گفتوگو با کیا داوود اسفندیاری، مجری برنامه «حرف حساب» درباره بازار داغ اجارهنشینی
با دوستان مروت با مستاجران مدارا
وقتی بچه بودم از مادرم زیاد میشنیدم که اجارهخانه در تهران خیلی گران است.مادر نگران بود که خواهرم که با شوهر و دوتا از بچههایش در تهران زندگی میکردند، نتوانند از پس اجاره خانه بر بیایند، برای همین مدام به آنها یادآوری میکرد از نان شبشان بزنند و خانه بخرند! عاقبت هم پیگیریهایش به نتیجه رسید و خواهر در شاهین ویلای کرج خانه خرید!
سالهای زیادی از آن زمان میگذرد و شرایط زندگی در تهران تغییر نکرده و اجارهنشینی همچنان سخت بوده و چند سالی است، سختتر شده و دو سه سالی است از تهران فراتر رفته و همه ایران را در برگرفته.اگر تا دو سه سال قبل اجارهنشینی در تهران کابوس بود الان این کابوس فراگیر شده و همه آنها که مقداری پول دارند، اگر نتوانند خانه بخرند به آنها پیشنهاد میشود در هر گوشه و کناری که توانستند با پولشان چند متری زمین بخرند که زمین هیچوقت به صاحبش خیانت نکرده و پول او را به سود خوبی میرساند! اگر تا چند سال قبل تحصیلکردهها به این گفته اقتصادی نگاهی خریدارانه داشتند که پول را باید وارد چرخه اقتصاد کرد نه خانه خرید! الان همین گروه هم میگویند در این اوضاع خراب اقتصادی ایکاش پولمان را خانه خریده بودیم که حداقل لازم نبود چنین اجارههای سرسام آوری را پرداخت کنیم!
اخبار اجاره بالای خانهها چنان ترسناک است که وقتی از مقابل بنگاه املاک رد میشوم اصلا به آن نگاه نمیکنم. باید طعم اجارهنشینی را چشیده باشی تا بفهمی آنها که الان داخل بنگاه نشستهاند چه حالی دارند! دلال بنگاه ( مودبانه و امروزیاش میشود کارشناس) یک نشست میگذارد با مستاجر یا خواهان خانه با صاحب ملک، در بیشتر این نشستها صحبتهایی رد و بدل میشود که مسلمان نبیند،کافر نشنود! صاحب ملک در صدر مجلس نشسته و دلال پشت میزش و مستاجر باید همه زندگی و دار و ندار خود را در چند جمله خلاصه کند تا به آنها که آن طرف میزند ثابت کند جانب انصاف را نگهدارند و قیمت ودیعه و اجاره را چیزی بگویند تا او بتواند حداقل برای یک سال آینده سقفی بالای سرش داشته باشد.یکی، دو سالی است، انگشت اشاره به سمت صاحبخانههاست.صاحبخانههایی که رقمهای تقریبا نجومی برای ملکشان در نظر میگیرند.
راستش را بخواهید، صاحبخانههایی که مروت داشته باشند و اخلاقمدار باشند تعدادشان آنقدر کم شده که وقتی کسی میگوید صاحبخانهام با من مدارا کرده همه در عین حال که چنین آدمی را تشویق میکنند چشمهایشان هم گرد میشود که مگر داریم! مگر میشود؟! همه اینها باعث شده تا فعالان شبکههای اجتماعی با هشتگ صاحبخانه خوب، صاحبان ملک را تشویق به مرام و انساندوستی کنند.هشتگی که به مستاجران این دلگرمی را میدهد که هستند کسانی که درد و مشکل آنها را درک کرده و تلاش میکنند این مشکل را حل کنند.
عرضه، جوابگوی تقاضا نیست!
کیا داوود اسفندیاری، مجری سابق برنامه «پایش» و مجری برنامه «حرف حساب» اما معتقد است حل مشکل اجارهنشینی باید فارغ از احساسات حل شود.بحرانی که ایجاد شده ریشه در جاهایی دارد که بیشتر مردم آن را میدانند اما نمیتوانند کاری برای حلش بکنند.
