آرزوهایم در کشتی سقف ندارد
این روزها بیش از هر رئیس فدراسیون دیگری نام علیرضا دبیر سر زبانهاست. هرجا صحبت از توسعه زیرساختها میشود فدراسیون دبیر را اول میدانند.هرجا صحبت ازاستعدادیابی میشود بازفدراسیون دبیر الگوست والبته در بحث رسیدگی به ورزشکار هم جای حرف باقی نمیماند، چون هیچ فدراسیونی در این حوزه به گرد پای فدراسیون دبیر نمیرسد.
فقط کافیست سری به فدراسیون کشتی بزنید. از سالن مجهز بدنسازی گرفته تا سالن بازی و اتاقهای هتلینگ، از سینما گرفته تا استخر و رستوران همه چیز مهیاست تا یک کشتیگیر در کنار تمرینات پرفشار خود، هم استراحت خوبی داشته باشد، هم تغذیه مناسب و هم تفریح خوب. در بحث توجه به وضعیت معیشت ورزشکاران هم هیچ چیز با گذشته قابل قیاس نیست. نه با گذشته نه با حال فعلی فدراسیونهای دیگر. چه خوشمان بیاد، چه نه! علیرضا دبیر با همان زبانی که برخی از تلخیاش میگویند، بسیاری از مرزها را در مسند ریاست یک فدراسیون جابهجا کرده است. مدیریت دبیر، دو-سه سال است به یک کلید واژه در مدیریت ورزش تبدیل شده. طوری که وقتی صحبت از بازسازی ورزشگاه صدهزار نفری آزادی میشود، خیلیها میگویند بدهید به علیرضا دبیر، درستش میکند! چند روز پیش مهمان علیرضا دبیر بودیم در فدراسیون کشتی تا هم گپ و گفتی با او داشته باشیم و هم زیرساختهای این فدراسیون را از نزدیک ببینیم. خوشبختانه باید گفت حال کشتی این روزها خوب است.
آقای دبیر! تبریک بابت موفقیتهای اخیرکشتی در المپیک و مسابقات جهانی نوجوانان و جوانان. میخواهیم بدانیم چه دغدغههایی انگیزه شما شد برای حرکت در متحول کردن کشتی، در بحث زیر ساخت و توسعه نیروی انسانی.
کشتی همیشه بزرگ بوده اما تا پیش از این هیچگاه به اندازه حالا بزرگی و ظرفیتش دیده نشد. من خودم 25 ساله بودم که از کشتی رفتم. نباید اجازه میدادند من داغان بشوم و بروم. یعنی باید یک تیم، من و امثال من را حفظ میکرد. این اتفاق و این دغدغه در من ایجاد شد تا در زمان مدیریتم اجازه ندهم سرمایههای کشتی آنقدر راحت از بین بروند.همیشه این سوال ذهنی مرا اذیت میکرد که چرا یک سری از قهرمانهای این آب وخاک آنطورکه باید به حقشان نرسیدند.امثال علیرضا حیدری، منصورخان برزگر، منصور مهدیزاده، امیرخادم، عباس جدیدی. از نظر من اینها همه باید قهرمان المپیک میشدند نه اینکه به یک نقره المپیک بسنده کنند. وقتی میبینید خیلی از کشتیگیرها به حقشان نمیرسند، اینجا دیگر نمیتوان گفت خود کشتیگیر مقصر است. اینجاست که باید سیستم، کارش را درست انجام دهد. فقط هم با توسعه زیرساخت کار پیش نمیرود. یکی از نیازها توجه به زیرساخت است. مسائل فرهنگی مهم است. مسائل اقصادی مهم است. تغذیه و بدنسازی خوب مهم است. اینها همه برای من دغدغه بود. ضمن اینکه به خوبی از توانایی کشتی ایران خبر دارم و میدانم همیشه از 20 یا 30 درصد این ظرفیت استفاده شده و بقیه هدر رفته است. حالا یا ما بلد نبودیم یا به هر دلیلی نخواستیم از این ظرفیت استفاده کنیم. اما این اتفاق باید بیفتد.
