دانشآموزان متوسطه دوم از امروز و بقیه دانشآموزان از اول آذر به صورت حضوری به مدرسه می روند درحالیکه برخی مشکلات همچنان باعث نگرانی است
بیم و امیدهای یک بازگشایی
امروز را باید برای بسیاری از دانشآموزان کشور به نوعی اول مهر دانست. از امروز دانشآموزان متوسطه دوم که در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم درس میخوانند به صورت حضوری به مدرسه میروند تا بعد از تقریبا یک سال و نیم سوت و کور بودن مراکز آموزشی، مدارس یک بار دیگر هر چند نصفه و نیمه، ولی به وضعیت قبل از کرونا برگردند. از امروز دانشآموزان هر مدرسه به دو بخش تقسیم میشوند و یک روز در میان در کلاسها حضور مییابند تا در فضایی که کمتر از همیشه متراکم است، آموزشها را رخ به رخ از معلم دریافت کنند. 15 روز دیگر که اول آذر ماه است هم نوبت به دانشآموزان متوسطه اول در پایههای هفتم، هشتم و نهم و البته دانشآموزان شش مقطع ابتدایی میرسد که به همین سبک راهی مدارس میشوند. درباره اینکه این بازگشایی خوب است یا بد، تابهحال فراوان بحث شده و جبهه مخالف و موافق حرفهای خویش را از تریبونهای مختلف زدهاند، اما از آنجا که در بسیاری از کشورهای جهان، حتی کشورهایی که همچنان مثل ما با کرونا درگیر هستند، آموزشهای حضوری ازسر گرفتهشده، موافقان معتقدند بازگشاییها نباید بیش از این به تاخیر بیفتد. بسیاری از معلمان مدارس و والدین دانشآموزان نیز که افت تحصیلی مشهود دانشآموزان را از نزدیک دیدهاند و برای آینده تحصیل آنها نگرانند، دایر بودن کلاسهای حضوری را ترجیح می دهند، هرچند که از مخاطراتی که در کمین سلامت بچههاست نیز غافل نیستند. با این حال گروه مخالف بازگشایی در اینکه آموزش فدای سلامت شود، ایرادی نمیبینند و حضوری شدن کلاسهای درس را مساوی با از دست رفتن سلامت دانشآموزان میدانند. با همه این حرفها از امروز مدارس متوسطه دوم در چنین شرایطی باز میشود؛ وضعیتی پر از بیم و امید پیش روی دانشآموزان و والدینشان است.
مدارس متوسطه دوم در کشور حدود 21 هزار مدرسه است که نزدیک به 690 هزار دانشآموز پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم در آنها درس میخوانند. این مدارس معمولا نیز کلاسهای شلوغ و متراکمی دارند، به طوری که مصوبه شورایعالی آموزش و پرورش در مورد خیلی از آنها امکان اجرایی شدن ندارد.
طبق این مصوبه، تراکم کلاسها در مقطع متوسطه دوم باید عددی بین 16 تا 28 نفر باشد که این عدد عملا در بسیاری از مدارس محقق نمیشود، مخصوصا اگر این مدارس در مناطق محروم آموزشی از جمله استان تهران که سرانه فضای آموزشی آن به ازای هر دانشآموز کمتر از چهار متر است، قرار گرفته باشند.
البته میانگین کشوری سرانه فضای آموزشی در کشور نیز عددی فاصلهدار از متوسطی است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر آن تاکید دارد، یعنی هشت متر و چهار سانتیمتر به ازای هر دانشآموز، حال آن که میانگین کشوری فعلا حدود پنج متر است.
ربط این اعداد با بازگشایی مدارس این است که یکی از پروتکلهای بهداشتی مربوط به کرونا، رعایت فاصله فیزیکی است که در کلاسهای متراکم، عملا بیمعنی میشود. به همین علت در پروتکل بهداشتی مربوط به بازگشایی مدارس یک فضای چهار متر مربعی (دو در دو) لحاظ شده که مدیران مدارس ملزم به تامین آن برای هر دانشآموز هستند.البته ما از برخی مدیران مدارس پرسیدهایم که موفق به رعایت این فاصله شدهاند یا خیر که برخی از آنها پاسخ مثبت و برخی پاسخ منفی دادهاند. مدیر یکی از مدارس تهران که 700 دانشآموز دارد، به ما گفت که کلاسهای این مدرسه تقریبا 50 متری است که در آن میتوان فاصله دو متر از هر طرف را رعایت کرد. بنابراین بابت رعایت فاصلهها نگرانی نداریم.
