وقتی از نو جوانه زدیم
حسین شکیبراد- دبیر «نوجوانه»
شروع شد. این دو كلمه ساده كه در عرض كمتر از یك ثانیه خوانده میشود، پشتش ساعتها، روزها و بلكه ماهها فكر خوابیده است. البته چرا خوابیده باشد؟! نخیر اتفاقا كلی بیخوابی و انتظار و دوندگی ما را رسانده است به این نقطه شروع و صدالبته چرا نقطه شروع؟ نقطه را كه آخر جمله میگذارند. ما تازه در ابتدای این مسیریم. این طور كه ما سرمان را انداختهایم و آمدهایم وسط زندگی شما نوجوانها و جوانهای 13 تا حوالی 20 سال، طبیعی است كه توقع داشته باشید ما خودمان را معرفی كنیم. منتها یك روش معرفی این است كه هی از خوبیهایت بگویی و اگر راه داد، كلی هم قربانصدقه خودت بروی و آخرش هم چند ضربه به نزدیكترین چوب دم دستت بنوازی كه نكند چشم بخوری! ما كه از آنهایش نیستیم. به قول سلطان سرخها و ژنرال آبیها، ما خودمان را در زمین بازی اثبات میكنیم. (داخل پرانتز تشكر كنیم از همدلی تمام تیمهای فوتبال سفید و سبز و زرد و سایر رنگها كه همدلی میكنند و انتظار ندارند القاب تمامی مربیان و اسطورههایشان را بیاوریم)
اما این گوی و این میدان! دقیقا فرق ما با سایر نشریات نوجوانانه كه متاسفانه تعدادشان هم زیاد نیست و تازه برخی از سرشناسهایشان هم چند وقت است در حالت تعلیقاند یا به كلی مرحوم شدهاند و دیگر چاپ نمیشوند همین جاست. كجا؟ اینجا كه فرصتی هستیم برای
قلم زدن خودتان. جایی برای اینكه شما هم بتوانید حرف دلتان را به گوش همسن و سالهایتان و بلكه مسؤولان جامعه (البته آن بخشی كه هنوز گوششان بدهكار است) و حتی پدر و مادرها برسانید.
نشریه خودتان را كه ورق بزنید بهجز آثاری كه از همسن و سالهایتان در صفحه «قلمرو» میبینید و میخوانید، در جایجای نشریه سعی كردهایم حرفهایی بزنیم از جنس خودتان. مثلا یك جا در «كلاف» از دغدغههای دوران نوجوانی میگوییم و جای دیگر در «من این شكلیام» میرویم سراغ كنكاش در شخصیت نوجوانهای خاص. مصاحبه و گزارش و داستان طنز و خلاصه ابر و باد و مه و خورشید و فلك و سایر اقلام مورد نیاز را هم جمع كردهایم به امید پسند خاطر محترمتان.
اما باز هم یادتان نرود كه خود شما مسیر را مشخص میكنید. با پیشنهاد و انتقاد و نظر و ارسال شعر و داستان و یادداشت و به هر ترتیب، مشاركت در تولید «نوجوانه».
جسارتا شمایی كه همیشه نقش «گِلام» را در سفرهای گالیور بازی میكنی و الان هم لابد میگویی: «من میدونم... ما موفق نمیشیم!» لطف كن یه چند صفحه را بخوان و بعد قضاوت كن! بسما... .
اما این گوی و این میدان! دقیقا فرق ما با سایر نشریات نوجوانانه كه متاسفانه تعدادشان هم زیاد نیست و تازه برخی از سرشناسهایشان هم چند وقت است در حالت تعلیقاند یا به كلی مرحوم شدهاند و دیگر چاپ نمیشوند همین جاست. كجا؟ اینجا كه فرصتی هستیم برای
قلم زدن خودتان. جایی برای اینكه شما هم بتوانید حرف دلتان را به گوش همسن و سالهایتان و بلكه مسؤولان جامعه (البته آن بخشی كه هنوز گوششان بدهكار است) و حتی پدر و مادرها برسانید.
نشریه خودتان را كه ورق بزنید بهجز آثاری كه از همسن و سالهایتان در صفحه «قلمرو» میبینید و میخوانید، در جایجای نشریه سعی كردهایم حرفهایی بزنیم از جنس خودتان. مثلا یك جا در «كلاف» از دغدغههای دوران نوجوانی میگوییم و جای دیگر در «من این شكلیام» میرویم سراغ كنكاش در شخصیت نوجوانهای خاص. مصاحبه و گزارش و داستان طنز و خلاصه ابر و باد و مه و خورشید و فلك و سایر اقلام مورد نیاز را هم جمع كردهایم به امید پسند خاطر محترمتان.
اما باز هم یادتان نرود كه خود شما مسیر را مشخص میكنید. با پیشنهاد و انتقاد و نظر و ارسال شعر و داستان و یادداشت و به هر ترتیب، مشاركت در تولید «نوجوانه».
جسارتا شمایی كه همیشه نقش «گِلام» را در سفرهای گالیور بازی میكنی و الان هم لابد میگویی: «من میدونم... ما موفق نمیشیم!» لطف كن یه چند صفحه را بخوان و بعد قضاوت كن! بسما... .