آسیب‌شناسی موانع سر راه نسل جوان برای ازدواج و تشویق خانواده‌ها به برگزاری ازدواج ساده و آسان، یکی از احتیاج‌های ضروری جامعه امروز ماست که باید برای آن کار فرهنگی کرد. سریال آقا و خانم سنگی هم با همین هدف ساخته شده است. این سریال، داستان دو جوان است که در دانشگاه به خاطر شباهت نام خانوادگی متوجه یکدیگر می‌شوند و پس از این‌که می‌فهمند با هم نسبت فامیلی دارند، تصمیم به ازدواج می‌گیرند. اما در این میان مشکلاتی سر راه آنها قرار می‌گیرد.
با این حال کمبود سریال آقا و خانم سنگی، فقدان فراز و نشیب داستانی است. در هر قسمت، عملا اتفاق و چالش مهمی در سریال رخ نمی‌دهد. یعنی قصه سریال، بسیار تخت و بدون عناصر لازم در یک درام است. عناصری چون تعلیق، گره، شخصیت‌پردازی، گره‌گشایی و... در این مجموعه دیده نمی‌شود. همچنین موقعیت‌های کمدی، کم رمق هستند. طوری که اگر چند قسمت را هم نبینیم باز هم هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود چون شخصیت‌پردازی در داستان صورت نگرفته‌است و ما با آدم‌های درون داستان ارتباط چندانی برقرار نمی‌کنیم. این در حالی است که مخاطب، اول باید با شخصیت اصلی یک سریال ارتباط برقرار کند و به او علاقه‌مند شود تا از کار تأثیر بپذیرد. این وضعیت درباره قسمت‌های اول سریال بیشتر به چشم می‌آمد اما رفته‌رفته و با پیشرفت داستان، بهبود پیدا می‌کند. یک سریال باید در همان قسمت نخست، با ارائه ماجراها و داستانی پرجاذبه و با ضرباهنگ خوب، مخاطب را مجذوب خود کند. اما سریال‌هایی چون آقا و خانم سنگی با شروع کند و ریتم آرام خود، نمی‌توانند بیننده را از میان این همه ابزارهای سرگرم کننده‌ای که این روزها در دسترس جوانان است به سمت خود جلب کنند.
در مضمون نیز، اگرچه موضوع ازدواج به طور برجسته مطرح می‌شود و موضوع مهمی در این سریال است اما برخی نکات قابل طرح است؛ رعایت نکردن احترام بزرگ‌ترها و تحقیر و تخریب شخصیت دیگران به طور مکرر در طول داستان اتفاق می‌افتد. برخوردهای تحقیرآمیز با دوستان و همکلاسی‌ها، بدرفتاری با نزدیکان و اعضای خانواده و بی‌حرمتی دانشجوها به نگهبان خوابگاه، از این نکات است. اما به هر حال،آقا و خانم سنگی یکی از اولین تجربیات کارگردانی سریال از سوی شاهد احمدلو است و استعداد خودش در هدایت دوربین و گروه بازیگرها را نشان می‌داد.