دوران انقلاب، مردم حواسشان به هم بود

گفت‌وگو با عبدا... باكیده، كارگردان سینما و تلویزیون

دوران انقلاب، مردم حواسشان به هم بود

سال‌هاست فیلم و سریال می‌سازد و یكی از بی‌حاشیه‌ترین و آرام‌ترین آدم‌های سینما و تلویزیون است. عبدا... باكیده از آدم‌های نجیبی است كه این نجابت را می‌توان در آثارش هم دید. نبردی دیگر، شركت، مهمانی از بهشت، روشنایی دشت، بچه‌‌های هور، پوتین صلیب شكسته و ... برخی از آثار باكیده هستند. او بیشتر به عنوان كارگردانی معروف شده كه آثاری با موضوع دفاع مقدس می‌سازد اما در كارهایش به موضوعات اجتماعی نیز پرداخته و از اتفاقات جامعه بی‌خبر نبوده و نسبت به آنها بی‌تفاوت نیست. باكیده در سال 57 دانشجو بوده و مثل بقیه دانشجویان در صف اول مبارزه و تلاش می‌كرده انقلاب به پیروزی برسد. با باكیده هم‌صحبت شدیم تا از روزهای انقلاب بگوید و تعامل و همراهی مردم با یكدیگر را از زاویه نگاه او مرور كنیم.

در سال 57 شما كجای این مبارزات قرار داشتید 
و چه می‌كردید؟

آن موقع دانشجو بودم و در كنار درس خواندن عضو سینمای آزاد هم بودم. كارگردانانی كه امروز جزو بهترین‌های سینمای ایران هستند از جمله آقایان عیاری، ارجمند، موسوی، امكانیان و ... آن زمان عضو سینمای آزاد بودند كه بعد از انقلاب به‌نام انجمن سینمای جوان فعالیت خود را ادامه داد. در سال 57 تصمیم گرفتیم اعضای سینمای آزاد در هر كجای ایران كه هستند اتفاقات شهرشان را فیلمبرداری كنند تا سند مصوری از این اتفاقات داشته باشیم. سال 57 پاتوق من دانشگاه تهران بود، اتفاقات دانشگاه را با دوربین‌های هشت و
 16 میلی‌متری فیلمبرداری می‌كردیم. گاهی به خیابان می‌رفتیم و از تظاهرات‌ مردم فیلمبرداری می‌كردیم. تلاش می‌كردیم از اتفاقات مهم فیلمبرداری كنیم. شكل ظاهری همه تظاهرات شبیه هم بود و ما باید همه راهپیمایی‌ها را رصد و شخصیت‌های مهم را پیدا می‌كردیم تا بتوانیم، لحظات خاصی را به ثبت برسانیم.

با چه انگیزه‌ای این اتفاقات را فیلمبرداری می‌كردید؟این كه فقط آرشیوی تصویری تهیه كنید یا این‌كه نقش و سهمی در انقلاب داشته باشید؟
انقلابی شكل گرفته بود و همه ما امید به پیروزی آن داشتیم. این اتفاق بی‌نظیر باید ثبت می‌شد چون مردم ایران سال‌های زیادی منتظر این پیروزی بودند. ما هم مثل دیگر مردم در مسیر انقلاب 
قرار گرفته بودیم. اگر از راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها فیلم می‌گرفتیم برای این بود كه باید آن حس مشترك و همراهی و همدلی كه بین مردم شكل گرفته بود، ثبت شود.

