ستون به سقف سارایوو

ماجرای «مارش میرا» یا نسل‌كشی مسلمانان بوسنیایی در ادبیات و هنر ایران چه‌انعكاسی داشته است؟

ستون به سقف سارایوو

در بوسنی خیابانی هست به نام رسول حیدری و این تنها نشانه‌ دوستی دو ملت نیست. هر سال ایرانی‌های پزشك و فرهیخته و اهل ادب و فرهنگ راهی بوسنی می‌شوند و در راهپیمایی «مارش میرا» شركت می‌كنند. چند سالی هست كه شركت در این راهپیمایی به یك برنامه ثابت بدل شده؛ مثلا سازمان مردم نهاد «طبیب مسیر» با همكاری«كالج فارسی-بوسنیایی» طی سه سال متوالی گروهی از فعالان حوزه‌های فرهنگی و رسانه‌ای را به مراسم راهپیمایی صلح «مارش میرا» (راهپیمایی صلح) اعزام كرده است. مراسم راهپیمایی صلح «مارش میرا» هر ساله در بازه زمانی 8 تا 10 جولای و به منظور گرامیداشت یاد و خاطره شهدای نسل‌زدایی سربرنیتسا در بوسنی و هرزگوین با حضور گروه‌های مردمی و فعالان صلح از سراسر جهان برگزار می‌شود و امسال گروه ایرانی شركت‌كننده در این مراسم 14 تیر به سارایوو سفر كردند. هرسال هزاران نفر در این مراسم شركت می‌كنند و برنامه به این ترتیب است كه پس از سه روز راهپیمایی، روز 11 جولای راهپیمایان به منطقه پوتوچاری می‌رسند و در مراسم خاكسپاری شهدای تفحص شده در یك سال گذشته شركت می‌كنند و به مقام شهدای این نسل‌كشی ادای احترام می‌كنند. اما همچنان نشانه‌های دیگری هست كه دوستی مردم ایران و بوسنی را یادآوری می‌كند. فیلم‌های سینمایی و مستند و نیز كتاب‌هایی كه درباره نسل‌كشی مسلمانان بوسنی نوشته شده، از حمایت پردغدغه‌‌ای خبر می‌دهد كه مربوط به دیروز و امروز نیست.

کتاب‌ها:

 جنایتكارها مثل ما هستند
«آزارشان به مورچه هم نمی‌رسید» اسلاونكا دراكولیچ

 كتاب را سال گذشته نشر ستاك با ترجمه نازیلا محبی منتشر كرد؛ دراكولیچ كه در سال‌های اخیر از نویسندگان محبوب اروپای شرقی در ایران بوده، پیش از این با آثاری چون «كافه اروپا»، «كمونیسم رفت و ما ماندیم و حتی خندیدیم»، «بالكان اكسپرس» و «گشتی در موزه كمونیسم» شناخته شده بود. نویسنده در این كتاب بر مبنای پژوهش و اسنادی كه به دست آورده به بررسی ابعاد جنایات فجیع رخ داده در كشور صربستان به‌ویژه در دوره زمامداری اسلوبودان میلوشوویچ پرداخته است. نویسنده كتاب پیش از این با خبرگزاری مهر به گفت‌وگو نشسته و درباره «آزارشان به مورچه هم نمی‌رسید» گفته: مدت زمانی را در دادگاه‌های جنایی بین‌المللی یوگسلاوی سابق در لاهه سپری كردم. بعد از نوشتن دو كتاب درباره رنج‌های قربانیان، می‌خواستم بدانم جنایتكاران چه جور آدم‌هایی هستند. نتیجه گرفتم آنها مثل من و شما انسان‌هایی عادی هستند و در بسیاری از موارد این موقعیت‌ها هستند كه اقدامات و انتخاب‌های ما را تعیین می‌كنند.
    
