کوتاه از حوادث
سرقت مسلحانه مجسمه‌های بدلی به جای زیر خاکی
مردی با اجیرکردن ماموران قلابی، شبانه به خانه دوستش شبیخون زد و مجسمه‌های بدلی را به جای زیر خاکی سرقت کرد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، روزهای پایانی بهمن امسال مردی با پلیس 110 تهران تماس گرفت و از حمله مسلحانه چهار مرد مسلح به خانه‌اش در مرکز تهران خبر داد. ماموران با حضور در آنجا مشاهده کردند همه جا به هم ریخته و دو مرد میانسال زخمی افتاده‌اند. یکی از آنها که صاحبخانه بود، گفت: تعدادی مجسمه برنزی تزئینی خریدم. امروز دوستم خانه‌مان بود. تصمیم گرفتیم دوست دیگرمان را سرکار بگذاریم که با او تماس گرفتیم و به دروغ ادعا کردیم تعدادی مجسمه برنزی از زیر خاک پیدا کرده‌ایم. نیمه شب چهار مرد با شکستن در وارد خانه شده با تهدید مجسمه‌ها را دزدیدند. تصور می‌کنیم آنها از طرف فرشید اجیر شده بودند. با دستور محمد ولدی بیرانوند، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 34 تهران تحقیقات برای دستگیری اعضای باند آغاز شد تا این‌که اوایل هفته گذشته فرشید بعد از یک ماه فرار در تهران بازداشت شد و گفت: وسوسه تصاحب مجسه‌های برنزی به جانم افتاده بود. می‌خواستم آن را میلیاردی بفروشم. ما جرا را به چهار دوستم گفتم و آنها با جعل عنوان پلیس و در حالی که مسلح بودند وارد آن خانه شده و مجسمه‌ها را سرقت کردند. قرار بود مجسمه‌ها را بفروشند و سهمم را بدهند که ناپدید شدند.
با اعتراف وی، دو روز پیش دو نفرشان بازداشت شدند و گفتند با دستور فرشید برای سرقت رفتند اما بعد از سرقت دو عضو دیگر باند سرشان کلاه گذاشته و مجسمه‌ها را از آنها سرقت کرده و متواری شده‌اند.
کلاهبرداری بلای جان شد
مرد جوان فکر نمی‌کرد خرید خودروی اسپورتیج از مرد کلاهبردار به قیمت جان پدرش تمام شود.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، اوایل هفته جاری مردی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران با طرح شکایتی گفت: هشت ماه قبل با مردی آشنا شدم و با پرداخت دو میلیارد و 500هزار تومان یک خودروی اسپورتیج را قولنامه‌ای از او خریدم اما نیامد تا سند را ثبت کنیم. خودرو در اختیار پدرم بود. چند شب پیش با تماس پرستار بیمارستانی متوجه شدیم پدرمان را نیمه جان در کنار دانشگاهی در شمال تهران پیدا کرده و به آنجا انتقال داده‌اند.اما پدرم جان باخت .به محل یافتن پدرم رفتیم و فیلم دوربین‌ها را بررسی کردیم که معلوم شد افرادی با راه‌اندازی تصادف ساختگی پدرم را از خودرو بیرون انداخته و با سرقت خودرو فرار کردند. تحقیقات ادامه داشت تا این‌که دو روز پیش ماموران خودرو را متوقف کردند و راننده آن بازداشت و راننده برای ادامه تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: شرکت کرایه خودرو دارم و افراد زیادی برای کرایه خودرو نزدمن می‌آمدند. هشت ماه قبل مردی یک خودروی اسپورتیج را کرایه کرد و آن را بازنگرداند. چند روز پیش ردیاب خودرو فعال شد که سد راه راننده شدیم و او را از خودرو بیرون انداختیم و ماشین را پس گرفتیم. نمی‌دانستیم مرد کلاهبردار خودرو را فروخته و به اشتباه به آن مرد حمله کردیم.
در این رابطه سارق خودرو تحت تعقیب قرار گرفت.
با اعتراف وی، دو روز پیش دو نفرشان بازداشت شدند و گفتند با دستور فرشید برای سرقت رفتند اما بعد از سرقت دو عضو دیگر باند سرشان کلاه گذاشته و مجسمه‌ها را از آنها سرقت کرده و متواری شده‌اند.
کلاهبرداری بلای جان شد
مرد جوان فکر نمی‌کرد خرید خودروی اسپورتیج از مرد کلاهبردار به قیمت جان پدرش تمام شود.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، اوایل هفته جاری مردی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران با طرح شکایتی گفت: هشت ماه قبل با مردی آشنا شدم و با پرداخت دو میلیارد و 500هزار تومان یک خودروی اسپورتیج را قولنامه‌ای از او خریدم اما نیامد تا سند را ثبت کنیم. خودرو در اختیار پدرم بود. چند شب پیش با تماس پرستار بیمارستانی متوجه شدیم پدرمان را نیمه جان در کنار دانشگاهی در شمال تهران پیدا کرده و به آنجا انتقال داده‌اند.اما پدرم جان باخت .به محل یافتن پدرم رفتیم و فیلم دوربین‌ها را بررسی کردیم که معلوم شد افرادی با راه‌اندازی تصادف ساختگی پدرم را از خودرو بیرون انداخته و با سرقت خودرو فرار کردند. تحقیقات ادامه داشت تا این‌که دو روز پیش ماموران خودرو را متوقف کردند و راننده آن بازداشت و راننده برای ادامه تحقیقات به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و گفت: شرکت کرایه خودرو دارم و افراد زیادی برای کرایه خودرو نزدمن می‌آمدند. هشت ماه قبل مردی یک خودروی اسپورتیج را کرایه کرد و آن را بازنگرداند. چند روز پیش ردیاب خودرو فعال شد که سد راه راننده شدیم و او را از خودرو بیرون انداختیم و ماشین را پس گرفتیم. نمی‌دانستیم مرد کلاهبردار خودرو را فروخته و به اشتباه به آن مرد حمله کردیم.
در این رابطه سارق خودرو تحت تعقیب قرار گرفت.