سقف آمال و آرزوهای علیرضا دبیر در کشتی تا کجاست؟
یک نکته بگویم. کمترین کار ما در فدراسیون کشتی ساخت و ساز بوده. ما سال 98 فقط 30 هزار کشتیگیر فعال داشتیم و امروز بالای 400 هزار کشتیگیر. فقط ظرف مدت پنج سال. آنها که کار پرورش نیروی انسانی کردهاند میدانند این کار چقدر سخت است. ما فقط بیش از هزار مربی را در ایران بیمه کردیم و خیلی کارهای دیگر. من برای آرزوهایم در کشتی سقفی ندارم. ما باید هر روز بهتر شویم. اگر بچههای ما روی تشک 70 هستند ما باید این را به 90 برسانیم. نه اینکه کشتیگیر 90 درصدی را بفرستیم در مسابقات جهانی و المپیک و آنجا عملکردش زیر 40 یا 50 درصد باشد. ما اینجاییم تا این موارد را برطرف کنیم. باید ظرفیتهای بالفعلمان را به بالقوه تبدیل کنیم. با حداکثر توان، انشاا....
نقطه ایدهآل کجاست؟ الان کسب هشت مدال المپیک ایدهال بود برای شما؟
ما خیلی باید تلاش کنیم. فقط همین را میدانم. اعتقاد دارم انسان همانطور که در قرآن آمده از یک طرف میتواند چهارپا باشد و از طرف دیگر میتواند از ملائکه هم بالاتر برود. این ماییم که تصمیم میگیریم کجا قرار بگیریم. این بچهها باید بدانند بهترین هستند. (اشارهاش به نفرات تیمهای ملی جوانان کشتی فرنگی و آزاد است که پشت سر او مشغول تمرین هستند) اینها هنوز 20 سالشان نشده و من دنبال این هستم که اینها قبل از 21 سالگی قهرمان بزرگسالان جهان شوند. باید بشوند. چرا نشوند. اینکه یک کشتیگیر 20 ساله قهرمان جهان شود دیر است به نظر من. اینها باید در 17-18 سالگی قهرمان بزرگسالان جهان شوند و ما باید تلاش کنیم به این هدف برسیم انشاا.... این کار زمانبر است ولی این تفکر باید در همه استانهای ما، شهرستانهای ما و باشگاههای ما تسری پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد ما بردیم. کشتی ورزش ملی و مذهبی ماست. اصلا ورزشی است که صادرکننده آن هستیم. خیلی از رشتهها در ایران وارداتی هستند، اما کشتی حتی از چوگان هم قدیمیتر است. این ورزش مال ماست. وظیفه ماست که زحمت بکشیم. وظیفه ماست که به مردم دروغ نگوییم. این وعدهای است که با خودم گذاشتم. شاید مردم از شنیدن حقیقت ناراحت شوند اما بهتر از این است که بخواهیم به آنها دروغ بگوییم. در عوض باید کار کنیم. در کار هم با هیچ کس نباید تعارف داشته باشیم.
