نگاهی به برخی فیلمهای بزرگی که در گیشه شکست خوردند
بزرگان شکستخورده
فروش گیشه برای آنها که به سینما جدیتر نگاه میکنند، یک فریب بزرگ است. این که فیلمی در گیشه شکست بخورد به باور عام نشان از کیفیت پایین آن اثر است ولی بسیار فیلمهایی بودهاند که حتی جزو آثار ماندگار سینمایی جهان هستند اما نتوانستهاند به مقدار هزینه خود فروش کنند.
در فهرست این آثار گاه فیلمهایی به چشم میخورد که به نوعی برای اهالی سینما فیلم «کالت» شدهاند اما در زمانه اکران آنها تماشاگران استقبال بسیار کمی از آن کردهاند. مارتین اسکورسیزی اخیرا در جریان جشنواره فیلم نیویورک دغدغه و تمرکز کنونی صنعت سینما بر آمار ارقام و فروش در گیشه را توهینآمیز خواند و سینمای کنونی را نه لزوما از جنبه تجاری بلکه از نگاه هنری نیز بیارزش و تحقیرشده توصیف کرد. بسیاری از نامهایی که امروزه در سینما مورد احترام قرار میگیرند مانند مارتین اسکورسیزی، دنی ویلنوو، کوئنتین تارانتینو، دارن آرونوفسکی، جیم جارموش، برادران کوئن و پل توماس اندرسن نتوانستهاند از شکست گیشهای در امان بمانند. طی این سالهایی که سینما متولد شده بعضی از بهترین فیلمهای کارگردانان بزرگ و خیلی از فیلمهای خوب نتوانستهاند در گیشه به سوددهی مناسبی برسند. گیشه میتواند مکان بیرحمی باشد و با شکست مواجهشدن در آن فقط مخصوص فیلمهای بد با نقدهای ضعیف نیست.
رستگاری از شاوشنگ
داستان اکران رستگاری در شاوشنگ داستانی از تناقض است. اقتباس دارابونت از رمان استفن کینگ بهطور متحدالقول بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود اما در زمان اکران در تمام زمینهها با شکست مواجه شده است. فیلم حتی یک اسکار هم نبرد؛ چرا که در نبردی سخت آنها را به فارست گامپ و داستان عامهپسند واگذار کرد. در گیشه هم نتایج کسبشده به همین اندازه غیرمنتظره بود. فیلمی که با هزینه ۲۵ میلیون دلاری ساخته شده بود، به فروش داخلی کمی بیش از ۲۸ میلیون دلار رسید.
سلطان کمدی
مارتین اسکورسیزی با شکستهای گیشهای بیگانه نیست اما این مورد بیش از همه او را ناراحت کرد. «سلطان کمدی» یکی از بهترین مطالعات شخصیتی این کارگردان مولف است که میتوان آن را در کنار شخصیتهای اصلی راننده تاکسی و گاو خشمگین قرار داد. با وجود حضور ستارههایی مانند رابرت دنیرو و جری لوئیس، سلطان کمدی که با بودجه ۱۹ میلیون دلاری ساخته شده بود، در گیشه به فروش 5/2 میلیون دلاری رسید. چندین دهه بعد فیلمی شبیه سلطان کمدی به نام جوکر توانست بیش از یک میلیارد دلار بفروشد! گاهی در سینما اگر فیلم شما یک شخصیت کمیکبوکی درون خود جای دهد، نمیتوان هیچ مرزی برای آن متصور شد.
باشگاه مشتزنی
باشگاه مشتزنی، به عقیده بسیاری، بهترین فیلم کارنامه حرفهای دیوید فینچر است، اما هنگام اکران، مخاطبان چنین فکری درباره آن نمیکردند. فینچر بهدنبال چگونگی تبلیغات فیلم، وارد درگیریهای گستردهای با استودیوی فاکس قرن بیستم شد. او اعتقاد داشت که در تبلیغات باید از فیلم به عنوان یک فیلم روانشناختی یاد شود، اما استودیو در تبلیغات خود از باشگاه مشتزنی به عنوان فیلمی اکشن با ستارههای بزرگ یاد کرد . تبلیغات درست عمل نکرد و تبدیل به یک شکست تجاری شد. باشگاه مشتزنی با فروش ابتدایی ۱۱ میلیون دلار آغاز کرد و در نهایت توانست در گیشه آمریکا ۳۷ میلیون دلار بفروشد و این در حالی است که بودجه فیلم ۶۵ میلیون دلار بود.