اسفندیاری میگوید: مشکل اصلی این است که مسکن برای دولت مسأله نبوده و نیست. در دوره وزارت آقای آخوندی این مشکل بنیه بیشتری گرفت.پنج سال ساخت و ساز مسکن در کشور تقریبا به صفر رسید و این باعث شد میزان ترازوی عرضه و تقاضای مسکن بههم بریزد.اگر دولت برای مسکن برنامه داشت، سرمایهگذاران را تشویق به ساخت خانه برای اجارهدادن میکرد.وقتی تعداد خانه با تعداد مستاجران برابری کند یا نزدیک باشد دیگر صاحبخانهها نمیتوانند برای خانههای خود رقمهای سنگین
در نظر بگیرند.
در این میان باید به تورم هم اشاره کرد، تورم در یکی دو سال اخیر آنقدر زیاد شد که روی همه چیز تاثیر گذاشت از جمله خانه.صاحب ملکی که خانهاش تا پارسال مثلا 200 میلیون تومان بوده الان شده 800 میلیون تومان و او بر اساس 80میلیون تومان، اجاره و رهن خانهاش را مشخص میکند.اما اگر عرضه زیاد باشد او مجبور است از قیمت حتی مصوب خانهاش را کمتر اجاره بدهد.این اتفاق مثلا در پردیس افتاده است.
تعداد خانههایی که در این منطقه اجاره داده میشود زیاد است برای همین مثلا خانه 50متری در نواب صد میلیون رهن کاملش است در پردیس 70میلیون! این تفاوت قیمت به این خاطر نیست که پردیس در حاشیه تهران است. به این دلیل است که در پردیس خانه برای اجاره دادن زیاد است و صاحب ملک باید اجاره را به اصطلاح بشکند.
سقفی برای زندگی
به اسفندیاری میگویم، حالا با همه این مشکلاتی که ما از آنها خبر داریم، از تورم بگیر تا رشد نقدینگی و گرانی مصالح ساختمانی، دلال بازی و... این روزها برای مستاجران چه باید کرد؟ واقعیت این است که خیلی از مردم توان پرداخت اجارههایی که تعیین شده را ندارند.
مسکن دیگر مرغ و گوشت نیست که بگویی نمیخوریم تا ارزان شود! که آنهم نمیشود. بههرحال هر آدمی باید سقفی برای زندگی داشته باشد.
این مجری میگوید: دولت موظف است شرایط را به گونهای مهیا کند که مردم از حداقل رفاه برخوردار باشند که حداقل مسکن میشود همین اجارهنشینی با قیمت مناسب! اما از آنجا که در کشور ما هیچ قانونی برای مسکن و اجارهنشینی وجود ندارد و دولت خودش را موظف به تامین مسکن برای مردم نمیداند، نتیجهاش میشود این آشفته بازاری که شاهدش هستیم.آنها که قیمتها را دستکاری کردند، بانکها که با سودهای جعلی نقدینگی را در کشور افزایش داده، باعث رشد تورم شدند در ویلاهای خود دور از مشکلاتی که مردم را ذله کرده به زندگی مرفه خود ادامه میدهند.سیستم مالیات درست نیست، صاحبخانهها و مالکان هر جور شده راهی برای فرار از مالیات پیدا میکنند اما کارمند اجاره نشین مالیات هم میدهد اما از حداقل رفاه هم برخوردار نیست.
مالک را نمیتوانی به زور وادار کنی اجاره خانهاش را پایینتر از تورم بیاورد اما در چنین شرایطی میتوانی به او بگویی: جوانمرد، اوضاع مملکت را که میبینی، فشارهای اقتصادی، بیکاری، بیپولی و گرانی را که میبینی، مستاجر هم یکی مثل خودت است، همه ما آدمیم و انسانیت حکم میکند در شرایط سخت هوای یکدیگر را داشته باشیم.
درست است که اجاره خانهات اینقدر است اما به جیب همنوعت هم نگاهی بکن و انصاف را رعایت کن و بگذار او بتواند خانهای اجاره کند و این را هم در نظر بگیر او باید با پول کارمند و کارگری، هم اجارهخانه بدهد هم، خرج زندگی را تامین کند.اگر با هم مدارا کنیم بهتر میتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.اگر دولت هوای ما را ندارد حداقل خودمان هوای یکدیگر را داشته باشیم.