به لحاظ امکانات در دوره مدیریتی شما به بروبچههای تیمملی کشتی خیلی رسیدگی میشود. اگر این توجه در زمان شما و به امثال شما میشد آیا کلکسیون افتخارات کسی مثل علیرضا دبیر پربارتر نبود؟
همدورهایهای من باید بگویند ما در آن زمان چه بدبختیهایی کشیدیم. میگویند قهرمان باید زجر بکشد تا قهرمان شود. بله. زجر باید بکشد، اما در یکسری موضوعات. قرار نیست تخت خواب ورزشکار من بد باشد و نخوابد. قرار نیست غذای بد بخورد و تمرین کند. قرار نیست در دوران کشنده اردو تفریح نداشته باشد و این سختی را تحمل کند. بله. باید زجر بکشد و رفیق بازی نکند. باید زجر بکشد و دنبال حاشیهها نرود. باید زجر بکشد و خلاف میلش زود بخوابد. اینها البته اسمش دیگر زجر کشیدن نیست. اینها میشود سالم زندگی کردن. بله زجر کشیدن هم دارد که مربوط به روی تشک است. باید فشار تمرین روی ضربان 240 قلب را تحمل کند. باید تا سر حد مرگ تلاش کند. این میشود زجر کشیدن.موبایل بچهها را اینجا ساعت 7 شب میگیرم. این موضوع در فدراسیون کشتی جا افتاده. خیلی از بچههای ما اصلا فضای مجازی ندارند یا اگر هم دارند توسط ادمین مدیریت میشود. بعد این بچهها به من نگاه میکنند. کارمندها به من نگاه میکنند. من وقتی به آنها میگویم سالم زندگی کنید یا دزدی نکنید، خودم هم باید سالم زندگی کنم تا حرفم تاثیرگذار باشد. ورزشکار باید یکسری ویژگیها را در وجود رئیس فدراسیونش ببیند. باید در وجود سرمربی تیم ملی ببیند. نه اینکه فکر کنید من کسی هستم. نه، من کسی نیستم و این را روزی صد بار به زبان میآورم. اینها را میگویم که بدانید اگر جایی کارها به بار مینشیند، چه جزئیاتی مهم است. خلاصه نمیشود به قهرمانت نرسی و فقط از او توقع مدال داشته باشی. ولی از آن طرف هم باید مراقب تمام زندگیاش باشی. باید به او یاد بدهی حرفهای زندگی کند. باید یاد بگیرد سالم زندگی کند. اگر اینها را رعایت کند و در مسیر خدا باشد، در مسیر قهرمانی هم قرار میگیرد و به آنچه استحقاقش را دارد، میرسد.
درباره کشتی آزاد هم کمی حرف بزنیم.علیرضا دبیر خودش به عنوان یک آزادکار قهرمان المپیک شد. وقتی کشتی آزاد ما در مسابقات بزرگ به کشتی فرنگی ما میبازد یک علامت سوال بزرگ در ذهن ایجاد میشود که چرا کشتی آزاد ما در این سه، چهار المپیک اخیر مطابق انتظار کار نکرده؟
اول اینکه کشتی را باید کشتی ببینیم. من به اینکه بخواهیم کشتی آزاد را با فرنگی مقایسه کنیم خیلی اعتقادی ندارم. اما در مورد کشتی آزاد نباید فراموش کنیم که کلا بعد از انقلاب ما 3 طلا در کشتی آزاد المپیک گرفتیم که با اتفاقی که برای آقا کمیل (قاسمی) افتاد شد 4 تا. فکر نکنیم همینجور به ما در کشتی آزاد طلا میدهند. اما در مورد المپیک پاریس اگر بخواهم صحبت کنم باید بگویم هر 3 فینالیست ما در کشتی آزاد شانس طلا داشتند. هم ما اشتباه کردیم، هم مربیها اشتباه کردند و هم خود بچهها اشتباه کردند. بعد این را هم بگویم که اشتباه، اشتباه آن لحظه نیست. من از روزی که رئیس فدراسیون شدم دارم داد میزنم که آقا باید زیرگیری کنید. آقا پا بگیرید. الان بچههای جوانان را ببینید. این نسل داردپاگیرمیشود.ما تا درالمپیک و جهانی پا نگیریم به ما مدال طلا نمیدهند. شما حسن یزدانی را ببینید. یکی از استادهای زیر کتف زدن است. فینال المپیک 2016 را ببینید. در فینال پا گرفت که به او مدال طلا دادند. رسول خادم در فینال المپیک1996پاگرفت که به او طلا دادند. اما سه فینالیست ما در المپیک پاریس پا نگرفتند و قهرمان نشدند. نمیدهند. پا نگیری یک جا گیرمیکنی. شش سال است که دارم این موضوعات را فریادمیزنم. مرابه همه چیزمحکوم میکنند اما من حرفم را صادقانه میزنم. همین جا جلوی دوربین شما میگویم تا ثبت شود؛ ما تا پا نگیریم به ما طلا نمیدهند. والسلام.
