روشن مثل شهاب
هر قدر حرکت بعضی از هنرمندان در نسبت با جشنوارههای فرهنگی فجر مایه خبر و حاشیه شده بود، دو واکنش اخیر شهاب حسینی به آن ضریب دو چندان داد.
ضریب دو چندان، اما در مسیر و جهتی خلاف مسیر و جهت اولیهای که مد نظر جریان غالب در فرهنگ و هنر بود. او که در مطلب نخست خود نسبت به جریان انصرافها در جشنواره فیلم فجر در مقام نقد بر آمده و آن را نه از سر همدردی با مردم دانسته بود بعد از واکنشهای متعدد بهتر در آن دید که بعضی نقدها و صحبتهایش را شفافتر از پیش بیان کند.
متن دوم حسینی که آنها را با عنوان سیدشهاب حسینی منتشر کرده به وضوح دارای چند محور مهم است. مهمترین محور این متن را میتوان نقد تند حسینی به کسانی دانست که از یک سو در پروژههای سازمانی و دولتی و حاکمیتی دارند و از سوی دیگر در مقام ژست مستقل بودن به انصراف از جشنواره میرسند. مصادیقی مانند بابک حمیدیان را شاید بتوان گزینههای مورد اشاره حسینی دانست.
کسانی که در پروژههای سینمایی با بودجههای حاکمیتی حضوری فعال دارند، اما در عین حال از مدعیان استقلال هم محسوب میشوند. حسینی در متن خود صریحا این رفتارها را «ریاکارانه» توصیف کرده است.
بخش دیگر متن حسینی ناظر به تذکر و یادآوری ریشههای فرهنگی و عقیدتی و هویتی اوست. او در این متن ابایی ندارد از آنکه این ریشهها را در بستر فرهنگ و اعتقاد دینی ترسیم کند.
او در این بخشها که احتمالا در پاسخ به انتساب او جریان یا جریانهای سیاسی نگاشته شده صریحا به منتقدان یادآوری میکند که نگاه و بینش اعتقادات او به واسطه تربیت خانوادگی در تار و پود شخصیتش تنیده شده و حتی به بهای جان هم حاضر به تعویض آنها به بهای وابستگی به نهادها و جریانهای سیاسی و قدرت نیست چه در داخل و چه در خارج ایران.
موضوعی که در میان جریان قاطبه هنر و سینما، موضوع به شدت قابل توجه و تاملی به شمار میرود.
شهاب حسینی اما ابایی از فریاد کشیدن این ریشههای هویتی ندارد.
او در عین اینکه خود را منتقد بسیاری از امور ریز و درشت موجود در جامعه میداند از برخوردهای صورت گرفته در سال 88 گرفته تا اتفاقات آبان امسال و حتی اشتباه صورت گرفته در سانحه اخیر هواپیمای اوکراینی، اما به این مساله تاکید دارد به جای تحریک احساسات و موجسواری کردن مبتنی بر بعضی از انگیزههای شخصی باید با این مسائل با عقل و منطق و خرد برخورد کرد.
به تعبیر او، جریانهایی مانند انصرافهای اخیر نمونهای از برخورد احساسی محسوب میشوند که کارکردی به جز دامن زدن به شکافها ندارند.