با این حال معلم یکی دیگر از مدارس تهران به ما گفت که سالها در مدرسهای تدریس کرده که به علت تراکم دانشآموز حتی انباری مدرسه نیز تبدیل به کلاس درس شده و کلاسهایی هم که واقعا کلاس هستند، به قدری کوچک است که عملا نمیتوان سهم چهار متر مربعی را به دانشآموزان اختصاص داد.
البته پروتکل ویژه بازگشایی مدارس تاکید دارد در مدارس اینچنینی باید دانشآموزان گروهبندی شوند، به نحوی که به نوبت در کلاسهای درس حضور یابند. یکی از مدیران مدارس که دانشآموزان را به دو گروه الف و ب تقسیم کرده، در اینباره به جامجم توضیح میدهد که با این شیوه موفق به کاهش تراکم کلاسها شده، ولی مطمئن نیست وقتی دانشآموزان پشت میز و نیمکتها بنشینند، فاصلهگذاری به همان اندازه که روی کاغذ موفق است، در کلاس هم موفق باشد. او توضیح میدهد: «مدتی قبل با یک گروه از دانشآموزان در سالن مدرسه این فاصلهگذاری را تمرین کردیم که در دقایق ابتدایی کلاس فاصلهها رعایت شد، ولی زمانی که معلم از سالن خارج شد، بعد از چند دقیقه بچهها در قالب گروههای چند نفره کنار هم قرار گرفتند که ثابت کرد حفظ فاصلهها در مدرسه چقدر دشوار است.»
معلمی که موافق بازگشایی مدارس است و تداوم آموزشهای مجازی را مخصوصا برای دانشآموزان خانوادههای فقیر و بیسواد زمینهساز ترک تحصیل یا گرفتار آسیبهای اجتماعی شدن میداند نیز گرچه موافق حضوری شدن تحصیل است، ولی چشمش از رعایت فاصلههای فیزیکی آب نمیخورد.
او به ما می گوید: «تجربه بازگشایی قبلی مدارس نشان داد که اگر معلم فقط چند دقیقه از کلاس خارج شود یا زنگ تفریح شود، بچهها روی سرو کول هم می پرند و فاصلهها را مخدوش میکنند درحالی که کار زیادی هم از دست مدیر و ناظم و معلم برنمیآید، مگر آنها چقدر میتوانند تذکر دهند.»
این معلم به همین دلیل معتقد است که اطمینان دادن به خانوادهها درباره رعایت فاصلههای اجتماعی کاری واهی است، مخصوصا برای دانشآموزانی که سن کمتری دارند و رعایت بهداشت و خودمراقبتی را خوب نیاموختهاند.»
با این حال وزارت آموزش و پرورش براساس آنچه با وزارت بهداشت توافق کرده، از موضع خویش کوتاه نمیآید، به طوری که علیرضا کمرئی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در آخرین اظهارنظر خویش اعلام کرده که چون فاصلهگذاری تا ۹۵ درصد درجلوگیری از ابتلا به کرونا موثر است. بنابراین دو اصل فاصلهگذاری و تهویه هوای کلاسها حتما باید در مدارس رعایت شود.
او در پاسخ به این سوال که در هوای سرد نمیتوان پنجرهها را باز نگه داشت نیز گفته است که معلمان و دانشآموزان باید لباسهای بیشتری بپوشند که نمیدانیم در مناطق سردسیر که سرمای استخوان سوز دارند، این کار تا چه اندازه کارآمد است.
چالش ماسک
در دستورالعمل ویژه بازگشایی مدارس بر اجباری بودن ماسک برای معلم و دانشآموز تاکید شده است، به نحوی که ماسکها در زمان حضور در مدرسه حتی برای یک لحظه نباید از روی صورتها برداشته شود. اما سوال این است که آیا ماسکها همواره روی صورتها میماند و آیا از این ماسکها بهدرستی استفاده میشود؟
پاسخ این سوالات را چند مدیر و معلم براساس تجریبات قبلیشان به ما دادهاند. یکی از مدیران تهرانی به ما گفت که برخی دانشآموزان به بهانههای مختلف ماسک را از روی صورت برمیدارند و به محض اینکه مدیر، ناظم یا معلم را آن اطراف نبینند، ماسک را کنار می گذارند. معلم یکی از مدارس کردستان نیز میگوید معمولا رفتار اغلب دانشآموزان اینگونه است که اگر بدانند کسی مراقب رفتارشان نیست، ماسک را در جیب میگذارند و در حالی که دور هم نشستهاند، مشغول حرف زدن میشوند.