حرفهایی که قرار نبود منتشر شود
امیر حسینزارع در المپیک مرا صدا کرد و گفت بدنم خوب نیست. حمید سوریان را صدا کردم و گفتم، چنتا جهانی رفتی؟ گفت ده تا. گفتم توی چند تایش بدنت خوب بود؟ گفت دو تا اما 5 تا طلای جهانی دیگر را با بدن بد درآوردم. بعضی وقتها باید با بدن خراب کشتی رو در بیاری. این چیزی است که کشتیگیران باید یاد بگیرند.
در دورههای قبل کل فدراسیون یک سالن بود، اما 113 نفر حقوق میگرفتند. امروز به لطف خدا فدراسیون را هشت هکتار توسعه دادیم و فقط 40 کارمند داریم. اگر قرار باشد کار انجام شود با همین تعداد هم انجام میشود.
من در سال 2 میلیارد به عنوان سرپرست تیم جایزه دریافت میکنم و همه را بین پرسنل تقسیم میکنم. خودم یک ریال برنمیدارم. من به وضع معیشتی پرسنلم توجه میکنم؛ اما توی کار با کسی شوخی ندارم. ما اینجا ساعت کاری داریم. هر ساعتی از شبانه روز اگر لازم باشد باید کار فدراسیون را انجام بدهند.
50 سال در کشتی کسانی میگفتند حق من را خوردند. الان 5 سال است که دیگر کسی جرات نمیکند بگوید حق من را خوردند. چون یک چرخه بینقص برای انتخابیها در نظر گرفتیم که همه چیز در آن مشخص است. رضا گرایی قهرمان المپیک است، میآید دو بار به سعید اسماعیلی میبازد و میرود خانهاش و سعید هم میرود طلا میگیرد. همه چیز تعریف شده است. بعد از 50 سال که در سر ما فرو کرده بودند که حق همه را خوردهاند، الان دیگر کسی مدعی نیست حقش خورده شده یا میشود.
اگر دو ماه آخر نمیرفتم سر اردو، تیم زمین خورده بود. امیر حسین زارع در المپیک از من میخواست خودم بشینم برای کوچ او. شک نکنید اگر خودم کوچ میکردم حداقل دو طلا در آزاد میگرفتیم.
هرجا میروم آن عکس را به دیوار اتاقم میزنم (اشاره دارد به قاب روی دیوار که تعدادی قبر خالی بهشت زهرا در آن دیده میشود) این باعث میشود دروغ نگویم. باعث میشود غیبت نکنم. من اگر از کسی خوشم نیاید توی روی خودش میگویم. پشتش حرف نمیزنم. با کسی هم بخواهم دعوا کنم از پشت او را نمیزنم. از یک هفته قبل به او هشدار میدهم که دعوایمان دارد شروع میشود. تو آن طرفی و من این طرف.
رضا پورعالی و مرتضی رضایی - گروه ورزش
آقای دبیر! تبریک بابت موفقیتهای اخیرکشتی در المپیک و مسابقات جهانی نوجوانان و جوانان. میخواهیم بدانیم چه دغدغههایی انگیزه شما شد برای حرکت در متحول کردن کشتی، در بحث زیر ساخت و توسعه نیروی انسانی.
