تدفین‌پارتی

تدفین‌پارتی

آگوست ۱۹۹۱در یکی از آپارتمان‌های شهر نیویورک غوغایی برپاست. گروهی از مهاجران روسی به دور پیکر نیمه‌جان نقاشی به نام آلیک حلقه زده‌اند.

در حالی که هر کدام به‌زعم خود تلاش می‌کنند مرگ را برای دوست عزیزشان آسان کنند. بین‌شان بحث‌هایی درمی‌گیرد و اختلاف نظرهایی پیش می‌آید. چرا‌ که خاطرات آنها از مردی که در میان‌شان با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند و خاطرات آنها از روزگارانی که در روسیه سپری کرده‌اند گاهی با هم تضاد دارد. در همین حال رقابتی هم در جریان است. چه کسی آلیک را بیشتر دوست داشت؟ آلیک چه کسی را بیشتر از همه عزیز می‌پنداشت؟ آیا باید این پیکر نیمه‌جان را پیش از مرگ تعمید داد؛ همان‌طور که همسرش، نینا، ناامیدانه آرزو می‌کند؟ در پس‌زمینه‌ این صحنه پرکشمکش هم بوریس یلتسین در قاب CNN   خودنمایی می‌کند! این گروه شگفت‌انگیز، شخصیت‌های اصلی رمان تدفین پارتی اثر لودمیلا اولیتسکایا هستند که در فهرست نهایی جایزه‌ بوکر خوش درخشید و بارها و بارها مورد ستایش منتقدان ادبی قرار گرفت. تدفین پارتی، هم خنده‌دار است و هم حزن‌آور؛ مهم‌تر از آن این که نویسنده چیره‌دستی را به جامعه‌ ادبی جهان معرفی کرده است. تدفین پارتی که انتشارات برج با ترجمه یلدا بیدختی منتشر کرده داستانی است در شرح مهاجرت و قطع ریشه‌ها! روایتی است از روزها و شب‌های مردمانی که در رگ‌های‌شان جز خون، روسیه هم جاری است. لودمیلا اولیتسکایا درد مهاجرانی را فریاد می‌زند که برای حل شدن در جامعه میزبان تلاش می‌کنند.