معلمی در سیستان و بلوچستان نیز به ما میگوید در اولین بازگشایی مدارس، دانشآموزانی را دیده که ماسکهای خود را با هم عوض میکردهاند. معلمی در مناطق حاشیهای ورامین نیز توضیح میدهد که دانشآموزان او سال گذشته بیماسک به مدرسه میآمدند و حتی اگر معلم یا مدیر به آنها ماسک میداد، آن را در جیب و کیف خود میگذاشتهاند. البته این اظهارات بیشتر مربوط به دانشآموزان دوره ابتدایی و متوسطه اول است که سن و سال کمی دارند، ولی چون این دانشآموزان نیز باید از اول آذر به صورت حضوری درس بخوانند، چالش ماسک زدن در مدارس جدی است.
سرویسهای بهداشتی مدارس آمادهاند؟
شفا، عنوانی اختصاری برای سه کار واجب یعنی شستن دستها، فاصله فیزیکی مناسب و استفاده از ماسک است که دانشآموزان بعد از حضور در مدارس باید رعایت کنند. رعایت فاصله فیزیکی و استفاده از ماسک همانطور که گفتیم، گرفتاریهای خود را دارد. پس میماند شستن دستها برای مقابله با کرونا که لازمهاش وجود سرویسهای بهداشتی در مدارس است.
در پروتکل مربوط به بازگشاییها نیز تاکید شده که در مدارس باید امکان شستوشوی مکرر دستها با آب و صابون فراهم باشد. در غیر این صورت محلولهای الکلی یا ژلهای ضدعفونیکننده باید در دسترس همه معلمان، کارکنان و دانشآموزان قرار بگیرد.
همه اینها نشان می دهد که برای رعایت بهداشت دستها باید امکاناتی فراهم باشد که از بد حادثه برای گروهی از دانشآموزان و تعدادی از مدارس فراهم نیست. مدیر یکی از مدارس سیستان و بلوچستان به ما میگوید وضع اقتصادی خانوادهها بهقدری وخیم است که توان خرید الکل و ژل را ندارند، مدرسه هم بودجهای برای این کار ندارد، مگر اینکه خیران کمکی بکنند.
محمد الهی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش نیز که یک ماهی است با فرآیند بازگشایی مدارس و محدودیتهای پیش رو از نزدیک سر و کار دارد، به ما توضیح میدهد که پول و نیروی انسانی برای گندزدایی در بسیاری از مدارس وجود ندارد و سرویسهای بهداشتی نیز همچنان مشکل دارند.
او میگوید: «شیوع کرونا و مجازی شدن آموزشها، مشارکتهای مردمی و کمکهای مالی اولیا به مدارس دولتی را بسیار کاهش داده، به طوری که حتی مدارس هیات امنایی که دولتی، اما شهریهای هستند؛ برای تامین هزینههای جاری مدرسه مشکل دارند. دولت هم که هیچ بودجهای در اختیار مدارس نمیگذارد، پس با این وصف چطور میتوان از مدارس انتظار داشت که فضایی کاملا بهداشتی فراهم کنند. در این میان چالش کافی نبودن یا بهداشتی نبودن بخشی از سرویسهای بهداشتی در مدارس را نیز نباید از نظر دور داشت، محدودیتهایی که رعایت بهداشت فردی توسط دانشآموزان را کم و بیش به چالش میکشد. البته سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در دوره تعطیلی کرونایی مدارس بر ساخت و تجهیز بخش قابل توجهی از مدارس متمرکز شده که آمار مربوط به آن را سخنگوی این سازمان در اختیار جامجم میگذارد.
میثم حاجیپور گفت: «از ابتدای سال 1400تاکنون بیش از 8000 سرویس بهداشتی در مدارس روستایی و عشایری که فاقد سرویس بوده یا نیاز به تعمیرات داشتهاند، تکمیل شده است. همچنین در ششماه اول امسال هم 2150 پروژه آموزشی با 9454 کلاس درس با زیربنای حدود ۱/۵ میلیون متر مربع ساخته و با تجهیزات کامل از جمله سرویسهای بهداشتی تحویل ادارات آموزش و پرورش شده است.»