کشتی همیشه بزرگ بوده اما تا پیش از این هیچگاه به اندازه حالا بزرگی و ظرفیتش دیده نشد. من خودم 25 ساله بودم که از کشتی رفتم. نباید اجازه میدادند من داغان بشوم و بروم. یعنی باید یک تیم، من و امثال من را حفظ میکرد. این اتفاق و این دغدغه در من ایجاد شد تا در زمان مدیریتم اجازه ندهم سرمایههای کشتی آنقدر راحت از بین بروند.همیشه این سوال ذهنی مرا اذیت میکرد که چرا یک سری از قهرمانهای این آب وخاک آنطورکه باید به حقشان نرسیدند.امثال علیرضا حیدری، منصورخان برزگر، منصور مهدیزاده، امیرخادم، عباس جدیدی. از نظر من اینها همه باید قهرمان المپیک میشدند نه اینکه به یک نقره المپیک بسنده کنند. وقتی میبینید خیلی از کشتیگیرها به حقشان نمیرسند، اینجا دیگر نمیتوان گفت خود کشتیگیر مقصر است. اینجاست که باید سیستم، کارش را درست انجام دهد. فقط هم با توسعه زیرساخت کار پیش نمیرود. یکی از نیازها توجه به زیرساخت است. مسائل فرهنگی مهم است. مسائل اقصادی مهم است. تغذیه و بدنسازی خوب مهم است. اینها همه برای من دغدغه بود. ضمن اینکه به خوبی از توانایی کشتی ایران خبر دارم و میدانم همیشه از 20 یا 30 درصد این ظرفیت استفاده شده و بقیه هدر رفته است. حالا یا ما بلد نبودیم یا به هر دلیلی نخواستیم از این ظرفیت استفاده کنیم. اما این اتفاق باید بیفتد.
سقف آمال و آرزوهای علیرضا دبیر در کشتی تا کجاست؟
یک نکته بگویم. کمترین کار ما در فدراسیون کشتی ساخت و ساز بوده. ما سال 98 فقط 30 هزار کشتیگیر فعال داشتیم و امروز بالای 400 هزار کشتیگیر. فقط ظرف مدت پنج سال. آنها که کار پرورش نیروی انسانی کردهاند میدانند این کار چقدر سخت است. ما فقط بیش از هزار مربی را در ایران بیمه کردیم و خیلی کارهای دیگر. من برای آرزوهایم در کشتی سقفی ندارم. ما باید هر روز بهتر شویم. اگر بچههای ما روی تشک 70 هستند ما باید این را به 90 برسانیم. نه اینکه کشتیگیر 90 درصدی را بفرستیم در مسابقات جهانی و المپیک و آنجا عملکردش زیر 40 یا 50 درصد باشد. ما اینجاییم تا این موارد را برطرف کنیم. باید ظرفیتهای بالفعلمان را به بالقوه تبدیل کنیم. با حداکثر توان، انشاا....
نقطه ایدهآل کجاست؟ الان کسب هشت مدال المپیک ایدهال بود برای شما؟
ما خیلی باید تلاش کنیم. فقط همین را میدانم. اعتقاد دارم انسان همانطور که در قرآن آمده از یک طرف میتواند چهارپا باشد و از طرف دیگر میتواند از ملائکه هم بالاتر برود. این ماییم که تصمیم میگیریم کجا قرار بگیریم. این بچهها باید بدانند بهترین هستند. (اشارهاش به نفرات تیمهای ملی جوانان کشتی فرنگی و آزاد است که پشت سر او مشغول تمرین هستند) اینها هنوز 20 سالشان نشده و من دنبال این هستم که اینها قبل از 21 سالگی قهرمان بزرگسالان جهان شوند. باید بشوند. چرا نشوند. اینکه یک کشتیگیر 20 ساله قهرمان جهان شود دیر است به نظر من. اینها باید در 17-18 سالگی قهرمان بزرگسالان جهان شوند و ما باید تلاش کنیم به این هدف برسیم انشاا.... این کار زمانبر است ولی این تفکر باید در همه استانهای ما، شهرستانهای ما و باشگاههای ما تسری پیدا کند. اگر این اتفاق بیفتد ما بردیم. کشتی ورزش ملی و مذهبی ماست. اصلا ورزشی است که صادرکننده آن هستیم. خیلی از رشتهها در ایران وارداتی هستند، اما کشتی حتی از چوگان هم قدیمیتر است. این ورزش مال ماست. وظیفه ماست که زحمت بکشیم. وظیفه ماست که به مردم دروغ نگوییم. این وعدهای است که با خودم گذاشتم. شاید مردم از شنیدن حقیقت ناراحت شوند اما بهتر از این است که بخواهیم به آنها دروغ بگوییم. در عوض باید کار کنیم. در کار هم با هیچ کس نباید تعارف داشته باشیم.
