وقایعاتفاقیه علیه امیرکبیر
یکی از اقدامات مهم امیرکبیر در مسیر اصلاحات، تاسیس روزنامه وقایعاتفاقیه بود؛ روزنامهای که قرار بود برای جامعه آن زمان ایران روشنگری کند اما پس از قتل امیرکبیر، در دست عملههای بابیت دست به تحریف تاریخ زد که اولین نمونه آن پاک کردن قتل خود امیرکبیر بود.
میرزا تقی خان امیرکبیر در شماره نخست وقایع اتفاقیه در 5ربیعالثانی 1267 هـ.ق، اهداف خود را از انتشار این روزنامه اینگونه آورد: «... مصروف تربیت اهل ایران و استحضار و آگاهی آنها از امورات داخله و وقایع خارجه است لهذا قرار شد، هفته به هفته اخبار داخله مملکتی و... را که در دول دیگر گازت مینامند در دارالطباعه دولتی زده شود و به کل شهرهای ایران منتشر گردد که اهالی ممالک ایران نیز در هر هفته از احکام دارالخلافه مبارکه و ... اطلاع حاصل نمایند و از جمله محسنات این گازت یکی آن که سبب دانایی و بینایی اهالی این دولت علیه است، دیگر اینکه اخبار کاذبه اراجیف که گاهی برخلاف احکام دیوانی و حقیقت حال در بعضی از شهرها و سرحدات ایران پیش از این باعث اشتباه عوام این مملکت میشد، بعد از این بهواسطه روزنامچه موقوف خواهد شد...».
نکته جالب اینکه با وجود اهمیت اخبار شفاف و صحیح که امیرکبیر از همان شماره اول برآن تاکید کرد، پس از مرگ او و صدراعظمی میرزاآقاخان نوری، اولین خبر کذب درخصوص درگذشت او در همین نشریه منتشر شد و به این ترتیب نشریهای که امیرکبیر با هدف روشنگری و ارتقای سطح آگاهی جامعه آن زمان ایران راهاندازی کرده بود، پس از قتل او روایت تحریفشدهای از این اتفاق منتشر کرد تا نخستین گامها برای کنار گذاشتن رسالت آگاهبخشی که میراث امیرکبیر بود، برداشته شود. خبری که مطمئنا در تلاش برای فریب افکار عمومی، تلاش برای پاک کردن رد پای مقصران حادثه، ایجاد تفسیر جدید درخصوص مرگ امیرکبیر و در سطحی عمیقتر، حذف رد پای بابیها در جریان قتل صدراعظم ایران انجام گرفت. قتل میرزا محمد تقی خان امیر کبیر روز 17ربیعالاول 1268هجری قمری روی داد. شش روز بعد روزنامه وقایعاتفاقیه در 23ربیعالاول 1268 با خبری در صدد آماده سازی افکار عمومی برای پذیرش این رویداد برآمد. در این خبر آمده است: «کسانی که با میرزا تقی خان حساب و معامله داشتند بهجهت تفریغ حساب خودشان، به اجازه و نوشته مرخصی اولیای دولت علیه روانه «فین» شده بودند، از قراری که آن آدمها مذکور داشتند و خود میرزا تقی خان هم کاغذ به خط خودش نوشته بود، این روزها بهشدت ناخوش است. غلامی از غلامان عالیجاه «جلیل خان یوزباشی» هم که شب یکشنبه 19 این ماه از فین وارد دارالخلافه شدند، مذکور داشت که [امیر] احوال خوشی ندارد و صورت و پایش تا زانو ورم کرده است، موافق این اخبار چنین معلوم میشود که خیلی ناخوش باشد و میگویند از زیادی جبن و احتیاطی که دارد، قبول مداوا هم نمیکند و هیچ طبیبی را بر خود راه نمیدهد». از وخامت حال امیر و «ناخوشی» او بهدلیل «ورم پا و صورت» داد و نهایتا، 20 روز بعد از قتل او بهصورت کوتاه نوشت میرزا تقیخان هجدهم ربیع الاول در کاشان وفات یافته است. مدتی بعد همین روزنامه وقایعاتفاقیه در پنجشنبه هفتم ربیعالثانی سنه 1268 یعنی 20روز بعد از واقعه قتل، متن کوتاه زیر را اعلام میکند: «...میرزا تقی خان که سابقا امیر نظام و شخص اول این دولت بود، شب شنبه هجدهم ماه ربیعالاول در کاشان وفات یافته است...».
نکته جالب اینکه با وجود اهمیت اخبار شفاف و صحیح که امیرکبیر از همان شماره اول برآن تاکید کرد، پس از مرگ او و صدراعظمی میرزاآقاخان نوری، اولین خبر کذب درخصوص درگذشت او در همین نشریه منتشر شد و به این ترتیب نشریهای که امیرکبیر با هدف روشنگری و ارتقای سطح آگاهی جامعه آن زمان ایران راهاندازی کرده بود، پس از قتل او روایت تحریفشدهای از این اتفاق منتشر کرد تا نخستین گامها برای کنار گذاشتن رسالت آگاهبخشی که میراث امیرکبیر بود، برداشته شود. خبری که مطمئنا در تلاش برای فریب افکار عمومی، تلاش برای پاک کردن رد پای مقصران حادثه، ایجاد تفسیر جدید درخصوص مرگ امیرکبیر و در سطحی عمیقتر، حذف رد پای بابیها در جریان قتل صدراعظم ایران انجام گرفت. قتل میرزا محمد تقی خان امیر کبیر روز 17ربیعالاول 1268هجری قمری روی داد. شش روز بعد روزنامه وقایعاتفاقیه در 23ربیعالاول 1268 با خبری در صدد آماده سازی افکار عمومی برای پذیرش این رویداد برآمد. در این خبر آمده است: «کسانی که با میرزا تقی خان حساب و معامله داشتند بهجهت تفریغ حساب خودشان، به اجازه و نوشته مرخصی اولیای دولت علیه روانه «فین» شده بودند، از قراری که آن آدمها مذکور داشتند و خود میرزا تقی خان هم کاغذ به خط خودش نوشته بود، این روزها بهشدت ناخوش است. غلامی از غلامان عالیجاه «جلیل خان یوزباشی» هم که شب یکشنبه 19 این ماه از فین وارد دارالخلافه شدند، مذکور داشت که [امیر] احوال خوشی ندارد و صورت و پایش تا زانو ورم کرده است، موافق این اخبار چنین معلوم میشود که خیلی ناخوش باشد و میگویند از زیادی جبن و احتیاطی که دارد، قبول مداوا هم نمیکند و هیچ طبیبی را بر خود راه نمیدهد». از وخامت حال امیر و «ناخوشی» او بهدلیل «ورم پا و صورت» داد و نهایتا، 20 روز بعد از قتل او بهصورت کوتاه نوشت میرزا تقیخان هجدهم ربیع الاول در کاشان وفات یافته است. مدتی بعد همین روزنامه وقایعاتفاقیه در پنجشنبه هفتم ربیعالثانی سنه 1268 یعنی 20روز بعد از واقعه قتل، متن کوتاه زیر را اعلام میکند: «...میرزا تقی خان که سابقا امیر نظام و شخص اول این دولت بود، شب شنبه هجدهم ماه ربیعالاول در کاشان وفات یافته است...».