او در پاسخ به این که به اذعان مدیران برخی مدارس، مشکلات سرویسهای بهداشتی در برخی مناطق همچنان پابرجاست نیز توضیح داد: «تقریبا مشکلات اساسی مرتفع شده و اگر هم تعداد اندکی وجود داشته باشد، بازهم مربوط به مناطق عشایری است. البته رفع مشکلات سایر مناطق نیز همچنان در برنامهها و اولویتهای سازمان نوسازی مدارس قرار دارد.»
کار مضاعف معلمان
بازگشایی مدارس متوسطه دوم از امروز و آغاز به کار حضوری بقیه مدارس از اول آذر را اگر تنها از منظر دانشآموزان و والدین نگاه کنیم مشکلات همانی است که گفته شد اما این بازگشایی برای معلمان نیز دشواریهایی ایجاد میکند که کمتر دربارهشان حرف زده میشود. این موضوع که واکسینهشدن شرط حضور دانشآموزان در مدارس نیست یکی از این دشواریهاست، چون این افراد میتوانند ناقل بیماری، هم به همکلاسیها و هم به معلمان باشند و از آنجا که واکسیناسیون این دو گروه تا این لحظه تکمیل نشده بعید نیست بازگشایی مدارس به شکلگیری خوشههای بیماری منجر شود.
اما نکتهای که معلمان بر آن تاکید دارند فقط از جنس سلامت نیست، بلکه آنها از مضاعفشدن کار خویش پس از بازگشایی مدارس گله دارند، زیرا قراراست تا اطلاع بعدی، سال تحصیلی پیشرو به روش ترکیبی (آموزش حضوری بعلاوه آموزش مجازی) باشد و معنی این روش کار بیوقفه معلمان است.
مدیر یکی از مدارس تهران به ما میگوید، گره کور روش ترکیبی این است که معلم مباحث درسی را باید دو بار تکرار کند، یکبار برای دانشآموزان حاضر در کلاس و یکبار برای دانشآموزان حاضر در خانه. این در حالی است که طبق پروتکل بهداشتی بازگشاییها، کلاسهای 90 دقیقهای گذشته باید حداکثر در50 دقیقه تمام شود که به این صورت فشار تدریس بر معلم بیشتر میشود و امکان پرسش و پاسخ و آزمون نیز از بین میرود. به گفته این مدیر، برخی معلمان همزمان در چند دبیرستان تدریس میکنند که این حجم از کار شرایط را برای آنها سخت میکند و کیفیت آموزشها را تحت تاثیر قرار میدهد.
معاون آموزشی یکی از شهرستانهای غرب کشور نیز به ما میگوید، با روش ترکیبی، معلم مجبور است در دو نوبت صبح و ظهر تدریس کند که دیگر هیچ انرژیای برای او باقی نمیماند، چون باید بهجای 24 ساعت در هفته 48 ساعت تدریس کند.
محمد الهی، کارشناس مسائل آموزشوپرورش نیز دراینباره به ما میگوید که دوبارهکاری در آموزش ترکیبی یکی از چالشهایی است که نمیتوان از آن چشم پوشید، چون با کیفیت آموزش ارتباط مستقیم دارد.
او البته در پاسخ به این گفته ما که برخی معلمان در کشور تصمیم گرفتهاند کلاس حضوری خود را بهصورت زنده برای دانشآموزان حاضر در خانه پخش کنند تا مانع دوبارهکاری شود، گفت که این روش خوب است ولی همه مدارس و همه معلمان چنین امکانی ندارند.
الهی توضیح میدهد: در برخی مدارس حتی در قلب تهران آنتندهی اینترنت خوب نیست و برخی مدارس برای کارهای جاری خود نیز با مشکل روبهرو هستند. این در شرایطی است که بسیاری از مدارس در مناطق محروم کشور نیز اساسا به اینترنت دسترسی ندارند یا معلمان آنها فاقد ابزارهای هوشمندند.
او میگوید معلمان باسابقه زیادی را میشناسد که به دلیل دشواریهای تدریس آنلاین، تقاضای بازنشستگی پیش از موعد دادهاند و عدهای را سراغ دارد که به دلیل سن بالا یک گوشی موبایل ساده داشتهاند. الهی با این مقدمه میپرسد پس چطور میتوان انتظار داشت که این گروه از معلمان تدریس زنده برای دانشآموزان ترتیب دهند و آموزش ترکیبی را مطلوب پیشببرند.