به لحاظ امکانات در دوره مدیریتی شما به بروبچههای تیمملی کشتی خیلی رسیدگی میشود. اگر این توجه در زمان شما و به امثال شما میشد آیا کلکسیون افتخارات کسی مثل علیرضا دبیر پربارتر نبود؟
همدورهایهای من باید بگویند ما در آن زمان چه بدبختیهایی کشیدیم. میگویند قهرمان باید زجر بکشد تا قهرمان شود. بله. زجر باید بکشد، اما در یکسری موضوعات. قرار نیست تخت خواب ورزشکار من بد باشد و نخوابد. قرار نیست غذای بد بخورد و تمرین کند. قرار نیست در دوران کشنده اردو تفریح نداشته باشد و این سختی را تحمل کند. بله. باید زجر بکشد و رفیق بازی نکند. باید زجر بکشد و دنبال حاشیهها نرود. باید زجر بکشد و خلاف میلش زود بخوابد. اینها البته اسمش دیگر زجر کشیدن نیست. اینها میشود سالم زندگی کردن. بله زجر کشیدن هم دارد که مربوط به روی تشک است. باید فشار تمرین روی ضربان 240 قلب را تحمل کند. باید تا سر حد مرگ تلاش کند. این میشود زجر کشیدن.موبایل بچهها را اینجا ساعت 7 شب میگیرم. این موضوع در فدراسیون کشتی جا افتاده. خیلی از بچههای ما اصلا فضای مجازی ندارند یا اگر هم دارند توسط ادمین مدیریت میشود. بعد این بچهها به من نگاه میکنند. کارمندها به من نگاه میکنند. من وقتی به آنها میگویم سالم زندگی کنید یا دزدی نکنید، خودم هم باید سالم زندگی کنم تا حرفم تاثیرگذار باشد. ورزشکار باید یکسری ویژگیها را در وجود رئیس فدراسیونش ببیند. باید در وجود سرمربی تیم ملی ببیند. نه اینکه فکر کنید من کسی هستم. نه، من کسی نیستم و این را روزی صد بار به زبان میآورم. اینها را میگویم که بدانید اگر جایی کارها به بار مینشیند، چه جزئیاتی مهم است. خلاصه نمیشود به قهرمانت نرسی و فقط از او توقع مدال داشته باشی. ولی از آن طرف هم باید مراقب تمام زندگیاش باشی. باید به او یاد بدهی حرفهای زندگی کند. باید یاد بگیرد سالم زندگی کند. اگر اینها را رعایت کند و در مسیر خدا باشد، در مسیر قهرمانی هم قرار میگیرد و به آنچه استحقاقش را دارد، میرسد.
درباره کشتی آزاد هم کمی حرف بزنیم.علیرضا دبیر خودش به عنوان یک آزادکار قهرمان المپیک شد. وقتی کشتی آزاد ما در مسابقات بزرگ به کشتی فرنگی ما میبازد یک علامت سوال بزرگ در ذهن ایجاد میشود که چرا کشتی آزاد ما در این سه، چهار المپیک اخیر مطابق انتظار کار نکرده؟
اول اینکه کشتی را باید کشتی ببینیم. من به اینکه بخواهیم کشتی آزاد را با فرنگی مقایسه کنیم خیلی اعتقادی ندارم. اما در مورد کشتی آزاد نباید فراموش کنیم که کلا بعد از انقلاب ما 3 طلا در کشتی آزاد المپیک گرفتیم که با اتفاقی که برای آقا کمیل (قاسمی) افتاد شد 4 تا. فکر نکنیم همینجور به ما در کشتی آزاد طلا میدهند. اما در مورد المپیک پاریس اگر بخواهم صحبت کنم باید بگویم هر 3 فینالیست ما در کشتی آزاد شانس طلا داشتند. هم ما اشتباه کردیم، هم مربیها اشتباه کردند و هم خود بچهها اشتباه کردند. بعد این را هم بگویم که اشتباه، اشتباه آن لحظه نیست. من از روزی که رئیس فدراسیون شدم دارم داد میزنم که آقا باید زیرگیری کنید. آقا پا بگیرید. الان بچههای جوانان را ببینید. این نسل داردپاگیرمیشود.ما تا درالمپیک و جهانی پا نگیریم به ما مدال طلا نمیدهند. شما حسن یزدانی را ببینید. یکی از استادهای زیر کتف زدن است. فینال المپیک 2016 را ببینید. در فینال پا گرفت که به او مدال طلا دادند. رسول خادم در فینال المپیک1996پاگرفت که به او طلا دادند. اما سه فینالیست ما در المپیک پاریس پا نگرفتند و قهرمان نشدند. نمیدهند. پا نگیری یک جا گیرمیکنی. شش سال است که دارم این موضوعات را فریادمیزنم. مرابه همه چیزمحکوم میکنند اما من حرفم را صادقانه میزنم. همین جا جلوی دوربین شما میگویم تا ثبت شود؛ ما تا پا نگیریم به ما طلا نمیدهند. والسلام.
