همهچیز برای پایانی باشکوه
روزهای داغ جشنواره است. سه روز پایانی جشنواره شور آخر است و از همین حالا گمانهزنی بر سر جوایز اصلی از بحثهای پرتکرار در میان اهالی رسانه و مطبوعات. بیرون از خود اتفاقات جشنواره هم خبرهای مربوط به آن کم نیست، از حواشی پیش آمده بر سر برنامه «هفت» و اظهارنظر چند روز پیش مهمان آن گرفته تا حالا که محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی گفته راه بازگشت برای سینماگران باز است.
از آن طرف ترکیب مهمانان جشنواره هم جالب توجه میشود. شامگاه سهشنبه دو وزیر پا به پردیس ملت گذاشتند. حضور مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد که بدیهی بود اما دیگر مهمان هیأت وزیران جواد اوجی، وزیر نفت بود که به تماشای فیلمهای جشنواره نشست و چند عکسی هم روی فرش قرمز جشنواره گرفت. با نزدیک شدن به روزهای پایانی دیگر بحثهای مربوط به عدم حضور بازیگران در نشستها هم فراموش شده و البته که بسیاری از عوامل فیلمها بازار نشستهای خبری را گرم کردهاند.
جشنواره، شور شد
تغییر در برنامه جشنواره نمک جشنواره است. دوره بینمکی جشنواره هم دیروز به پایان رسید و البته که حسابی هم شور شد. اول در جدول اکرانهای مردمی تغییراتی ایجاد شد و پس از آن یکی از مهمترین فیلمهای جشنواره در سینمای رسانه پخش نشد. فیلم سینمایی «گلهای باوارده» از محصولات پرحاشیه بنیاد سینمایی فارابی به شمار میآید؛ فیلمی که با نام اولیه «پالایشگاه» فرآیند تولید آن کلید خورد و قرار بود ایفاگر نقش اصلی آن هم حمید فرخنژاد باشد؛ بازیگری که دستمزدی کلان برای ایفای این نقش گرفت و در اقدامی غیرحرفهای ناگهان از کشور خارج شد و ردای اپوزیسیون به تن کرد. پروژه اما متوقف نماند و خیلی زود با جایگزینی بازیگر اصلی کلید خورد تا برنامهریزی برای حضور آن در جشنواره فیلم فجر با اخلال مواجه نشود. این اما تمام ماجرای فیلم نبود، چراکه مهمان ویژه گلهای باوارده، جواد اوجی، وزیر نفت بود که گفته شد از آبادان به همراه عدهای از کارکنان شرکت نفت برای تماشای این فیلم آمده است، فیلم اما فقط برای وزیر نفت و ارشاد و در یکی از سالنهای کوچک پردیس ملت روی پرده رفت تا کارکنان شرکت نفت در کنار اصحاب رسانه از تماشای فیلم باز بمانند.
تحریم؟ کدام تحریم؟
هر چند بحث بر سر تحریم جشنواره دیگر محل بحث نیست اما این موضوع دوباره با گفتههای تازه رئیس سازمان سینمایی داغ شد؛ موضوعی که به شکل قابل توجهی بخشی از حقیقت پشت پرده ماجرای تحریم بازیگران را مشخص میکند. محمد خزاعی میگوید: «برخی میگویند بازیگران سینمای ایران را تحریم کردهاند اما من میگویم آنها تحریم نکردهاند، چراکه در همین فیلمها نقشآفرینی داشتهاند. اگر بازیگران میخواستند سینما را تحریم کنند در فیلمها هم حاضر نمیشدند. حضور در این فیلمها یعنی بازیگر میگوید من به این نظام و به سینمای ملی اعتقاد دارم و برای مردم کشورم ارزش قائل هستم. خیلی از بازیگرانی که شخصا با آنها در ارتباطم، میگویند ما مشکلی برای کار کردن نداریم اما از این فضای تخریبی موجود در فضای رسانه ترس داریم. اگر ما مشکل داشتیم که در بحبوحه این اتفاقات نمیرفتیم برای بازی در این فیلمها قرارداد امضا کنیم. آنها میگویند هنوز مردم و سینمای ملی کشور برای ما محترم است و میخواهیم در این فضا بقا داشته باشیم.»