سالهای زیادی از آن زمان میگذرد و شرایط زندگی در تهران تغییر نکرده و اجارهنشینی همچنان سخت بوده و چند سالی است، سختتر شده و دو سه سالی است از تهران فراتر رفته و همه ایران را در برگرفته.اگر تا دو سه سال قبل اجارهنشینی در تهران کابوس بود الان این کابوس فراگیر شده و همه آنها که مقداری پول دارند، اگر نتوانند خانه بخرند به آنها پیشنهاد میشود در هر گوشه و کناری که توانستند با پولشان چند متری زمین بخرند که زمین هیچوقت به صاحبش خیانت نکرده و پول او را به سود خوبی میرساند! اگر تا چند سال قبل تحصیلکردهها به این گفته اقتصادی نگاهی خریدارانه داشتند که پول را باید وارد چرخه اقتصاد کرد نه خانه خرید! الان همین گروه هم میگویند در این اوضاع خراب اقتصادی ایکاش پولمان را خانه خریده بودیم که حداقل لازم نبود چنین اجارههای سرسام آوری را پرداخت کنیم!
اخبار اجاره بالای خانهها چنان ترسناک است که وقتی از مقابل بنگاه املاک رد میشوم اصلا به آن نگاه نمیکنم. باید طعم اجارهنشینی را چشیده باشی تا بفهمی آنها که الان داخل بنگاه نشستهاند چه حالی دارند! دلال بنگاه ( مودبانه و امروزیاش میشود کارشناس) یک نشست میگذارد با مستاجر یا خواهان خانه با صاحب ملک، در بیشتر این نشستها صحبتهایی رد و بدل میشود که مسلمان نبیند،کافر نشنود! صاحب ملک در صدر مجلس نشسته و دلال پشت میزش و مستاجر باید همه زندگی و دار و ندار خود را در چند جمله خلاصه کند تا به آنها که آن طرف میزند ثابت کند جانب انصاف را نگهدارند و قیمت ودیعه و اجاره را چیزی بگویند تا او بتواند حداقل برای یک سال آینده سقفی بالای سرش داشته باشد.یکی، دو سالی است، انگشت اشاره به سمت صاحبخانههاست.صاحبخانههایی که رقمهای تقریبا نجومی برای ملکشان در نظر میگیرند.
راستش را بخواهید، صاحبخانههایی که مروت داشته باشند و اخلاقمدار باشند تعدادشان آنقدر کم شده که وقتی کسی میگوید صاحبخانهام با من مدارا کرده همه در عین حال که چنین آدمی را تشویق میکنند چشمهایشان هم گرد میشود که مگر داریم! مگر میشود؟! همه اینها باعث شده تا فعالان شبکههای اجتماعی با هشتگ صاحبخانه خوب، صاحبان ملک را تشویق به مرام و انساندوستی کنند.هشتگی که به مستاجران این دلگرمی را میدهد که هستند کسانی که درد و مشکل آنها را درک کرده و تلاش میکنند این مشکل را حل کنند.
عرضه، جوابگوی تقاضا نیست!
کیا داوود اسفندیاری، مجری سابق برنامه «پایش» و مجری برنامه «حرف حساب» اما معتقد است حل مشکل اجارهنشینی باید فارغ از احساسات حل شود.بحرانی که ایجاد شده ریشه در جاهایی دارد که بیشتر مردم آن را میدانند اما نمیتوانند کاری برای حلش بکنند.
اسفندیاری میگوید: مشکل اصلی این است که مسکن برای دولت مسأله نبوده و نیست. در دوره وزارت آقای آخوندی این مشکل بنیه بیشتری گرفت.پنج سال ساخت و ساز مسکن در کشور تقریبا به صفر رسید و این باعث شد میزان ترازوی عرضه و تقاضای مسکن بههم بریزد.اگر دولت برای مسکن برنامه داشت، سرمایهگذاران را تشویق به ساخت خانه برای اجارهدادن میکرد.وقتی تعداد خانه با تعداد مستاجران برابری کند یا نزدیک باشد دیگر صاحبخانهها نمیتوانند برای خانههای خود رقمهای سنگین
در نظر بگیرند.