حرفهایی که قرار نبود منتشر شود
امیر حسینزارع در المپیک مرا صدا کرد و گفت بدنم خوب نیست. حمید سوریان را صدا کردم و گفتم، چنتا جهانی رفتی؟ گفت ده تا. گفتم توی چند تایش بدنت خوب بود؟ گفت دو تا اما 5 تا طلای جهانی دیگر را با بدن بد درآوردم. بعضی وقتها باید با بدن خراب کشتی رو در بیاری. این چیزی است که کشتیگیران باید یاد بگیرند.
در دورههای قبل کل فدراسیون یک سالن بود، اما 113 نفر حقوق میگرفتند. امروز به لطف خدا فدراسیون را هشت هکتار توسعه دادیم و فقط 40 کارمند داریم. اگر قرار باشد کار انجام شود با همین تعداد هم انجام میشود.
من در سال 2 میلیارد به عنوان سرپرست تیم جایزه دریافت میکنم و همه را بین پرسنل تقسیم میکنم. خودم یک ریال برنمیدارم. من به وضع معیشتی پرسنلم توجه میکنم؛ اما توی کار با کسی شوخی ندارم. ما اینجا ساعت کاری داریم. هر ساعتی از شبانه روز اگر لازم باشد باید کار فدراسیون را انجام بدهند.
50 سال در کشتی کسانی میگفتند حق من را خوردند. الان 5 سال است که دیگر کسی جرات نمیکند بگوید حق من را خوردند. چون یک چرخه بینقص برای انتخابیها در نظر گرفتیم که همه چیز در آن مشخص است. رضا گرایی قهرمان المپیک است، میآید دو بار به سعید اسماعیلی میبازد و میرود خانهاش و سعید هم میرود طلا میگیرد. همه چیز تعریف شده است. بعد از 50 سال که در سر ما فرو کرده بودند که حق همه را خوردهاند، الان دیگر کسی مدعی نیست حقش خورده شده یا میشود.
اگر دو ماه آخر نمیرفتم سر اردو، تیم زمین خورده بود. امیر حسین زارع در المپیک از من میخواست خودم بشینم برای کوچ او. شک نکنید اگر خودم کوچ میکردم حداقل دو طلا در آزاد میگرفتیم.
هرجا میروم آن عکس را به دیوار اتاقم میزنم (اشاره دارد به قاب روی دیوار که تعدادی قبر خالی بهشت زهرا در آن دیده میشود) این باعث میشود دروغ نگویم. باعث میشود غیبت نکنم. من اگر از کسی خوشم نیاید توی روی خودش میگویم. پشتش حرف نمیزنم. با کسی هم بخواهم دعوا کنم از پشت او را نمیزنم. از یک هفته قبل به او هشدار میدهم که دعوایمان دارد شروع میشود. تو آن طرفی و من این طرف.
رضا پورعالی و مرتضی رضایی - گروه ورزش