لبوفسکی بزرگ
برخلاف زمان حال، وقتی که لبوفسکی بزرگ سال ۱۹۹۸ اکران شد، شبیه به فیلمی کلاسیک نبود. خیلی از منتقدان وجه طنز فیلم را درک نکردند و حتی خود برادران کوئن از اثر نهایی خود راضی نبودند. فروش داخلی فیلم تنها ۱۸ میلیون دلار بود، رقمی که به سختی توانست از هزینه ساخت فیلم که ۱۵ میلیون دلار بود فراتر برود. گذر سالها اما این فیلم را تبدیل به یکی از پرطرفدارترین فیلمهای تاریخ سینما کرد. تماشای این همه آدم که در جشنهای مختلف خودشان را شبیه شخصیتهای این فیلم کرده یا دیالوگهای آنها را تکرار میکنند، شاید باعث آرامش اعصاب درهمریخته تهیهکنندگان این فیلم شود.
رستگاری از شاوشنگ
داستان اکران رستگاری در شاوشنگ داستانی از تناقض است. اقتباس دارابونت از رمان استفن کینگ بهطور متحدالقول بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود اما در زمان اکران در تمام زمینهها با شکست مواجه شده است. فیلم حتی یک اسکار هم نبرد؛ چرا که در نبردی سخت آنها را به فارست گامپ و داستان عامهپسند واگذار کرد. در گیشه هم نتایج کسبشده به همین اندازه غیرمنتظره بود. فیلمی که با هزینه ۲۵ میلیون دلاری ساخته شده بود، به فروش داخلی کمی بیش از ۲۸ میلیون دلار رسید.
سلطان کمدی
مارتین اسکورسیزی با شکستهای گیشهای بیگانه نیست اما این مورد بیش از همه او را ناراحت کرد. «سلطان کمدی» یکی از بهترین مطالعات شخصیتی این کارگردان مولف است که میتوان آن را در کنار شخصیتهای اصلی راننده تاکسی و گاو خشمگین قرار داد. با وجود حضور ستارههایی مانند رابرت دنیرو و جری لوئیس، سلطان کمدی که با بودجه ۱۹ میلیون دلاری ساخته شده بود، در گیشه به فروش 5/2 میلیون دلاری رسید. چندین دهه بعد فیلمی شبیه سلطان کمدی به نام جوکر توانست بیش از یک میلیارد دلار بفروشد! گاهی در سینما اگر فیلم شما یک شخصیت کمیکبوکی درون خود جای دهد، نمیتوان هیچ مرزی برای آن متصور شد.
باشگاه مشتزنی
باشگاه مشتزنی، به عقیده بسیاری، بهترین فیلم کارنامه حرفهای دیوید فینچر است، اما هنگام اکران، مخاطبان چنین فکری درباره آن نمیکردند. فینچر بهدنبال چگونگی تبلیغات فیلم، وارد درگیریهای گستردهای با استودیوی فاکس قرن بیستم شد. او اعتقاد داشت که در تبلیغات باید از فیلم به عنوان یک فیلم روانشناختی یاد شود، اما استودیو در تبلیغات خود از باشگاه مشتزنی به عنوان فیلمی اکشن با ستارههای بزرگ یاد کرد . تبلیغات درست عمل نکرد و تبدیل به یک شکست تجاری شد. باشگاه مشتزنی با فروش ابتدایی ۱۱ میلیون دلار آغاز کرد و در نهایت توانست در گیشه آمریکا ۳۷ میلیون دلار بفروشد و این در حالی است که بودجه فیلم ۶۵ میلیون دلار بود.
لبوفسکی بزرگ
برخلاف زمان حال، وقتی که لبوفسکی بزرگ سال ۱۹۹۸ اکران شد، شبیه به فیلمی کلاسیک نبود. خیلی از منتقدان وجه طنز فیلم را درک نکردند و حتی خود برادران کوئن از اثر نهایی خود راضی نبودند. فروش داخلی فیلم تنها ۱۸ میلیون دلار بود، رقمی که به سختی توانست از هزینه ساخت فیلم که ۱۵ میلیون دلار بود فراتر برود. گذر سالها اما این فیلم را تبدیل به یکی از پرطرفدارترین فیلمهای تاریخ سینما کرد. تماشای این همه آدم که در جشنهای مختلف خودشان را شبیه شخصیتهای این فیلم کرده یا دیالوگهای آنها را تکرار میکنند، شاید باعث آرامش اعصاب درهمریخته تهیهکنندگان این فیلم شود.