در این میان باید به تورم هم اشاره کرد، تورم در یکی دو سال اخیر آنقدر زیاد شد که روی همه چیز تاثیر گذاشت از جمله خانه.صاحب ملکی که خانهاش تا پارسال مثلا 200 میلیون تومان بوده الان شده 800 میلیون تومان و او بر اساس 80میلیون تومان، اجاره و رهن خانهاش را مشخص میکند.اما اگر عرضه زیاد باشد او مجبور است از قیمت حتی مصوب خانهاش را کمتر اجاره بدهد.این اتفاق مثلا در پردیس افتاده است.
تعداد خانههایی که در این منطقه اجاره داده میشود زیاد است برای همین مثلا خانه 50متری در نواب صد میلیون رهن کاملش است در پردیس 70میلیون! این تفاوت قیمت به این خاطر نیست که پردیس در حاشیه تهران است. به این دلیل است که در پردیس خانه برای اجاره دادن زیاد است و صاحب ملک باید اجاره را به اصطلاح بشکند.
سقفی برای زندگی
به اسفندیاری میگویم، حالا با همه این مشکلاتی که ما از آنها خبر داریم، از تورم بگیر تا رشد نقدینگی و گرانی مصالح ساختمانی، دلال بازی و... این روزها برای مستاجران چه باید کرد؟ واقعیت این است که خیلی از مردم توان پرداخت اجارههایی که تعیین شده را ندارند.
مسکن دیگر مرغ و گوشت نیست که بگویی نمیخوریم تا ارزان شود! که آنهم نمیشود. بههرحال هر آدمی باید سقفی برای زندگی داشته باشد.
این مجری میگوید: دولت موظف است شرایط را به گونهای مهیا کند که مردم از حداقل رفاه برخوردار باشند که حداقل مسکن میشود همین اجارهنشینی با قیمت مناسب! اما از آنجا که در کشور ما هیچ قانونی برای مسکن و اجارهنشینی وجود ندارد و دولت خودش را موظف به تامین مسکن برای مردم نمیداند، نتیجهاش میشود این آشفته بازاری که شاهدش هستیم.آنها که قیمتها را دستکاری کردند، بانکها که با سودهای جعلی نقدینگی را در کشور افزایش داده، باعث رشد تورم شدند در ویلاهای خود دور از مشکلاتی که مردم را ذله کرده به زندگی مرفه خود ادامه میدهند.سیستم مالیات درست نیست، صاحبخانهها و مالکان هر جور شده راهی برای فرار از مالیات پیدا میکنند اما کارمند اجاره نشین مالیات هم میدهد اما از حداقل رفاه هم برخوردار نیست.
مالک را نمیتوانی به زور وادار کنی اجاره خانهاش را پایینتر از تورم بیاورد اما در چنین شرایطی میتوانی به او بگویی: جوانمرد، اوضاع مملکت را که میبینی، فشارهای اقتصادی، بیکاری، بیپولی و گرانی را که میبینی، مستاجر هم یکی مثل خودت است، همه ما آدمیم و انسانیت حکم میکند در شرایط سخت هوای یکدیگر را داشته باشیم.
درست است که اجاره خانهات اینقدر است اما به جیب همنوعت هم نگاهی بکن و انصاف را رعایت کن و بگذار او بتواند خانهای اجاره کند و این را هم در نظر بگیر او باید با پول کارمند و کارگری، هم اجارهخانه بدهد هم، خرج زندگی را تامین کند.اگر با هم مدارا کنیم بهتر میتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.اگر دولت هوای ما را ندارد حداقل خودمان هوای یکدیگر را داشته باشیم.
تیتر خبرها
-
پروندهسازی علیه علم
-
فاصله نجومی كارشناسیها
-
«خسته خانه» گردشگران خارجی!
-
پای گاندو به هیأت دولت کشیده شد
-
با دوستان مروت با مستاجران مدارا
-
بلاتکلیفی حقوق كارمندان در چهارمین ماه سال
-
کاش بچههایم را میدیدم!
-
انگلیس تبعات توقیف نفتكش را درك خواهد كرد
-
ستون به سقف سارایوو
-
بازگشت مهربانو به تلویزیون این بار با گوهرشاد!
-
جنایت سیاه در پراید مشكی
-
پای گاندو به هیأت دولت کشیده شد
-
پیامی صریح برای الیزه
-
شمخانی: برنامه كاهش تعهدات هستهای راهبرد غیرقابل تغییر ایران است
-
جانسون: عاشق اسرائیل و آماده تحریم ایران هستم