شکست ائتلاف‌های‌منطقه‌ای علیه قلب‌مقاومت

چرا آمریکا نمی‌تواند اتحاد منطقه‌ای علیه ایران ایجاد کند؟

شکست ائتلاف‌های‌منطقه‌ای علیه قلب‌مقاومت

جنگ‌ترکیبی، صدور قطعنامه و اعمال تحریم‌های روزانه علیه ایران هم واشنگتن را اقناع نکرده و حالا آمریکا و رژیم‌صهیونیستی به دنبال این هستند برای مقابله با ایران یک اتحاد منطقه‌ای همراه کشورهای عربی ایجاد کنند؛ مسأله‌ای که تاکنون موفقیت‌آمیز نبوده است. در این سمت ماجرا هم مکانیسم تحریم همچنان فعال است؛ مثلاً روز پنجشنبه آمریکا برای ادامه رویکرد سیاست فشار حداکثری علیه تهران ۲۶شرکت و پنج فرد را به بهانه ارتباط با ایران تحریم کرد و وزارت خزانه‌داری آمریکا ادعا کرد شبکه‌ای را که با دور زدن تحریم‌های نفتی اعمال شده علیه ایران میلیون‌ها دلار درآمد برای نیروی قدس سپاه تولید می‌کرد، در فهرست سیاه قرار داده است. بر اساس ادعای وزارت خزانه‌داری آمریکا، شبکه یاد شده تحت رهبری تاجر ترکیه‌ای به نام سیتکی آیان فعالیت می‌کرده و قرارداد‌های بین‌المللی برای فروش نفت ایران به مشتریان خارجی، صادرات نفت ایران، پولشویی و تامین منافع نفتی ایران و نیروی قدس ایجاد کرده بود.

از سال ۲۰۰۴ که دفتر تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانه‌داری آمریکا به عنوان مرکز طراحی جنگ اقتصادی فعال شد در کنار این سیاست، راهبرد منطقه‌ای را هم برای فشار علیه ایران به صورت موازی ادامه داد. بهار آمریکا هم که اتفاقات سه ماه اخیر در ایران است که سبب شده آنها به صورت روزانه یک تصمیم ضدایرانی بگیرند و دیوانه‌وار سیاست فشار حداکثری با همان رویکرد ترامپیسم را دنبال کنند. کمااین‌که به‌جز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، رابرت مالی نماینده ویژه این کشور در امور ایران هم با دخالت مسائلی را مطرح کرد.» 
درواقع دولت بایدن در کنار تروئیکای اروپایی از نقطه صفر حوادث داخلی ایران، حمایت از ناآرامی‌ها را در دستور کار روتین و روزمره خود قرار داده و با ایجاد دیوار حمایتی برای جریان ضدامنیتی و ضد نظم عمومی به اسم معترضان، براساس پلن اصلی خود تلاش کرده است فهرست تحریم‌های ضدایرانی به بهانه نقض حقوق بشر را هرلحظه آپدیت کند. از بازی حقوق بشری تا ائتلاف منطقه‌ای حالا با مرور این وقایع و عبور از رویکردهای به اصطلاح حقوق بشری آمریکا علیه ایران، می‌توانیم رفتار دولت بایدن در منطقه برای اجرای سیاست ایجاد ائتلاف علیه ایران را بررسی کنیم. بررسی لانگ‌شات اوضاع فعلی به ما نشان می‌دهد که آمریکا در منطقه به دنبال شبکه‌سازی برای ایجاد نوعی ائتلاف است که اساس آن با وادار کردن کشورهای منطقه به یک سلسله ائتلاف‌ها شکل گرفته است. اما نکته اصلی اینجاست که آمریکا نمی‌تواند اتحاد منطقه‌ای علیه ایران ایجاد کند. ما در این گزارش به چرایی این موضوع پرداخته‌ایم.

1- اگر خاطرتان باشد اواخر دوره ترامپ، آمریکا سعی کرد یک جریان عبری-عربی موسوم به طرح آبراهام را علیه ایران فعال کند که اصطلاحا این طرح نگرفت. عینی‌ترین نماد شکست این طرح ذلت بار هم عادی‌سازی روابط اسرائیل و کشورهای عرب منطقه هدف اصلی آن بود که در جام‌جهانی فوتبال در قطر رخ داد و دیدیم مردم عادی فارغ از سیاست‌های دولت‌های خود چه نفرتی از اسرائیل دارند. سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا درواقع همان اسرائیل است، بنابراین پایه اول ائتلاف‌سازی علیه ایران، همین نفرت ملت‌ها از این دو رژیم است.