درخشش در فیلمی متوسط
هر قدر در میان مردان، صابر ابر با حضور در سه فیلم جشنواره پرکار است در میان زنان بازیگر نام پانتهآپناهی بهعنوان بازیگر پرکار جشنواره شناخته میشود اما حضور او در فیلمهای جشنواره امسال هم قابل توجه است، زیرا او در سه فیلم امسال حضور دارد، یکی بهعنوان بازیگر اصلی و در دو فیلم دیگر نقش کوتاهی در فیلم دارد اما جالب اینکه بازی کوتاه او در دو فیلم دیگر بسیار به یادماندنیتر و درخشانتر از حضورش در فیلم «کاپیتان» بهعنوان بازیگر اصلی است. البته بخش عمده این ماجرا را باید به ضعف شدید فیلمنامه این فیلم و نبود شخصیتپردازی درست در آن مرتبط دانست. وگرنه نقشآفرینی او بهعنوان یک زن جنوبی در سکانسهای ابتدایی «بعد از رفتن» یا ایفای نقش مادری متهم به قتل که در انتظار اعدام است در فیلم «کت چرمی» بهوضوح توانایی او را در خلق شخصیتهای متنوع و در عین حال تأثیرگذار اثبات کرد.
تصویر جنایت روی پرده
سازمان گروهک منافقین، هنوز از پر رمز و رازترین سازمانهای مخالف ایران به شمار میرود؛ سازمانی که در دهه۶۰ ترورهای کورش، رعب و وحشت را به جان مردم انداخت. همان سازمانی که بعدها با رژیم بعث عراق در حمله به ایران همدست شد تا در جنگ تحمیلی همزمان بهعنوان ستون پنجم و خائنان به این کشور از آنها یاد شود. در این دوره از جشنواره فیلم فجر پرداختن به مسائل منافقین حضوری پررنگ دارد. تاکنون سه فیلم حاضر در این رویداد بخشهایی از خیانت آنها را در مقاطع مختلف به تصویر کشیده است که «اتاقک گلی» یکی از آنهاست. پیش از این فیلم شاهد رونمایی از دو فیلم «سرهنگ ثریا» و «شماره۱۰» هم بودیم که در بخشهایی از داستان به جنایتها و خیانتهای این گروهک پرداخته بودند.
دیپلماسی سینمایی
با راه افتادن بازار فیلم جشنواره فجر، حضور کشورهای همسایه و همسو نظیر روسیه، سوریه، افغانستان، ترکیه و لبنان بیش از سایر کشورها در بازار جلب نظر میکند. این تمرکز بر کشورهای همسایه اگر به جشنواره فجر محدود نشود و بتوان آن را به برنامهای برای کل سال سینمای ایران بدل کرد، قطع به یقین دستاوردهای مختلفی خواهد داشت و در صدر آنها رهایی از بازار محدود داخلی. سینمای ایران به لحاظ کمیت تولید افزون از ظرفیت یک سال اکران جا دارد و اگر بتوان شرایطی را فراهم کرد تا فیلمهای برگزیده ایرانی در کشورهای همسایه فرصت عرضه پیدا کنند، بسیار مفیدتر از حضورهای محدود در جشنوارههای گمنام و دورافتاده است.