40 سال از سال 57 گذشته اما هنوز هم مردم از همدلی و همراهی می‌گویند كه به نظرشان در آن دوره بی‌نظیر بود.به نظرتان این ذات همه انقلاب‌هاست كه مردم را به هم نزدیك می‌كند یا به ویژگی‌های مردم ایران برمی‌گردد؟
بین مردم تعاون و همكاری به وجود آمده بود كه به نظرم منحصر به ایران است.حتی در بحث‌‌هایی كه مقابل دانشگاه  تهران شكل می‌گرفت، موافقان و مخالفان یكدیگر را به صبر فرامی‌خواندند و معتقد بودند باید بحث‌های حاشیه‌ای را گذاشت برای بعد از پیروزی انقلاب. تحمل نظر مخالف یكی از مهم‌ترین رویدادهای آن روزها بود. روابط بین آدم‌ها خیلی زیبا شده بود، حتی اگر تصادفی شكل می‌گرفت، هر دو طرف صورت یكدیگر را می‌بوسیدند و می‌رفتند چون به نظرشان این اتفاقات كوچك جای بحث نداشت و پیروزی انقلاب مهم‌تر بود. سوخت و مواد غذایی كم بود، اما مردم كاملا حواسشان بود و نمی‌گذاشتند به آنهایی كه دستشان تنگ بود، سخت بگذرد و آسیب ببینند. اشتراك منافعی به وجود آمده بود كه انقلاب ما را از دیگر انقلاب‌ها متمایز می‌كرد. 
در سال‌ 57 و یكی دو سال بعد آن ازدواج‌هایی رقم خورد عشق‌های ماندگاری بین جوان‌ها شكل گرفت كه بی‌نظیر بود. انقلاب شده بود اما سراسر كشور پر از طراوت وشادی بود. همراهی، همدلی و همیاری را می‌توانستی در همه جای ایران شاهد باشی. از نوزدهم بهمن‌ماه كه پادگان‌ها در حال سقوط بود تا روز بیست و دوم بهمن كه انقلاب پیروز شد، لشگر عظیمی از مردم در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها ایران حضور داشتند و آن قدر ماندند تا انقلاب پیروز شد. مردم خودجوش از نقاط حساس شهر محافظت می‌كردند، مثلا نمی‌گذاشتند اسلحه‌خانه پادگان‌ها به دست ضدانقلاب بیفتد یا بشدت حواسشان به سازمان صدا و سیما بود كه ضد انقلاب به آنجا راه پیدا نكنند.

«مردم ایران  شریف هستند. همیشه حافظ انقلاب و كشور بوده و هستند»،‌ این جملات را از زبان خیلی از مسؤولان می‌شنویم.‌ به نظرتان آن‌قدر كه مردم دین‌شان را به انقلاب ادا كرده‌اند، مسؤولان هم قدر مردم را دانسته‌اند؟
به نظرم الان باید موضوع را از یك جهت دیگر نگاه كنیم. مردم به اصطلاح برادری‌شان را به كشور و نظام ثابت كرده‌اند و حالا نوبت مسؤولان است كه باید رفاقت و همدلی خودشان را با مردم 
نشان دهند. باید ثابت کنند با مردم رفیق هستند و پشت آنها را خالی نمی‌كنند. 
مشكلات زیاد است و دولت اگر چشمش را به این مشكلات ببندد و مردم را تنها بگذارد، خیانت بزرگی به آنها كرده است. هم‌نسلان من و نسل قبل من همه زندگی و عمر خود را به پای انقلاب گذاشته‌اند. سال 42 بچه بودم كه خروش انقلاب را در میدان خراسان دیدم و 
امام خمینی (ره) برای من و هم‌نسلان من تبدیل به قهرمان شد. ما پای قهرمانمان ایستادیم در زمان جنگ پای كشورمان ایستادیم  و از مرزها و انقلاب پاسداری كردیم، الان به نظرم وقت آن است كه نظام اسلامی و مسؤولان آستین همت بالا بزنند و از ما مراقبت و پاسداری كنند. مردم منتظر حمایت دولت هستند؛ حمایتی كه تا الان زیاد پررنگ نبوده و نیست.
​​​​​​​
فارغ از دولت و كارهایی كه باید برای مردم انجام بدهد، مردم چه كاری می‌توانند برای یكدیگر انجام دهند تا این دوره سخت هم بگذرد و حداقل خود مردم به‌هم آسیب روانی و مالی وارد نكنند؟
مردم عصبانی نیستند، دلخورند. نباید دولت مسائل را به سمتی ببرد كه این دلخوری تبدیل به عصبانیت شود، چون زمانی كه عصبانیت به اوج برسد مردم به یكدیگر و به كشور آسیب می‌زنند. تسهیل زندگی روز‌مره مردم باید یكی از اولویت‌های دولت باشد. 
مردم هنوز هم همدل هستند و ایران برایشان اهمیت دارد، این را می‌توان مثلا در تظاهرات 22 بهمن دید. شرایط اقتصادی سخت شده و این سختی دایره‌اش روز به روز بسته‌تر می‌شود و در مرحله حساسی قرار داریم و به نظرم دولت باید با مردم مهربان‌تر باشد.