2- سیاست‌های آمریکا در منطقه مبتنی بر وادار کردن کشورهای عربی به قرابت رفتاری و تعاملی با رژیم اشغالگر قدس بوده اما تنها دو کشور بحرین و امارات تحت فشار آمریکا با رژیم‌صهیونیستی رابطه برقرار کردند اما آنچه در حاشیه جام‌جهانی بر سر خبرنگاران شبکه‌های رژیم‌صهیونیستی در دوحه آمد، به معنای پایان همگرایی کشورهای عربی با اسرائیل در روی زمین و در بستر حقیقت بود، چون در روند عادی‌سازی، دیپلماسی عمومی و نرم برای صهیونیست‌ها خیلی مهم‌تر از توافق با دولت‌هاست. پس تست این ائتلاف‌سازی در دیپلماسی ورزشی و فوتبالی هم شکست خورد. 

3- شعارهای مردم علیه صهیونیست‌ها و به‌ویژه رفتار مراکشی‌ها در بالا بردن پرچم فلسطین در زمین فوتبال درحالی است که دولت این کشور در کنار سه کشور عربی دیگر در نشست صحرای نقب در جنوب اسرائیل مذاکرات جدی و مهمی را با صهیونیست‌ها و آمریکا پیش برده بود اما حالا وضعیت طور دیگری شده و تحلیل اوضاع نشان می‌دهد که این‌گونه ائتلاف‌ها و سازش‌های اجباری بین کشورهای منطقه و رژیم‌صهیونیستی از روی اعتقاد کامل نیست، چون شرایط فرهنگی و اجتماعی در کشورهای منطقه به گونه‌ای است که آماده پذیرش صلح و رابطه با رژیم‌صهیونیستی نیستند. 

4- دخالت‌های آمریکا در مسائل منطقه و پشتیبانی غیرمنصفانه آنها از رژیم‌صهیونیستی در سرکوب ملت فلسطین و حتی تلاش برای جلوگیری از صدور قطعنامه سازمان ملل علیه اسرائیل سبب شده ملت‌های منطقه، آمریکا را به عنوان یک کشور استعمارگر در منطقه شناسایی کنند تا نتوانند برای اقدام علیه ایران هم وارد ائتلاف‌سازی با این کشور شوند. نمونه این گزاره هم سفر رئیس‌جمهور چین به عربستان است که نشان داد این کشور به عنوان دوست و هم‌پیمانان نزدیک آمریکا خیلی به واشنگتن اطمینان ندارد و به دنبال یادگیری جدید در منطقه و جهان است، بنابراین حتی ریاض هم به این کشور بدبین است و این روند یعنی آمریکا در منطقه تنها مانده و نمی‌تواند علیه کشورمان، ائتلاف منطقه‌ای ایجاد کند.

5- تلاش‌های آمریکا در این زمینه صرفا یک سری پروپاگاندای رسانه‌ای است که خیلی موثر نخواهد بود، چون اکثر کشورهای عربی نگاه توام با احترام به ایران دارند و نفوذ ایران در منطقه کاملا معنوی است. کمااین‌که شکست آمریکا در سوریه و عراق و افغانستان موید نفرت مردم منطقه از آنها و تل‌آویو است و طبیعی است آمریکایی‌ها با این شکست‌های سریالی در منطقه و خروج ذلت‌بار نتوانند ائتلافی در منطقه علیه محور مقاومت و ایران ایجاد کنند. 

6- نکته دیگر این است که میان خود کشورهای عربی هم اختلاف‌نظرهای جدی وجود دارد و آنها حتی به یکدیگر هم نمی‌توانند اعتماد کنند. به طور مثال بین قطر و عربستان، امارات و عربستان و همچنین پادشاهی عمان و برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس اختلاف دیدگاه‌های مهمی وجود دارد که هیچ‌گاه نمی‌توانند حتی برای ائتلاف علیه ایران بر سر یک میز بنشینند. چون اساسا این کشورها تا مرحله اتحاد حقیقی پیش نرفته‌اند، هرچند شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس در ظاهر به یکدیگر اعتماد دارند اما درواقع اختلاف‌نظرهای بنیادین دارند و آمریکا هم باعث بروز شکاف میان این کشورها شده تا از این شکاف برای یارگیری جدید علیه ایران استفاده کنند. 