مجاهدت‌های مسلمانان بالكان
«نبرد برای سارایوو» كریم لوچارویچ

خاطرات كریم لوچارویچ، فرمانده پلیس سارایوو از سال اول محاصره این شهر در جنگ بالكان است. كتاب، از پرفروش‌ترین كتاب‌های موضوع جنگ بوسنی است و ماجراهای سخت‌ترین و پیچیده‌ترین سال محاصره پایتخت بوسنی را مرور می‌كند.  سعید عابدپور آن را از زبان بوسنیایی ترجمه و مهدی قزلی هم آن را بازنویسی كرده است.   یكی از تفاوت‌های اصلی این كتاب با كتاب‌های دیگر این حوزه نقل رشادت‌ها و مجاهدت‌های رزمندگان مسلمان و تاثیر آنها در تغییر روند جنگ بوسنی به نفع تمامیت ارضی بوسنی و هرزگووین است. لوچارویچ علاوه بر نقل جنگ و گریزهای سال اول جنگ نگاهی تحلیلی و موشكافانه به اوضاع منطقه و اروپا و حتی تاریخ بالكان دارد و هویت مسلمانان این منطقه را در گذر زمان یادآوری می‌كند. ترجمه فارسی كتاب را انتشارات شهید كاظمی منتشر كرده است.
 
طنز تند و گزنده امیر
«كارت پستال‌هایی از گور» امیر سولیاگیچ

 انتشارات كتابستان معرفت چند كتاب تا حالا درباره بوسنی ترجمه منتشر كرده از جمله «خداحافظ سارایوو» و «لبخند من انتقام من است». به این كتاب‌ها پیش از این در جام‌جم پرداخته‌ایم و تكرار نمی‌كنیم و بگذارید برویم سراغ كتاب دیگری از این انتشارات درباره بوسنی؛ «كارت پستال‌هایی از گور»كه در ادامه كتاب‌های بوسنیایی‌های نشر كتابستان معرفت است. كتاب در همان عنوان گزنده‌اش ذهن خواننده را درگیر می‌كند. عنوانی طنز كه تلخی‌اش را از همان ابتدا به رخ مخاطب می‌كشد و به او می‌گوید با مطلب خاصی روبه رو خواهد شد. كارت پستال‌هایی از گور، خاطرات امیر سولیاگیچ، جوان 17 ساله بوسنیایی است كه از خاطرت محاصره سه ساله شهر سربرنیتسا تا پیش از قتل عام بزرگ آن در تابستان 1995 برای ما می‌گوید.
  امیر ماجرا را از زمانی كه ارتش صرب‌ها به روستایشان كه در نزدیكی سربرنیتسا بوده است حمله كرده‌اند آغاز می‌كند. لحن طنز اما تند و گزنده سولیاگیچ كه سرچشمه‌اش همان روزهای تلخ محاصره است و بعدها كه روزنامه نگاری را پیشه كرد، قدرتمندتر شد.

دلخراش از بوسنی
«محاصره سارایوو» كاوه ذاكری

این تنها كتاب تالیفی است كه اینجا درباره بوسنی معرفی می‌كنیم؛ كاوه ذاكری محقق و پژوهشگر، خاطرات حضور خود را در جنگ بوسنی و هرزگووین در این كتاب برای ما روایت كرده است. روایت او حدفاصل سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ میلادی را پوشش می‌دهد و انتشارات سوره مهر امسال آن را ۲۴ سال پس از جنگ بوسنی و هرزگوون منتشر كرده است. كتاب حاوی تصاویری دلخراش از جنگ بوسنی است و همچنین تصاویری از حضور ذاكری در آن. كتاب همچنین تحقیق دقیقی ارائه داده از چگونگی سیر و مراحل جنگ و قرارداد صلح دیتون كه منجر به پایان جنگ شد.


فیلم‌ها:

