نسخه Pdf

 شغلی برای همه

نمونه‌ای موفق از یک کارآفرینی و کسب‌وکار خانوادگی موفق

شغلی برای همه

صفحه‌شان را که باز می‌کنی در همان نگاه اول، شدت نور و رنگ و فانتزی‌اش جلب نظر می‌کند؛دنیای رنگارنگ و دلنوازی که در کمتر گیوه‌ای از تصورات ما وجود دارد اما اینجا دیده می‌شود. این خلاصه‌ای از کسب‌وکار تولید گیوه مدرنی است که به‌صورت خانوادگی انجام می‌شود و اعضای آن می‌توانند خود را کارآفرین موفقی در حوزه تولید محصولات و صنایع‌دستی بدانند. این را وقتی فهمیدیم که مادر خانواده ، مدیر و مبتکر این کارآفرینی از مسیری که طی کرده‌اند و جایگاهی که امروز در آن ایستاده‌اند برایمان گفت. مسیری که آنها را به موفقیت در حوزه بافت و تولید گیوه‌ای مطابق باسلیقه امروزی رسانده است. این گزارش، مروری بر چیستی و چرایی یک کارآفرینی موفق خانوادگی به نام تولیدی گیوه کرچال‌پاژ است.

از کجا شروع شد؟
حالا بیشتر از 20سال است خانم اصغرزاده در حوزه مد ، لباس و پوشش فعالیت می‌کند؛ فعالیتی که در دوسال اخیر به نتیجه خیلی خوبی رسیده است. نتیجه‌ای مانند یک کارآفرینی خانوادگی: «تحصیلات من در رشته طراحی لباس بود؛ رشته‌ای که از سر علاقه آن را انتخاب کردم و تا همین امروز آن را ادامه دادم.» خانم اصغرزاده در 24سالگی،یعنی همان موقع که تحصیلات آکادمیکش را به پایان رساند، وارد عرصه فعالیت در این حوزه شد. آن‌قدر که مشغول تدریس در دانشگاه‌های مختلف شد و نشان‌های کشوری متعددی در حوزه دوخت و طراحی پوشاک گرفت: «در تمام آن سال‌ها که مشغول فعالیت بودم، پسرانم هم در این مسیر کنارم بودند و انگار آنها هم با این حوزه رشد کردند و خو گرفتند.» نتیجه چه شد؟ این‌که بالاخره آن پسربچه‌هایی که دوران کودکی و نوجوانی‌شان را در کنار مادر و با دوخت و دوز و طراحی و پارچه و حضور در نمایشگاه‌های تخصصی این حوزه گذرانده بودند، جوانانی شدند که پیشنهاد راه‌اندازی صفحه‌ای در شبکه اجتماعی و با محوریت تولید همین محصولات را به مادرشان دادند: «درواقع راه‌اندازی صفحه را با تولید سوزن‌دوزی و بدلیجات بلوچی شروع کردیم اما از یک‌جایی به بعد، فکر بافت گیوه در ذهن‌مان شکل گرفت.»


تمرکز بر گیوه
«من همه هنرهای دوخت و طراحی را در این 20سال تجربه کرده بودم، اما لازم بود تا گیوه‌بافی را که هدف اصلی کسب و کارمان بود به‌صورت تخصصی‌تر یاد بگیرم.» همین کار را هم کرد و توانست این تخصص را با دیگر هنرهایش ترکیب کند و نتیجه‌اش بشود تولیدی گیوه کرچال‌پاژ و کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار. درواقع ایده و پیشنهاد بافت و فروش گیوه در شبکه اجتماعی همانا و افتتاح اولین مرکز توانمندسازی در مشهد هم همانا: «درواقع سعی کردم در این مرکز تمام تجربیات 20سال گذشته‌ام را تلفیق کنم و به سبکی نو و جدید آن را به کارآموزها آموزش بدهم.» کارگاهی که در روستای چنار و در 45کیلومتری روستای کلاته قرار دارد و به محلی برای درآمدزایی اهالی منطقه تبدیل‌شده است. حالا این کارآفرینی، نه‌تنها چاره‌ای برای حل مشکلات اهالی روستا شده که مسیر زندگی خانواده خانم اصغرزاده را هم عوض کرده است: «من، همسرم، پسرانم و حتی عروسم باهم این مجموعه را پیش می‌بریم.» خانم اصغرزاده تأکید دارد بگوید اگر هرکدام از آنها در این راه حضور نداشته باشند، جایی از این هدف لنگ می‌ماند.
نام مجموعه تولید گیوه خانواده اصغرزاده هم برخاسته از یک همفکری خانوادگی است؛ عنوانی که ترکیبی از کرچال که اصطلاحی محلی از توابع بهشهر و اصالت همسر خانم اصغرزاده به معنای دستگاه بافندگی پارچه است و پاژ که نشانی از محل سکونت آنها یعنی مشهد دارد. حالا همه آنها عضوی از مجموعه موفق و هنرمند کرچال‌پاژ هستند.



