نسخه Pdf

چقدر با بیماری پارکینسون آشنایی دارید؟

چقدر با بیماری پارکینسون آشنایی دارید؟

چندی پیش بنا به شغلم،  رمانی را ویرایش می‌کردم که در آن راوی رمان از پدربزرگش که به بیماری آلزایمر دچار شده‌بود، روایت می‌کرد.

ولی تنها مشخصه پدربزرگ از بیماری آلزایمر فراموش کردن اسم و نسبت چند نفر از اطرافیانش بود! همین و بس؛ نقص پیرنگی زیرساختی. در صورتی که یک بیمار آلزایمری، علاوه بر مخدوش شدن خاطراتش، مشکلات فراوان جسمی‌ و معیشتی دارد و اگر قرار است نویسنده به عنوان تم و درونمایه در داستان یا فیلمی از آن استفاده شود، باید تحقیقات گسترده پزشکی انجام دهد یا با افراد و خانواده درگیر این بیماری گفت‌وگوهای بسیار کند.
از نمونه‌های بسیار خوب و حرفه‌ای پرداختن به این بیماری در قالب رمان که به‌تازگی خوانده‌ام، کتاب «النا می‌داند» است. النا می‌داند نام رمانی است از نویسنده آرژانتینی، کلودیا پینیرو (متولد 1960) که بیشتر به واسطه داستان‌های جنایی و معمایی‌اش شهرت دارد. 
النا، یک مادر است؛ مادری که همراه دخترش، ریتا در گوشه‌ای از کشور آرژانتین زندگی می‌کند. النا چند سال است به بیماری پارکینسون مبتلا شده و این بیماری‌ زیست النا و نیز ریتا دخترش، را به هم ریخته‌است. ما به‌عنوان خواننده، از یک صبح تا بعدازظهر به‌واسطه موضوعی جنایی و جذاب که النا به‌تنهایی در پی کشف آن است، همراه النا می‌شویم؛ قدم‌ به قدم و لحظه به لحظه. النا به خاطر بیماری اش همین‌طور آرام و به‌سختی برای پیدا کردن شخصی در آن سر شهر راهی سفری درون‌شهری می‌شود و در این بین ما با رفت و برگشت‌هایی منظم و مناسب و بجا به گذشته و حال متوجه سرگذشت النا و ریتا و چگونگی شروع بیماری‌اش و مشکلاتی که بهدلیل پارکینسون بر سر راه‌شان دارند، آشنا می‌شویم.
نویسنده خیلی ظریف و زیرپوستی علاوه بر روایت کردن داستانی معمایی به مشکلات و قوانین و بروکراسی حاکم بر سیستم بیمه‌ای کشورش هم اشاره و انتقاد می‌کند.
نویسنده در کتاب النا می‌داند رنج‌ها، شادی‌ها، شکست‌ها و راه سختی را که به‌واسطه بیماری پارکینسون برای خانواده‌ای به وجود آمده، در قالب داستانی جنایی ـ معمایی و خلاقانه برای خواننده روایت می‌کند. ما حتی با ساعت و نوع قرص‌ها و کارکردشان در بدن النا آشنا می‌شویم، حتی نگران النا می‌شویم که نکند این بار که او به راه رفتنش احتیاج دارد، قرص‌ها بر بدنش اثر نگذارند. این می‌شود پرداخت داستانی حرفه‌ای، می‌شود اهمیت دادن به پیرنگ و رها نکردن نخ تسبیح داستانی. 
النا می‌داند، رمان خوشخوانی ا‌ست که تعلیق خوب و جذابی هم دارد، به حدی که با شروع داستان و پیش رفتن در دل روایت به‌سختی می‌شود رهایش کرد.

الهام اشرفی - نویسنده