آزمون سخت ابراهیم
«خاكستر سبز» ابراهیم حاتمی‌كیا

یكی از مهم‌ترین آثاری كه درباره بوسنی و نسل‌كشی مسلمانان این كشور ساخته شده، خاكستر سبز است. فیلمی كه ابراهیم حاتمی‌كیا آن را كارگردانی كرده است. این فیلم سال 1372 ساخته شد و مهر سال 1373 در سینماهای ایران به نمایش درآمد. فیلم روایتی لطیف و عاشقانه دارد و داستان مستندسازی را به تماشا می‌گذارد كه برای ساخت مستند به بوسنی سفر كرده اما اتفاقات غیرمنتظره‌ای برایش رخ می‌دهد. فیلمی كه تمام داستانش در كشور دیگری روایت می‌شود. به جز آتیلا پسیانی و اصغرنقی‌زاده، بازیگر ایرانی در فیلم حضور نداشت و تصویربرداری در اسلواكی انجام شد. با همه اینها نتیجه كارش قابل قبول بود و فیلم خاكستر سبز در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر در 11 رشته نامزد دریافت جایزه شده، اگرچه در نهایت یك دیپلم افتخار نصیبش شد. اگرچه بیشتر از دو دهه از تولید این فیلم می‌گذرد اما هنوز می‌تواند جذاب و تماشایی باشد؛ طراوت بصری و تكنیكی فیلم بعلاوه مضمون عارفانه و عاشقانه‌اش آن‌قدر هست كه دل از مخاطب ببرد.

ماجرای یك سكوت آمریكایی
«مادران سربرنیتسا»ی رضا برجی

نمی‌شود پای جنگی در میان باشد و رضا برجی درباره‌اش كاری نكرده باشد. او كه سابقه عكاسی در جبهه و همكاری با گروه روایت فتح را داشت، پس از پایان دفاع‌مقدس بیشتر عمر خود را در جنگ‌ها و آشوب‌های نقاط مختلف دنیا سپری كرد و 14 جنگ مهم از جنگ‌های عراق و افغانستان تا تاجیكستان، كشمیر، قره‌باغ، چچن، بوسنی، كوزوو، لبنان، سومالی، سودان، غزه و جنگ‌های خلیج‌فارس را از دریچه دوربین خود ثبت كرده است. برجی درباره فجایع بوسنی فیلم «مادران سربرنیتسا» را ساخته كه بی‌پروا از قتل‌عام 8000 مسلمان در سه روز حرف می‌زند و نیز از سكوت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و آمریكایی‌ها. داستان این مستند 55 دقیقه‌ای درباره واقعه سربرنیتسا و انجمنی به نام «مادران سربرنیتسا» كه در سازمان ملل متحد انجمنی تشكیل دادند تا بتوانند مظلومیت و كشتار فرزندان بی‌گناه خود را ثابت كنند. این مستند به تهیه‌كنندگی مركز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شده و حاصل پنج سفر به بوسنی و مصاحبه با مادران كشته‌شدگان سربرنیتسا است. برجی همچنین مستند دیگری هم به نام «سال‌های گلوله و زنبق» درباره مردم بوسنی ساخته است.

منهای مرتضی آوینی
«خنجر و شقایق» نادر طالب‌زاده

«خنجر و شقایق» فیلم مستندی درباره جنگ بوسنی و هرزگوین است كه سرنوشت غریبی داشت. این مجموعه مستند سال 71 ساخته شد و البته یكی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن روایت مرتضی آوینی و گویندگی او روی این فیلم بود، اما همین مساله اتفاق عجیبی برای این مجموعه مستند رقم زد. در اولین سالگرد جنگ بوسنی قرار شد این مستند از تلویزیون پخش شود اما در اتفاقی غیرمنتظره صدای شهید آوینی حذف شد و اعتراضاتی به دنبال داشت كه منجر به تغییر مدیریت در سازمان صدا و سیما شد.

ماجرای یك ركب آمریكایی
«مارش‌میرا»ی هادی نعمت‌الهی

این فیلم مستند اما دوربین را برداشته و به خود روزهای راهپیمایی رفته و سعی كرده روایت تصویری باشكوهی از این مراسم به دست دهد. هادی نعمت‌الهی كارگردان این فیلم است. در این فیلم ما می‌بینیم اشاره می‌شود به این‌كه مارش میرا را آمریكایی‌ها از زمان كلینتون بنیانگذاری كردند و به‌شدت هدفشان این بوده كه بتوانند با مارش میرا، هولوكاست را توجیه كنند. یعنی بگویند چطور در سه روز 8372 نفر می‌توانند كشته شوند و شما هنوز عزادارشان هستید؟ پس ببینید هولوكاست هم همین‌طور است. نعمت‌الهی برای این فیلم، چهار روز در راهپیمایی حاضر بوده است.