موفقیتی این‌چنین
از اولین روزهایی که تولید گیوه‌های دستباف را شروع کردند تا امروز که تنوع گیوه‌هایشان بسیار زیاد شده، بیشتر از دو سال می‌گذرد. انگار که امروز به روزهای خوبی از این کارآفرینی دسته‌جمعی رسیده‌اند: «بازخورد و استقبال مردم خیلی خوب است، آن‌قدر که برخی سفارش‌های ما از کشورهای خارجی است. آنها‌ نمونه کارها را می‌بینند، مدل دلخواه‌شان را سفارش می‌دهند و بافندگان ما هم دقیقا همان‌چیزی‌راکه می‌خواهند، برایشان می‌بافند و ما هم ارسال می‌کنیم.»
حالا که دوسال از تولید و فروش گیوه‌های سنتی خانواده اصغرزاده می‌گذرد، آنها یک کارگاه بافندگی را که 15خانم سرپرست خانوار در آن فعالیت دارند، مدیریت می‌کنند. کارگاهی که البته گنجایشی بیشتر از این حرف‌ها دارد: «سال98نزدیک به 100میلیون تومان از صندوق امید وام گرفتیم و با همان شروع کردیم. البته در حالی که کارگاه‌مان تا شاغل بودن 150نفر جا دارد اما سرمایه‌ای برای گسترش این تعداد نداریم.» این‌طور که خانم اصغرزاده می‌گوید، بازار فروش گیوه تا 5000جفت در ماه هم گنجایش دارد اما نیروی کاری نیست که بتواند تعداد محصولات را به این عدد برساند. درواقع هرچه دارند، صرف حقوق بافندگان و سود خانوادگی‌شان می‌شود و چیزی برای این توسعه نمی‌ماند:«درصورتی‌که گنجایش کارگاه، فرصت خیلی خوبی برای افرادی است که به دنبال شغل با درآمد خوبی می‌گردند.» خانم اصغرزاده می‌گوید حقوق بافندگان حتی یک روز هم عقب و جلو نشده است: «گاهی پیش‌آمده که برخی کارها ایرادات جزئی داشته است. ما اول دستمزد‌ بافنده بابت بافت گیوه را می‌دهیم و بعد از او می‌خواهیم تا محصول را اصلاح کند.» اینها را می‌گوید تا ما از نتیجه تضمینی کارآفرینی‌شان برای این جمعیت 15نفره مطمئن شویم.



نتیجه یک اعتماد خانوادگی
اما چطور طی مدت‌زمان دو سال، یک کسب‌وکار می‌تواند به چنین موفقیت و البته از آن مهم‌تر، محبوبیتی برسد؟ موضوعی که مادر خانواده آن را در وحدت بین هم‌تیمی‌ها که اعضای خانواده هستند، می‌داند: «ما جلسات منظمی به‌صورت هفتگی داریم؛ جلساتی که در آن، نظرات و پیشنهادها را برای بهبود کیفیت ارائه می‌دهیم و با دقت آنها را بررسی می‌کنیم.» او معتقد است تولیدی کرچال‌پاژشان، شبیه یک میز است که خودش، همسرش، پسرانش و عروسش، پایه‌های این میز هستند و هرکدام آنها که نباشند، یک جای این میز لنگ خواهد زد: «در تیم ما، من مسؤولیت طراحی، آموزش گیوه‌بافی و استعدادیابی هنرجوها را دارم. یکی از پسرانم مدیر صفحه فروش است و سفارش‌ها را تحویل می‌گیرد. پسر دیگرم مسؤول کنترل کیفی محصولات است و بسته‌بندی آنها را انجام می‌دهد. همسرم هم در این راه، مسؤول رفع‌ورجوع کارهای اداری مانند ثبت برند و... است که خودش به‌تنهایی کار بزرگی است.» مسؤولیت‌هایی که هرکدام آن‌قدر نیازمند صرف وقت و انرژی است که هیچ‌یک از آنها، مشغول کار دیگری به‌جز این کسب‌وکار خانوادگی نیستند.
ضمیمه تپش
تیتر خبرها