باکیفیتترین جشنواره
گرچه جشنواره امسال هم با استقبال مردمی رو به رو بود اما از این نکته نمیتوان گذشت هنوز فیلمی که بتواند جشنواره را به معنای واقعی کلمه داغ کند، اکران نشده است. انبوهی از فیلمهای متوسط، ضعیف و چند فیلم با ساختار ویدئویی در جشنواره هویدا بود و فقر تولید و اجرا در همه سطوح به چشم میخورد اما این موضوع در نگاه وزیر فرهنگ و ارشاد و در حاشیه هیأت دولت کاملا متفاوت است. او دیروز گفته است: «با قضاوتی که داوران دارند، معدل کیفیت فیلمها در مجموع از همه دورهها بالاتر است، هرچند ممکن است به لحاظ مسائل زیبایی شناختی و فنی اختلاف نظری باشد اما همه آنهایی که سالهاست در این عرصه حضور دارند، معتقدند که معدل بسیار خوب است.»
میثم اسماعیلی - روزنامهنگارجشنواره، شور شد
تغییر در برنامه جشنواره نمک جشنواره است. دوره بینمکی جشنواره هم دیروز به پایان رسید و البته که حسابی هم شور شد. اول در جدول اکرانهای مردمی تغییراتی ایجاد شد و پس از آن یکی از مهمترین فیلمهای جشنواره در سینمای رسانه پخش نشد. فیلم سینمایی «گلهای باوارده» از محصولات پرحاشیه بنیاد سینمایی فارابی به شمار میآید؛ فیلمی که با نام اولیه «پالایشگاه» فرآیند تولید آن کلید خورد و قرار بود ایفاگر نقش اصلی آن هم حمید فرخنژاد باشد؛ بازیگری که دستمزدی کلان برای ایفای این نقش گرفت و در اقدامی غیرحرفهای ناگهان از کشور خارج شد و ردای اپوزیسیون به تن کرد. پروژه اما متوقف نماند و خیلی زود با جایگزینی بازیگر اصلی کلید خورد تا برنامهریزی برای حضور آن در جشنواره فیلم فجر با اخلال مواجه نشود. این اما تمام ماجرای فیلم نبود، چراکه مهمان ویژه گلهای باوارده، جواد اوجی، وزیر نفت بود که گفته شد از آبادان به همراه عدهای از کارکنان شرکت نفت برای تماشای این فیلم آمده است، فیلم اما فقط برای وزیر نفت و ارشاد و در یکی از سالنهای کوچک پردیس ملت روی پرده رفت تا کارکنان شرکت نفت در کنار اصحاب رسانه از تماشای فیلم باز بمانند.
تحریم؟ کدام تحریم؟
هر چند بحث بر سر تحریم جشنواره دیگر محل بحث نیست اما این موضوع دوباره با گفتههای تازه رئیس سازمان سینمایی داغ شد؛ موضوعی که به شکل قابل توجهی بخشی از حقیقت پشت پرده ماجرای تحریم بازیگران را مشخص میکند. محمد خزاعی میگوید: «برخی میگویند بازیگران سینمای ایران را تحریم کردهاند اما من میگویم آنها تحریم نکردهاند، چراکه در همین فیلمها نقشآفرینی داشتهاند. اگر بازیگران میخواستند سینما را تحریم کنند در فیلمها هم حاضر نمیشدند. حضور در این فیلمها یعنی بازیگر میگوید من به این نظام و به سینمای ملی اعتقاد دارم و برای مردم کشورم ارزش قائل هستم. خیلی از بازیگرانی که شخصا با آنها در ارتباطم، میگویند ما مشکلی برای کار کردن نداریم اما از این فضای تخریبی موجود در فضای رسانه ترس داریم. اگر ما مشکل داشتیم که در بحبوحه این اتفاقات نمیرفتیم برای بازی در این فیلمها قرارداد امضا کنیم. آنها میگویند هنوز مردم و سینمای ملی کشور برای ما محترم است و میخواهیم در این فضا بقا داشته باشیم.»
