودند ما فیلم‌هایی که بخش مهمی از اتفاقات انقلاب را روایت می‌کردند، نداشتیم.
برنامه ما در دوره‌ جدید برخلاف حرف‌هایی که می‌زنند، انقباضی نیست. ما از گرایش‌ها و سلیقه‌‌های مؤمنانه و معتقد به جریان انقلاب حمایت خواهیم کرد. ما در حوزه‌ رسانه‌ها و رسانه‌های مکتوب نظام حمایتی یارانه‌ای داریم که این نظام به همه کسانی که در آن عرصه فعالند، تعلق می‌گیرد؛ اما حتما وقتی می‌خواهیم از بیت‌المال هزینه کنیم، این اولویت را در نظر می‌گیریم که باید جریاناتی را تقویت کنیم که مردم و جریان فرهنگی با آنها قرابت دارند.
استفاده از ظرفیت کشورهای منطقه
ما امروز ظرفیت‌های اقتصاد فرهنگی‌ای در منطقه داریم که کاملا دست‌نخورده است. اگر ما این جریان فرهنگی را تقویت کنیم، اقتصاد فرهنگ را در این بخش تقویت خواهد کرد.
ما الان یک حوزه‌ وسیع تمدنی و فرهنگی در کشورهای منطقه (کشورهای مقاومت) و کشورهای پاکستان، افغانستان و آسیای مرکزی داریم. اگر ما با زبان صنایع خلاق فرهنگی وارد گفت‌گو بشویم -از این زبان مشترک که هنر و تمدن تاریخی‌ ماست، استفاده کنیم- علاوه بر این‌که ارتقای فرهنگی را برای منطقه فراهم می‌کنیم خود‌به‌خود جریان اقتصادی که ایجاد می‌کند، ضریب رشد را بالا خواهد برد. مثلا، اگر یک فیلم سینمایی را به‌صورت مشترک با تاجیکستان یا پاکستان بسازیم که در این کشورها مورد استقبال قرار بگیرد خود‌به‌خود زنجیره‌ای از صنایع فرهنگی به هم متصل می‌شوند و ضمن این‌که آن کار فرهنگی را جلو می‌برد، اقتصاد فرهنگ، در مدت کوتاهی خودکفا می‌شود؛ یعنی حوزه‌ فرهنگ بعد از مدتی دیگر به کمک‌های مالی نیاز نخواهد داشت.
شخصیت‌های فرهنگی مثل مولوی، غرب و شرق را از بلخ تا قونیه به مرکزیت ایران متصل می‌کند. آیا چنین ظرفیت‌هایی با اقتضائات فرهنگی ما یا با اقتضائات فرهنگی کشورهای همسایه‌‌ ما ناسازگار است؟ ما امروز در معرض تهاجم فرهنگی در کل منطقه و جهان اسلام هستیم. هر موضوعی که پایه‌های هویت را در کشورهای هم‌سوی با ما تقویت می‌کند حتما باید مورد توجه قرار بگیرد. فردوسی بزرگ سرمایه‌ فرهنگی مشترک برای همه‌ فارسی زبان‌هاست.
لزوم توجه به عدالت فرهنگی
وزارت ارشاد شکل کاریکاتوری به خودش گرفته و ما در تهران با تورم نیرو مواجهیم اما هر قدر به پیرامون و مناطق محروم کشور می‌رویم، با وضعیت ضعیفی مواجه می‌شویم. مثلا، یک شهرستان بسیار مهم در غرب کشور که در معرض انواع آسیب‌هاست، ولی فقط یک نفر مسؤول اداره و یک کارمند دارد؛ حتی ماشین هم ندارد! خیلی از ادارات ارشاد ما با مشکلات پشتیبانی حداقلی مواجه‌اند؛ اما بر اساس چه منطقی باید در استان‌های دیگر اداره‌ ارشاد ایجاد کرد؟! نظام شکل‌دهی ما جوری اتفاق‌افتاده که امروز نزدیک نود درصد کارهای نمایشی در تهران تولید می‌شود. آیا نباید از استعدادها و سابقه‌ تمدنی چند هزارساله‌ سایر مناطق این کشور استفاده کرد؟ چرا از فرهنگ‌ها، لهجه‌ها، قومیت‌ها و گویش‌هایی که داریم هیچ استفاده‌ای نمی‌کنیم؟ چون سیاستگذاری‌ها غلط است.من معتقدم که در دوره تحولی جدید، نظام عدالت فرهنگی در کشور باید رعایت شود؛ یعنی اولویت‌مان در حوزه‌ مناطق پیرامونی باید تقویت شود. دو وجه هم دارد. یک وجه نیاز خود آن منطقه است و دیگری تأثیرگذاری در منطقه‌های پیرامون و خارج از مرزهاست. مثلا اگر بخواهیم در پاکستان قدرت فرهنگی فرهنگ ایرانی را گسترش بدهیم،‌ باید با برادران و خواهران بلوچ‌مان این کار را انجام بدهیم. اگر ما درست برنامه‌ریزی کنیم، هم به عدالت فرهنگی می‌رسیم و هم قدرت الهام‌بخشی فرهنگی‌مان را افزایش می‌دهیم.
ما جلوی هژمونی رسانه‌ای غرب ایستاده‌ایم. طبیعتا دچار یک مصاف رسانه‌ای سنگین هم هستیم. در این مصاف رسانه‌ای سنگین نظام رسانه‌ای ما به اندازه‌ کافی رشد کیفی پیدا‌نکرده است. ما در آرایش رسانه‌ای اغلب در حالت پدافندی قرار داریم و از ابزارهای آفند برخوردار نیستیم. اگر می‌خواهیم این صحنه‌ نزاع را تغییر بدهیم، باید از حالت دفاع به حمله دربیاییم. این اقدام نیازمند کاری هوشمندانه‌ و بین دستگاهی است. وزارت ارشاد بخشی از این مأموریت را به‌عنوان دولت دارد و بخش دیگر آن در حوزه‌های خارج از دولت مثل بخش‌های عمومی و غیردولتی و غیرنهادهای حاکمیتی است. این مساله را همه باید در کنار هم ببینیم. اگر این اتفاق بیفتد من فکر می‌کنم صحنه‌ آرایش رسانه‌ای به نفع جریان انقلاب تغییر خواهد کرد.