انسان بی‌نقص

انسان بی‌نقص

پیشرفت‌های اخیر علم ژنتیک درمان بسیاری از بیماری‌ها را میسر ساخته و امیدواری‌هایی را برای درمان بسیاری از بیماری‌های بی‌درمان ایجاد کرده است. از سوی دیگر، این پیشرفت‌ها دخالت انسان را در قلمروهایی میسر ساخته که تاکنون از دسترس او خارج بوده است: قلمروهای وسیعی که از تولید نوزادان آزمایشگاهی، درمان ناباروری، دستکاری‌های ژنتیک برای تقویت حافظه و عضلات گرفته تا انتخاب جنسیت و ویژگی‌های جسمی و ذهنی نوزادان و تراریخته‌سازی حیوانات و حتی انسان‌ها را در بر می‌گیرد.

انسان از نظر اخلاقی تا چه حد می‌تواند در این گستره پیش برود؟ آیا برنامه‌ریزی کودکان پیش از تولد و حتی پس از تولد اشکال اخلاقی ندارد؟ آیا می‌توانیم با چنین دخالت‌هایی مسیر زندگی آینده آنها را تعیین کنیم و به جای آنها تصمیم بگیریم؟ آیا استفاده از ژن‌درمانی باید به درمان بیماری‌ها محدود باشد یا می‌توان از آن برای بهبود ویژگی‌های جسمی و ذهنی در افراد سالم نیز استفاده کرد؟ تکلیف جنین‌های اضافی که در آزمایشگاه‌های باروری تولید می‌شوند چیست؟ اکثر افراد به این پرسش‌ها بر اساس باورهای خود پاسخ می‌دهند. ولی تا چه حد می‌توان این پاسخ‌ها را بر اصول اخلاقی مبتنی ساخت؟ مایکل سندل در کتاب «انسان بی‌نقص» که توسط نشر نو منتشر شده، می‌کوشد مبنایی برای پاسخگویی به چنین پرسش‌هایی ارائه داده و توضیح دهد که چرا مهندسی ژنتیک و پیشرفت‌های شگفت‌انگیز آن چنین دغدغه‌هایی را برانگیخته است.