حماسه آن 23 نفر

حماسه آن 23 نفر

 رك و صریح بگویم اگر دنبال یك اثر گانگستری و پر از انفجار و شتك خون هستید 23 نفر شما را راضی نخواهد كرد. اگر دنبال تصاویر كارت پستالی و حركت دوار دوربین هم هستید شما را راضی نخواهد كرد. اما 23 نفر چه دارد كه وقتی از سالن سینما بیرون میایی ناراحت یك ساعت و نیم عمری كه ازت گذشت نمی‌شوی و با لبخند از سالن بیرون می‌آیی و حال خوب می‌گیری؟ 23 نفر اثری ملی است درباره یك وحدت. درباره یك جامعه 23 نفره همراه كه با كمك هم دسیسه‌های سنگین رسانه‌ای و اطلاعاتی را خنثی می‌كنند. یك داستان واقعی از ملاقات بچه‌شیرها با دیو دوسر كه پایانش گرچه برگشت به غل و زنجیر است اما چه پایانی خوش‌تر از غل‌و‌زنجیر عزتمندانه در برابر آزادی ذلیلانه؟ اصلا آزادی كه با ذلت به دست بیاید آزادی نیست. به انسان نمی‌چسبد. كسی كه دل به خطر زده، نگران پهلوانی‌اش است مگر نه آدمی كه آغوش گرم ننه را بخواهد همان بهتر كه اسیر نشود؟

 چرا باید 23 نفر را ببینیم؟

اقتباس از آثار ادبی و به‌خصوص مستندات تاریخی می‌تواند ضریب اثرگذاری یك واقعه تاریخی را افزایش دهد. جان دادن به خاطرات گذشته و ترسیم اتمسفر آن فضا با مقداری نمك كارگردانی و طراحی صحنه می‌تواند جان بگیرد. حداقل كاری كه باید در اقتباس از خاطرات دفاع مقدس كرد این است كه ماجرا لوث نشود. داستان درجه یك آماده از این كتاب‌های آزمون پس داده می‌تواند حداقل تا سال‌ها سینمای این ژانر را جان دهد. این را هم بگوییم كه تجربه‌های قبلی نظیر به كبودی یاس و شور شیرین كه به ترتیب داستان درجه یك زندگی عبدالحسین برونسی و محمود كاوه را به بدترین شكل به تصویر تبدیل كرد تا سال‌ها باعث شود ترس ورود به این اقتباس‌ها در سایه تجربیات قبلی به حاشیه برود.
 منتظر چه باشیم؟
منتظر یك داستان غیركلیشه‌ای در بستر جنگ باشید. خبری از مردانی با بازوان قطور نیست. خبری از «حاجی حاجی سیدتو كشتن» دهه‌های قبل نیست. خبری از دیالوگ‌های ضد جنگ شخصیت‌های جنگی نیست كه این روزها طرفدار پیدا كرده است. اینجا داستان افرادی است كه با محیط همگن نیستند و این تضاد می‌تواند مخاطب را با خود همراه كند. داستان اورجینال و واقعی به‌خودی‌خود به‌شدت جذاب است و بسیاری از ویژگی‌های یك فیلمنامه خوب به طور ذاتی در این داستان ایجاد شده است.
این جذابیت محتوایی را بگذارید كنار شخصیت‌های شیرین نوجوان و گاهی كودك! كه فراتر از فیلم‌های جشنواره‌های كودك و نوجوان بازی می‌كنند و مخاطب را با خود همراه می‌سازند.

 قهرمان دارد؟
بله 23 +1 قهرمان دارد؛ به همین دلیل شما با یك توده شخصیتی همراه هستید. این، هم خوب است هم بد. از آنجا كه نگاه مخاطب روی یك الی دو شخصیت متمركز نمی‌شود پس همذات‌پنداری سخت‌تر است. تلاش كارگردان برای پختن شخصیت‌ها هم سخت‌تر می‌شود و ما با هجمه‌ای از دیالوگ‌های مسلسلی مواجه می‌شویم. اما این توده دوست‌داشتنی گاهی اوقات چنان مثل زنجیر در هم تنیده می‌شود كه این شلوغی قاب را اصلا متوجه نشده  و با آنها همراه می‌شوی.

 با كی ببینیم؟
فیلم را با فرزندان و بچه‌های فامیل ببینید. به بهانه چیپس و پفك و پف‌فیل! به سینما بیاوریدشان و وقتی صحنه‌های تكان‌دهنده فیلم پخش شد دستانشان را گرم فشار بدهید و خدا را شكر كنید كه امثال آن 23 نفر بودند تا فرزندان ما بتوانند به‌راحتی بچگی كنند و پفك بخورند. شاید آنها هم دیدند كه در سال‌های نه‌چندان دور چگونه كودكان و نوجوانان یكشبه بزرگ می‌شدند و قد می‌كشیدند. روایت این داستان، هم برای پدر و مادر و هم برای بچه‌ها بازی دو سر برد است.

 ستاره می‌شود؟
این‌كه فیلم ستاره می‌شود و جایزه می‌گیرد این‌قدرها مهم نیست. چرا؟ چون این فیلم یك بستر قابل اعتمادی شد تا نشان دهد كتاب‌های درجه‌یك دفاع مقدسی می‌توانند به همان اندازه یا حداقل مقداری عقب‌تر از خود كتاب روی پرده سینما بنشینند و آقایی كنند. منتظر «دا »و «نورالدین پسر ایران» و «بابانظر» و «ابراهیم هادی» هم می‌مانیم و به افتخار آن 23 نفر كلاه از سر بر می‌داریم.