رمانی برای شمال شهریها
هفتمین جلسه از سلسله نشستهای صلح و ادبیات، با عنوان «جنگ و صلح در رمان داییجان ناپلئون» و با سخنرانی علیاكبر امینی، جواد رنجبر درخشیلر و نسرین مرادی، بعدازظهر سهشنبه در سرای اهل قلم برگزار شد و جزئیاتش را هم میتوانید در سایتهای خبری بخوانید.
اما در این نشست نكات جالبی درباره برخی كتابهای بزرگ ادبیات فارسی مطرح شده كه به آنها میپردازیم.
امینی: ما در ایران كتابی نداریم كه به اندازه شاهنامه سیاسی باشد. یعنی مهمترین كتاب سیاسی ما شاهنامه است و نمیتوان اندیشه سیاسی را در ایران بررسی كرد، اما شاهنامه را فراموش كرد. به همین نسبت و در پلههای پایینتر كتابهای دیگر مثل كلیله و دمنه و سیاستنامه خواجه نصیرالدین هم داریم كه به نسبت سیاسی هستند، تا به آثاری در سده بیستم میرسیم كه هم به نظم و هم به نثر در قالب داستان حكایت یا رمان نوشته شدهاند.
رنجبر درخشیلر: «دایی جان ناپلئون» یكی از شاهكارهای رماننویسی ما در دوره معاصر و مهمترین اثر ایرج پزشكزاد كتاب مهمی كه خیلی به آن توجه نشده است. ما در سعدیشناسی هنوز در مراحل ابتدایی هستیم و «طنز فاخر سعدی» پزشكزاد، یك گام بزرگ در سعدیشناسی است. همچنین رمان «حاج ممجعفر در پاریس» او، از جالبترین بررسیها در تقابل ایرانیها و غربیهاست.
امینی: «دایی جان ناپلئون» رمان بسیار خوبی است، اما مردم با این رمان چندان ارتباط نمیگیرند و با كلیدر محمود دولتآبادی مانوسترند. به گمان من اشرافیگری در این رمان زیاد است و توده مردم نمیتوانند با این حالت اشرافیت كتاب ارتباط برقرار كنند. یعنی احساس میكنند این كتاب از خواستهها و آرزوها و آمالهای آنها چیزی نمیگوید و به یك پدیده ضعیف و كوچك میپردازد، كه درد جامعه نیست؛ مهمترین نقطهضعف كتاب همین است كه خیلی وارد دردهای اصلی جامعه نمیشود.
به گمان من رمان «دایی جان ناپلئون» خیلی اهل درد نیست و احساس میشود فقط عده خاصی را در نظر دارد كه فقط شمال شهریهای تهران درك میكنند.