عامل قتل دکتر ضیایی و همسرش در گفتوگو با «جامجم»:
قرار بود 4میلیارد تومان دستمزد بگیرم
عامل قتل دکتر ضیائی و همسرش در گفتوگو با جامجم جزئیات این جنایت هولناک را تشریح کرد.
به گزارش خبرنگار جامجم، این مرد متهم است با دستور گرفتن از مرد کارخانهداری که کارفرمای پسرش بود، دهم اردیبهشت دکتر رضا ضیایی، متخصص گوش، حلق و بینی و همسرش مینو صابری را در خانه ویلاییاش در شهرک غرب با شلیک گلوله به قتل رسانده است. با دستگیری او و پسرش و مردی که آنها را اجیر کرده بود، متهمان دیگری هم که با سندسازی خانه مقتول را تصاحب کرده بودند، بازداشت شدند. سه متهم اصلی پرونده جنایت را گردن یکدیگر میانداختند تا اینکه با اعتراف آنها، اجساد این زوج در بیابانهای شهریار کشف شد. سرانجام فرهاد 65 ساله دیروز در تحقیقات قضایی در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران به تشریح این جنایت پرداخت و گفت : ازسوی مردی کارخانهدار که کارفرمای پسرم بود اجیر شدم آن زوج را با شلیک گلوله بکشم. پس از ارتکاب قتل اجساد را در بیابان رها کردیم. اما مرد کارخانهدار بابت این دو قتل پول کمی به من پرداخت و به وعدههایش عمل نکرد و من و پسرم بازداشت شدیم.
محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت: با اعتراف متهم به قتل پرونده، تحقیقات از او، پسرش و کارخانهدار اجیر کننده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
وسوسه پول و خانه از من قاتل ساخت
مقتولان را میشناختی؟
پسرم راننده شهرام، مرد کارخانهدار بود و نام و عکس پزشک و همسرش را به من داد تا اشتباهی فرد دیگری را نکشم.
سلاح را از کجا آوردی؟
سه روز قبل از اجرای نقشه قتل، شهرام سلاح کلت و تعدادی فشنگ را برایم آورد. بعد به بیابانهای اطراف تهران رفتیم وبا آن تمرین تیراندازی کردیم.
از زمان قتل بگو؟
اول قرار بود با چوبدستی آن دو را مصدوم کنم اما شهرام میگفت آن زوج باید کشته شوند. عصر آن روز من در سرویس بهداشتی خانه ویلایی در شهرک غرب پنهان شدم. ساعاتی بعد شهرام آمد و در ادامه آن زوج برای پایان دادن به اختلافشان آمدند و در را برایشان باز کرد. آنها را به بهانه اینکه وسایل پذیرایی در زیرزمین است به آنجا کشاند. اول منصرف شدم اما با شنیدن صدای شهرام که گفت بزن، یک دستم را روی چشمم گرفتم و با دست دیگرم که مسلح بود، شلیک کردم. اولین تیر به سر آن زن و تیردوم به بدن شوهرش خورد و فوت شدند.
بعد چه شد؟
شهرام گفت اجساد را باید از اینجا ببریم. کیسههای زباله مشکی آورد و با هم اجساد را در نایلونها گذاشتیم. با آمدن پسرم به آنجا، اجساد را در صندوق عقب خودروی مقتول گذاشتیم و در بیابانهای شهریار رها کردیم. بعد خودروی مقتول را در خیابان رها کردم. شهرام کلید خانه مقتول را به من داد که به آنجا رفتم و سانتافه او را سرقت کردم و به پارکینگی بردم تا سر فرصت سندش را به نامم بزند.
چقدر سهم تو از این قتلها شد؟
شهرام وعده داده بود اول چهار میلیارد تومان بدهد. بعد تا آخر عمر من و خانوادهام و پسرم را از نظر مالی تامین کند و برای من و پسرم هر کدام یک آپارتمان در محله سعادتآباد تهران بخرد. اما پول کمی به ما پرداخت و همه بازداشت شدیم. پشیمانم و اشتباه کردم.
محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت: با اعتراف متهم به قتل پرونده، تحقیقات از او، پسرش و کارخانهدار اجیر کننده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
وسوسه پول و خانه از من قاتل ساخت
مقتولان را میشناختی؟
پسرم راننده شهرام، مرد کارخانهدار بود و نام و عکس پزشک و همسرش را به من داد تا اشتباهی فرد دیگری را نکشم.
سلاح را از کجا آوردی؟
سه روز قبل از اجرای نقشه قتل، شهرام سلاح کلت و تعدادی فشنگ را برایم آورد. بعد به بیابانهای اطراف تهران رفتیم وبا آن تمرین تیراندازی کردیم.
از زمان قتل بگو؟
اول قرار بود با چوبدستی آن دو را مصدوم کنم اما شهرام میگفت آن زوج باید کشته شوند. عصر آن روز من در سرویس بهداشتی خانه ویلایی در شهرک غرب پنهان شدم. ساعاتی بعد شهرام آمد و در ادامه آن زوج برای پایان دادن به اختلافشان آمدند و در را برایشان باز کرد. آنها را به بهانه اینکه وسایل پذیرایی در زیرزمین است به آنجا کشاند. اول منصرف شدم اما با شنیدن صدای شهرام که گفت بزن، یک دستم را روی چشمم گرفتم و با دست دیگرم که مسلح بود، شلیک کردم. اولین تیر به سر آن زن و تیردوم به بدن شوهرش خورد و فوت شدند.
بعد چه شد؟
شهرام گفت اجساد را باید از اینجا ببریم. کیسههای زباله مشکی آورد و با هم اجساد را در نایلونها گذاشتیم. با آمدن پسرم به آنجا، اجساد را در صندوق عقب خودروی مقتول گذاشتیم و در بیابانهای شهریار رها کردیم. بعد خودروی مقتول را در خیابان رها کردم. شهرام کلید خانه مقتول را به من داد که به آنجا رفتم و سانتافه او را سرقت کردم و به پارکینگی بردم تا سر فرصت سندش را به نامم بزند.
چقدر سهم تو از این قتلها شد؟
شهرام وعده داده بود اول چهار میلیارد تومان بدهد. بعد تا آخر عمر من و خانوادهام و پسرم را از نظر مالی تامین کند و برای من و پسرم هر کدام یک آپارتمان در محله سعادتآباد تهران بخرد. اما پول کمی به ما پرداخت و همه بازداشت شدیم. پشیمانم و اشتباه کردم.