بحران انرژی و تضعیف برنامه‌های مواجهه با تغییر اقلیم

بحران انرژی و تضعیف برنامه‌های مواجهه با تغییر اقلیم

مطابق مشاهدات و بنا به‌نظر کارشناسان، تغییر اقلیم امنیت جهانی اعم از امنیت زیست‌محیطی، سیاسی، اجتماعی، انرژی و اقتصادی را تهدید می‌کند. تغییر اقلیم مهم‌ترین موضوع امنیت زیست‌محیطی نسل کنونی است.

تعهدات و تلاش‌های بین‌المللی بر همکاری‌های فرامنطقه‌ای و جهانی به‌ویژه در حوزه انرژی تأکید دارند. فاصله‌ گرفتن از سوخت‌های فسیلی و به صفر رساندن تولید کربن در رأس برنامه‌های مواجهه با تغییر اقلیم قرار دارد اما سایر مسائل بین‌المللی مسیر مقابله با تغییر اقلیم را تحت‌الشعاع قرارداده‌است. بحران اقلیمی در معیت نخستین بحران انرژی
قرن بیست و یکم، جهان را به سمت تجربه شرایط ناخوشایند سوق می‌دهد. پیش‌ از این کشورهای مصرف‌کننده سوخت‌های فسیلی در سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹ بحران‌انرژی را در حوزه نفت تجربه کرده بودند. در ۱۹۷۳ کشورهای صادرکننده نفت در جریان جنگ اعراب و اسرائیل تولید نفت را به حداقل رسانده و از عرضه نفت به حامیان اسرائیل خودداری کردند. طی دومین بحران نفتی در ۱۹۷۹ کاهش تولید نفت پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران سبب افزایش قیمت نفت شد. به‌هم‌خوردن توازن قدرت در موارد مذکور کشورهای صنعتی را بر آن داشت تا ذخایر استراتژیک خود را به‌قصد توانمندی در مواجهه با اختلالات عرضه ارتقا دهند.
با وجود این‌ باز هم در شرایط کنونی که به عبارتی دوران پس از همه‌گیری کرونا و برهه جنگ میان روسیه و اوکراین است، بسیاری کشورها با کمبود انرژی و کندی زنجیره تأمین و ضربات اقتصادی ناشی از آن و در نتیجه ناامنی انرژی روبه‌رو هستند. این مسأله سبب کم‌توجهی به تعهدات مرتبط با تغییر اقلیم و روی‌آوردن کشورها به سوخت‌های فسیلی شده است. از طرفی قیمت بالای انرژی به‌ویژه نفت و گاز و زغال‌سنگ موجب تورم جهانی و تشدید ناآرامی‌ها و التهاب بازار انرژی و رقابت در این عرصه شده است.
نداشتن توانمندی کافی کشورها در بهره‌گیری از انرژی‌های تجدیدپذیر، توزیع غیریکنواخت آنها و فضای تبعیض‌آمیز بین‌المللی در نیل به انرژی، فناوری هسته‌ای و فرسودگی نیروگاه‌های هسته‌ای برخی کشورها نظیر کشورهای اروپایی به معنای آغاز دوران دشوار تأمین انرژی به‌ویژه برای اروپا و شکل‌گیری نظم نوین جهانی است.
 شرایط کنونی سبب بازگشت مقتدرانه نفت به عرصه انرژی و تضعیف برنامه کشورها در راستای تعدیل آثار سوء تغییر اقلیم شده است. این مسأله اندیشه لیبرال‌ها در اعتقاد به افسانه شاه‌کلید بودن فناوری و سپردن رفع چالش‌های محیط‌زیستی به نسل آینده را تقویت کرده است.زیرا بسیاری کشورها به دلیل کمبود سوخت با خاموشی‌های گسترده، جیره‌بندی برق و کندشدن روند رشد و توسعه و اعتراضات و ناآرامی‌ها به افزایش قیمت سوخت و بحران‌های سیاسی و اقتصادی مواجه هستند. به‌نحوی‌که خرید برق و گاز با هزینه حدود 10 برابر قیمت سابق آن و توصیه به‌صرفه‌جویی، خاموشی‌های طولانی‌مدت، کاهش روزهای کاری، تعطیلی مدارس و کسب‌وکارها و جریمه برای مصرف وسایل گرمایشی و سرمایشی، اقتصاد کشورها را تحت‌الشعاع قرار داده است.
 بسیاری کشورها مانند هند با برنامه طولانی‌مدت مجددا به بهره‌وری از زغال‌سنگ پرداخته‌اند. برخی از مردم به ذخیره‌سازی چوب برای زمستان روی آورده‌اند. در شرایطی که اوپک ۳۵ درصد و آمریکای شمالی ۲۷ درصد و کشورهای مشترک‌المنافع مستقل ۱۵ درصد از حجم نفت‌جهان را تولید می‌کنند، جنگ روسیه و اوکراین مؤلفه‌ای حائز اهمیت در این عرصه تلقی می‌شود.
بسیاری از اشخاص دخیل در حکومت‌ها قصد چشم‌پوشی از تحریم‌های ایالات متحده آمریکا علیه ایران را دارند. البته از نظر برخی کارشناسان روابط بین‌الملل و انرژی عدم تحریم روسیه و بازگشت نفت ایران به عرصه انرژی که کاهش قیمت نفت را به همراه دارد، نمی‌توانند گام‌های مؤثری در راستای رفع بحران باشند. زیرا فقط با یک بحران مواجه نیستیم. بشر نباید برای رفع یک بحران، اندک‌زمان باقی‌مانده برای بزرگ‌ترین ابر چالشی که با آن مواجه است را از دست بدهد. متخصصان و پژوهشگران و دولت‌ها و صاحبان صنایع و شرکت‌های دولتی و خصوصی باید زیرساخت‌های تولید و انتقال انرژی متناسب با آرمان‌های محیط زیستی را بسط‌دهند. توجه به معضل کنونی نباید جهانیان را از پرداختن به تغییر اقلیم باز دارد. یافتن راهکارهای جایگزین برای انرژی ناشی از سوخت‌های فسیلی و عدم تأکید صرف بر واردات انرژی و فراموش نکردن تعهدات مرتبط با تغییر اقلیم و واکنش‌های بین‌المللی بر مبنای خرد و دانش یک ضرورت است.

سپیده رحمن‌پور - پژوهشگر حوزه تغییر اقلیم