نگاهی به فرهنگ جامع واژگان تخصصی عکاسی
واژهشناسی یا به تعبیری شرح و بازشناسی اصطلاحات تخصصی مربوط به هر رشته از ملزمات حوزههای تحقیقاتی و پژوهشی هر یک از رشتههای علوم انسانی و تجربی است.
با وجود آنکه صنعت و هنر عکاسی با اختلاف فقط چند سال دیرتر از ظهور آن در زادگاه غربی خود به کشور ما وارد شد اما یکی از مهمترین دلایل عقبماندگی آن را بهتر است دیرزایی آموزشهای آکادمیک و دانشگاهی آن دانست. حتی پس از تاسیس دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی این هنر در ایران، باز هم گریز از شیوههای آموزش دانشگاهی آن بهعنوان یک اصل متعصبانه در سیستم و نظام آموزش عالی کشور ما پایا و ماندگار ماند. موارد مربوط به آسیبشناسی آموزش عکاسی در ایران اگر بیش از سایر هنرها نباشد کمتر از آنها نیز نخواهد بود. شناخت واژگان تخصصی یا ترمینولوژی یکی از پایههای اصلی آموزشهای آکادمیک علوم است. هر علمی بهطور انحصاری دارای واژگانی است که گذشته از زبان زایای آن واژه، بهوجودآورنده نوعی زبان ترکیبی است که به آن زبان تخصصی میگویند. متخصصان هر رشته بهواسطه آنکه باید در یک حوزه زبانشناسانه خاص خود به مطالعه و بررسی و تحقیق بپردازند، بهطور الزامی باید از واژگانی استفاده کنند که هرچند دارای معنا یا معانی مختلفی در زبان عمومی و محاورهای هستند اما در زبان تخصصی خود صرفا دارای یکمعنی ویژه هستند.
استفاده از این واژگان امری لازم و قطعی است و موید آن نظر غالب متخصصان و اساتید علوم مختلف بشری است؛ بهجز آن عده از بهظاهر اساتید و صاحبنظرانی که لزوم آموزش هنر در دانشگاه و مراکز آموزش عالی را منکر بوده و مخالفان خود را ضدعلم و خرد میدانند. حال با توجه به موارد فوقالذکر، لزوم سوزاندن تکتک ریشههای عقبماندگی آموزشهای آکادمیک هنر در مملکت هنرپرور ایران، آشکارتر میشود. نگارنده این سطور بهواسطه تعهدی که شریعت مقدس اسلام از عالمان ستانده تا به وظیفه عالمانه خود در گسترش علم پرداخته و از کجرویهای بهظاهر علمی جلوگیری کنند و دیگری تعهد عرفیای که بهدلیل عُلقهها و پیوندهای قلبی با این سرزمین و مردم شریف آن دارد، بر خود واجب دانسته تا در مسیر نهضتی نرمافزاری تولید علم که بر پایه از بین بردن جهالتهای به ظاهر عالمانه استوار شده است، از شیوه عادی زندگی خود چشمپوشی کرده و اوقات خود را صرف آموختن و آموزاندن و نگارش متون و تالیفات بهروز شده علم هنر بنماید؛ تا هم به نسل حاضر و آینده دانشگاهی ادایدین کند و هم به ارواح مطهر شهیدانی که خون مقدسشان برکتدهنده سرزمینی شده که امنیت و آسایش اهالی آن در این روزگاران بزرگترین ثمره آن است، سر تعظیم فرود آورد. تا چه قبول افتد و چه درنظر آید.
مهدی نوریمقدم - عکاس و نویسندهاستفاده از این واژگان امری لازم و قطعی است و موید آن نظر غالب متخصصان و اساتید علوم مختلف بشری است؛ بهجز آن عده از بهظاهر اساتید و صاحبنظرانی که لزوم آموزش هنر در دانشگاه و مراکز آموزش عالی را منکر بوده و مخالفان خود را ضدعلم و خرد میدانند. حال با توجه به موارد فوقالذکر، لزوم سوزاندن تکتک ریشههای عقبماندگی آموزشهای آکادمیک هنر در مملکت هنرپرور ایران، آشکارتر میشود. نگارنده این سطور بهواسطه تعهدی که شریعت مقدس اسلام از عالمان ستانده تا به وظیفه عالمانه خود در گسترش علم پرداخته و از کجرویهای بهظاهر علمی جلوگیری کنند و دیگری تعهد عرفیای که بهدلیل عُلقهها و پیوندهای قلبی با این سرزمین و مردم شریف آن دارد، بر خود واجب دانسته تا در مسیر نهضتی نرمافزاری تولید علم که بر پایه از بین بردن جهالتهای به ظاهر عالمانه استوار شده است، از شیوه عادی زندگی خود چشمپوشی کرده و اوقات خود را صرف آموختن و آموزاندن و نگارش متون و تالیفات بهروز شده علم هنر بنماید؛ تا هم به نسل حاضر و آینده دانشگاهی ادایدین کند و هم به ارواح مطهر شهیدانی که خون مقدسشان برکتدهنده سرزمینی شده که امنیت و آسایش اهالی آن در این روزگاران بزرگترین ثمره آن است، سر تعظیم فرود آورد. تا چه قبول افتد و چه درنظر آید.