تحویل بگیرید! مردم برای فوتبال به سینماها رفتند؟!

 تحویل بگیرید! مردم برای فوتبال به سینماها رفتند؟!

دوره‌ای از تاریخ سینما را سپری می‌کنیم که تکلیف جریان اصلی آن معلوم خواهد شد. یعنی چاره‌ای نیست که هرکس در هرکجای سینماست به چیزی جز به‌منصه‌رسیدن فیلم خوب قانع نباشد.

مولفه‌های فیلم خوب هم که حالا بر همه آشکار است. نقش اول این آوردگاه را باید تماشاگران ایفا کنند. جایگاه ارزشمند تماشاگر باید ملکه ذهن هر مدیر تا تولیدکننده‌ای باشد. دیگر دوران دورریختن پول گذشته است. حرام‌کردن بیت‌المال به بهانه‌های مختلف (پوچ و توجیه) دراین شرایط و زمانه اگر خیانت نباشد، کارنابلدی صرف است که در این صورت هم از بطن و متن آن بوی ناصواب به مشام می‌رسد. این روزها، برخی رسانه‌ها محتوایی مبنی بر مرگ سینما می‌پراکنند! بعضی تولیدکنندگان که برای این اتفاق، تاریخ قریب‌الوقوع هم اعلام کرده و می‌کنند. مروری بر گفت‌وگوهای گروهی از دست‌اندرکاران سینما در رسانه‌های مختلف از طیف‌های متنوع سیاسی اجتماعی نشان می‌دهد که این دسته از فعالان قدیمی و کنونی سینما به‌شدت دچار یأس‌فلسفی! شده و خط بطلان بر چیزی به نام سینما طی دو سال آینده می‌کشند اما سینما زنده است و نخواهد مرد. فیلم ضعیف و بد جایگاهش را از دست داده است. 40سال است جریان اصلی سینما در دست شبه‌روشنفکران و مبتذل‌سازان است. اتفاقی که در هیچ کشور دارای سینما وقوع نداشته است. ممالک دارای سینما(و نه کشورهای مصرف‌کننده) هرگز جریان اصلی تولید فیلم (آثار میانه) را به حال خود رها نمی‌کنند تا به سیاست‌هایی که حامی فیلم‌های لاغر و نحیف شعاری ضدتماشاگر است بچسبند. اگر هنوز فردی در سینما هست که نفهمیده باید بفهمد که مردم هوشیارند و منافع خود را خوب تشخیص می‌دهند، لذا دیگر احدی حاضر به خرج ریالی بابت فیلم‌های افسرده‌ساز و مغایر با سبک زندگی‌شان و عنادورز علیه روح و روان‌شان نیست. آقایان! دائما شرایط اجتماعی و اوضاع اقتصادی و ... را بهانه قرار ندهند که همه اینها فرع بر قضیه هستند. فیلم خوب ساخته شود بی‌مشتری نمی‌ماند. حامیان ارگانی سینما باید در محدوده پروژه‌های بر زمین مانده و به عبارتی استراتژیک فعالیت کنند نه ‌این‌که به ساخت آثار اجتماعی که از عهده بخش خصوصی هم ساخته است ورود کنند. 
استقبال مناسب و تقریبا بی‌نظیر جوانان از پخش بازی‌های فوتبال در سالن‌های سینما تا حدی که فروش یک سئانس هنگام پخش فوتبال بیشتر یک فصل اکران فیلم‌های اخیر بوده است، واقعیت غیرقابل‌انکاری را برای آنهایی برملا کرد که همچنان در پی انواع ادله‌اند تا ضعف و کم‌کاری و کم‌فروشی خود را ماستمالی کنند. حذف سینما از سبد مصرفی خانواده‌ها دقیقا و تحقیقا از متن ومحتوا و ساختار فیلم‌های به‌نمایش‌درآمده سرمنشأ می‌گیرد. فروش بلیت پخش بازی فوتبال در ساعت اول چند پردیس با مخاطبان خانوادگی هم نشان داد که نامناسب‌بودن فیلم‌ها برای گروه‌های سنی مختلف و طیف‌های متنوع از اقشار اجتماعی بخش اعظم ماجراست. در عین این‌که فروش چند انیمیشن در حال اکران نیز حکایت از نیاز خانواده‌ها به فیلم جذاب و سرحال‌کننده دارد. تلاش برای ورود به بازارهای جهانی نیز سازوکار خودش را دارد که نخستین و مهم‌ترین آن تولید فیلم‌های مردم‌پسند است. تجربه سال‌های پشت‌سر نشان می‌دهد که فیلم یخ‌زده و استعاره‌ای و عرفانی و شبه‌سیاسی پول دورریختن است و نهایتا جایش در میدان جشنواره‌ها است که طبعا ثمره‌ای فردی دارد و اساسا چیزی در کاسه تفریحی و لذت جمعی سینما ندارد.

محمدتقی فهیم - گروه فرهنگ و هنر