پادشاه کمدی
چارلی چاپلین احتمالا یکی از شناختهشدهترین چهرههای تاریخ سینما است. شخصیت کمدی روی پرده او که با نام ولگرد شناخته میشود، یکی از خاطرهانگیزترین شخصیتهایی است که دوران فیلم صامت را تعریف میکند. چاپلین در سال1914 اولین فیلم خود را ساخت و با قرارداد هفتهای 1250دلار دستمزد به اضافه هزار دلار پاداش شروع کرد. چاپلین با دستمزدها و قراردادهای اینچنینی و فروش بالای فیلمهایش خیلی سریع پلههای ثروت را بالا رفت و برخلاف بسیاری از هنرمندان همدورهایاش این امکان را یافت تا نهتنها در فقر و آوارگی نمیرد که در لیست یکی از ثروتمندترین افراد جهان نیز قرار بگیرد. چاپلین مخالف استفاده از صدا در فیلمها بود. چاپلین به عنوان نماد دوران صامت سینما، گذار از سکوت به «گفتوگوهای» بحث برانگیز را تجربه کرد. او به دلیل امتناع از انتقال به فناوری جدید مورد توجه قرار گرفت و تردید داشت که شخصیتهایش مانند فیلمهای صامت عمل کنند. با این وجود، چاپلین پس از افزودن موسیقی به برخی فیلمهایش، سرانجام سال۱۹۴۰ در فیلم خود دیکتاتور بزرگ، تسلیم استفاده از صدا شد. شاید همه با چاپلین و فیلمهایش آشنا باشند، اما واقعا چقدر این نابغه کمدی را میشناسند؟ در اینجا قصد داریم واقعیتهای جالبی را که شاید در مورد این بازیگر افسانهای نمیدانید، بررسی کنیم:
اگرچه چاپلین همیشه بهعنوان بازیگر برجسته فیلمهای «کودک»، «چراغهای شهر» و «زمانهای مدرن» به یاد میآید، اما او همچنین یک موسیقیدان ماهر و آهنگسازی بااستعداد بود. او از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن پیانو، ویولن و ویولنسل را آموخت. اما به دلیل مشکلات سختی که در کودکی داشت، مانند طلاق والدین در دو سالگی، بیماری روانی مادر
رفتن به مدرسه شبانهروزی دولتی و تنبیههای مداوم هرگز نتوانست به صورت حرفهای به موسیقی بپردازد. با این وجود چاپلین که هیچ آموزش رسمی در موسیقی ندیده بود، تعداد زیادی از موسیقی فیلمهایش را با کمک نوازندگان و آهنگسازان آموزشدیده به ثمر رساند که یکی از آنها حتی تنها اسکار رقابتی خود را برای او به ارمغان آورد.
برچسب کمونیستبودن
چاپلین در تمام طول زندگی خود با جنجالهایی احاطه شده بود، اما تعداد کمی از آنها به اندازه زمانی که او را به کمونیستبودن متهم میکردند مهم هستند. چاپلین توسط جورج اورول به کمونیستبودن متهم شد و به اصطلاح در «فهرست اورول» قرار گرفت. این موضوع دعوای پیچیده نسبتا ناچیزی بود، اما به اندازه کافی برای لکهدارکردن نام چاپلین کافی بود. هر چند که چاپلین توسط برخی به عنوان یک کمونیست آشکار در نظر گرفته میشود، پس از این اتهام او از ورود به آمریکا منع شد و اکثر فیلمهایش نیز در این کشور ممنوع شدند. او حدود 20 سال بعد، در سال 1972، زمانی که جایزه اسکار افتخاری را برای فعالیت هنریش دریافت کرد، به آمریکا بازگشت.
یک کمالگرای افراطی
چاپلین مانند بسیاری از افراد مشهور به کمالگرایی مبتلا بود؛ آن هم از نوع افراطیاش. درست است که او در بیشتر کارهایی که انجام میداد مردی بااستعداد شناخته میشد، اما این استعداد او همیشه با وسواس و کمالگرایی همراه بود. چاپلین هر کاری را که میتوانست به تنهایی انجام دهد را خود برعهده میگرفت و سخت پیش میآمد کاری را به دیگران واگذار کند و در خصوص پافشاری در انجام تمامی کارها به تنهایی مشهور بود. در فیلم «چراغهای شهر»، بازیگر ویرجینیا چریل فقط یک دیالوگ دوکلمهای داشت، «گلها، آقا»، اما کمالگرایی چاپلین باعث شد او این برداشت را 342 بار تکرار کند! در بسیاری از موارد دیگر، چاپلین هزاران برداشت فیلم را به همین سبک و سیاق ضبط کرد.
دزدیدهشدن پس از مرگ!
چارلی چاپلین حتی پس از مرگش هم داستانی برای روایتشدن و سرگرمی هوادارانش بر جای گذاشت. چاپلین در سال 1977 در 88 سالگی در مانور دی بان سوئیس درگذشت. تقریبا یک سال پس از این که در یک گورستان در سوئیس آرام گرفت، دو سارق، تابوت چاپلین را که بقایای او در آن بود را دزدیدند و سعی کردند با گرفتن مبلغ 600 هزار دلار از بیوه او اخاذی کنند! دزدها در نهایت دستگیر شدند و بقایای جسد چاپلین به قبرستان بازگردانده شد، اما این بار تابوت او در حصار بتونی دفن شد تا از هرگونه سرقت احتمالی دیگر جلوگیری شود. سالها پس از مرگ او املاک چاپلین به عنوان موزه جهانی چاپلین در سال 2016 با هدف بازدید از زندگی و کارهایش افتتاح شد.