7- نکته بسیار مهم دیگر در عدم موفقیت آمریکا برای ائتلاف‌سازی علیه جمهوری اسلامی ایران، نقش نیروی قدس، جبهه مقاومت و شخصیت اسطوره‌ای حاج قاسم سلیمانی است. با این‌که آمریکایی‌ها هزینه مالی و زمانی زیادی کردند که به ایران ضربه بزنند، اما در عمل نتوانستند و همین یک فاکتور هم کافی است که بدانیم چرا اسم حاج قاسم سلیمانی برای مردم ایران تا این حد محبوب و برای دشمنان تا این حد مورد غضب است، چون حاج قاسم سلیمانی نقشه‌های دشمن را در منطقه خنثی کرد و اکنون مشخص می‌شود چرا دشمنان به‌دنبال برجام دو و سه بودند؛ چون آنها می‌خواستند از راه دیگری وضعیت منطقه‌ای ایران را شکننده کنند؛ برجام دو یعنی ایران باید از منطقه به کلی خارج شود و برجام سه یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی مهمی تولید نکند و پهپاد و موشک هم نداشته باشد.

8- تمام گزاره‌های بالا در باب شکست ائتلاف‌سازی آمریکا در منطقه علیه ایران را خود مقامات آمریکایی هم به نوعی تایید می‌کنند؛ به طور مثال چارلز دان، مقام سابق کاخ‌سفید و کارشناس مسائل خاورمیانه، پیش از این گفته بود «ایالات متحده به مدت دو دهه تلاش کرده است یک اتحاد دفاعی یکپارچه در خلیج‌فارس ایجاد کند. اما بارها به دلیل تفاوت در جهان‌بینی اتحاد در منطقه خلیج‌فارس شکست خورده است»؛ البته این شکست باعث نمی‌شود دشمن از این راه بازگردد. مثلا این جملات او را ببینید: « واشنگتن در تلاش است تا زیرساخت‌های یکپارچه برای دفاع هوایی و دریایی در خاورمیانه ایجاد کند. ایده این طرح دوباره در زمان تشدید تنش‌ها مطرح می‌شود، زمانی که ایران بار دیگر متهم به ایجاد بی‌ثباتی با حمله به کشتی‌ها در آب‌های خلیج‌فارس می‌شود. کشورهای حوزه خلیج‌فارس به جای این‌که از بخشی از حاکمیت خود از طریق همکاری با همسایگان خود چشم‌پوشی کنند، همکاری دوجانبه با آمریکا را ترجیح می‌دهند.» بنابراین ایجاد یک اتحاد دفاعی جمعی در خلیج‌فارس تحت نظارت واشنگتن، یک چالش بزرگ برای ایالات متحده است به‌ویژه زمانی که خلیج‌فارس همچنان به نقش محوری در سیستم انرژی جهانی ادامه می‌دهد.

9- با توجه به پیشروی دولت بایدن، در رقابت مداوم با چین و تا حدودی روسیه، کاخ‌سفید می‌خواهد متحدان خود در خلیج‌فارس را متقاعد کند که برای محافظت در برابر تهدیدات خارجی از جمله ایران، باید با آمریکا باشند نه چین و روسیه. از آنجا که در حال حاضر ستون فقرات ائتلاف دفاع هوایی است، واشنگتن هم تمامی سامانه‌های هشداردهنده و نظارتی مبتنی بر ماهواره را در اختیار بسیاری از متحدان خود در منطقه قرار می‌دهد تا به نوعی آنها را برای لزوم همراهی متقاعد کند. به طور مثال دیوید دی روش، یکی دیگر از مقامات سابق پنتاگون دراین باره مدعی شده بود: «شرکای ایالات متحده بارها مورد حمله موشکی و پهپادهای جمهوری اسلامی قرار گرفته‌اند که برخی از آنها توسط خود تهران و برخی دیگر توسط عوامل آن در منطقه‌ای مانند حوثی‌ها در یمن صورت گرفته است.» اما همین مقام پنتاگون هم این ائتلاف‌سازی را شکست خورده می‌داند، چون معتقد است: «اگر تلاش برای ایجاد این اتحاد مدت طولانی ادامه داشته، شکست خورده است، زیرا کشورهای منطقه به یکدیگر اعتماد ندارند وهرکدام ترجیح می‌دهند توانمندی‌های دفاعی را جداگانه و مستقل دریافت کنند.»

مریم عاقلی - گروه سیاسی