درخشش در فیلمی متوسط
هر قدر در میان مردان، صابر ابر با حضور در سه فیلم جشنواره پرکار است در میان زنان بازیگر نام پانتهآپناهی بهعنوان بازیگر پرکار جشنواره شناخته میشود اما حضور او در فیلمهای جشنواره امسال هم قابل توجه است، زیرا او در سه فیلم امسال حضور دارد، یکی بهعنوان بازیگر اصلی و در دو فیلم دیگر نقش کوتاهی در فیلم دارد اما جالب اینکه بازی کوتاه او در دو فیلم دیگر بسیار به یادماندنیتر و درخشانتر از حضورش در فیلم «کاپیتان» بهعنوان بازیگر اصلی است. البته بخش عمده این ماجرا را باید به ضعف شدید فیلمنامه این فیلم و نبود شخصیتپردازی درست در آن مرتبط دانست. وگرنه نقشآفرینی او بهعنوان یک زن جنوبی در سکانسهای ابتدایی «بعد از رفتن» یا ایفای نقش مادری متهم به قتل که در انتظار اعدام است در فیلم «کت چرمی» بهوضوح توانایی او را در خلق شخصیتهای متنوع و در عین حال تأثیرگذار اثبات کرد.
تصویر جنایت روی پرده
سازمان گروهک منافقین، هنوز از پر رمز و رازترین سازمانهای مخالف ایران به شمار میرود؛ سازمانی که در دهه۶۰ ترورهای کورش، رعب و وحشت را به جان مردم انداخت. همان سازمانی که بعدها با رژیم بعث عراق در حمله به ایران همدست شد تا در جنگ تحمیلی همزمان بهعنوان ستون پنجم و خائنان به این کشور از آنها یاد شود. در این دوره از جشنواره فیلم فجر پرداختن به مسائل منافقین حضوری پررنگ دارد. تاکنون سه فیلم حاضر در این رویداد بخشهایی از خیانت آنها را در مقاطع مختلف به تصویر کشیده است که «اتاقک گلی» یکی از آنهاست. پیش از این فیلم شاهد رونمایی از دو فیلم «سرهنگ ثریا» و «شماره۱۰» هم بودیم که در بخشهایی از داستان به جنایتها و خیانتهای این گروهک پرداخته بودند.
دیپلماسی سینمایی
با راه افتادن بازار فیلم جشنواره فجر، حضور کشورهای همسایه و همسو نظیر روسیه، سوریه، افغانستان، ترکیه و لبنان بیش از سایر کشورها در بازار جلب نظر میکند. این تمرکز بر کشورهای همسایه اگر به جشنواره فجر محدود نشود و بتوان آن را به برنامهای برای کل سال سینمای ایران بدل کرد، قطع به یقین دستاوردهای مختلفی خواهد داشت و در صدر آنها رهایی از بازار محدود داخلی. سینمای ایران به لحاظ کمیت تولید افزون از ظرفیت یک سال اکران جا دارد و اگر بتوان شرایطی را فراهم کرد تا فیلمهای برگزیده ایرانی در کشورهای همسایه فرصت عرضه پیدا کنند، بسیار مفیدتر از حضورهای محدود در جشنوارههای گمنام و دورافتاده است.
باکیفیتترین جشنواره
گرچه جشنواره امسال هم با استقبال مردمی رو به رو بود اما از این نکته نمیتوان گذشت هنوز فیلمی که بتواند جشنواره را به معنای واقعی کلمه داغ کند، اکران نشده است. انبوهی از فیلمهای متوسط، ضعیف و چند فیلم با ساختار ویدئویی در جشنواره هویدا بود و فقر تولید و اجرا در همه سطوح به چشم میخورد اما این موضوع در نگاه وزیر فرهنگ و ارشاد و در حاشیه هیأت دولت کاملا متفاوت است. او دیروز گفته است: «با قضاوتی که داوران دارند، معدل کیفیت فیلمها در مجموع از همه دورهها بالاتر است، هرچند ممکن است به لحاظ مسائل زیبایی شناختی و فنی اختلاف نظری باشد اما همه آنهایی که سالهاست در این عرصه حضور دارند، معتقدند که معدل بسیار خوب است.»