جامعه بیاعتماد پرمصرف میشود
مهدی حسینزاده فِرِمی جامعهشناس فرهنگی
بخشهایی از جامعه ما در سالهای اخیر خودخواهتر شدهاند و روز به روز نفع شخصی را بر منافع جمعی ترجیح میدهند. این مساله، نمودهای مختلفی در زندگی روزمره افراد جامعه دارد كه بیتوجهی به مصرف بهینه انرژی یكی از مهمترین آنهاست. این بیتوجهی بهخصوص در مصرف آب و گاز كه معمولا هزینه آن بین ساكنان یك مجتمع مسكونی تقسیم میشود، بیشتر اتفاق میافتد و خیلی وقتها میبینیم مردم حاضر نیستند در مصرف این انرژیها صرفهجویی كنند، زیرا برایشان مهم نیست هزینه اسراف آنها به همسایگانشان تحمیل میشود. البته در این شرایط جدا كردن كنتورهای آب و گاز واحدهای مسكونی راهحلی مناسب برای كاهش مصرف این موارد محسوب میشود، اما صرف نظر از این مساله باید دید ریشه افزایش خودخواهی در میان مردم ما چیست؟
خودخواهی فزاینده افراد كه گاهی به رشد فردگرایی نیز تعبیر میشود، ناشی از كاهش اعتماد اجتماعی میان شهروندان جامعه است. اعتماد اجتماعی نیز رابطه مستقیمی با سرمایه اجتماعی دارد و هرچه سرمایه اجتماعی كاهش یابد، اعتماد میان افراد نیز كمتر میشود.
اكنون هم میبینیم كه با زوال سرمایه اجتماعی كه تابعی از شرایط سالهای اخیر بوده و هم همدلی میان مردم و هم اطمینان آنها به برخی مدیران كاهش یافته است. به همین دلیل نیز هر قدر در زمینه مصرف بهینه انرژی تبلیغ شود یا دیگر شهروندان افراد خودخواه را به صرفهجویی سفارش كنند، این تبلیغات و توصیهها تاثیر مطلوبی نمیگذارد، زیرا این افراد نمیتوانند نیاز دیگران یا نسلهای آینده به این انرژیها را درك كنند و فقط رسیدن این انرژیها به خود و خانوادهشان برای آنها اهمیت دارد.
بنابراین میتوان گفت فرهنگسازی در زمینه صرفهجویی در مصرف انرژی فقط زمانی به نتیجه مطلوب میرسد كه سرمایه اجتماعی از دست رفته در سالهای اخیر، بازیابی شود تا امید و همدلی به میان مردم برگردد.
البته این كار بسیار دشواری است، زیرا سرمایه اجتماعی ذره ذره جمع میشود، ولی ممكن است به راحتی بر اثر یك اتفاق، یك شایعه یا یك دروغ از بین برود.
نكته دیگر درباره بیتوجهی به مردم نسبت به صرفهجویی در مصرف انرژی این است كه این اتفاق هم در میان اقشار پردرآمد رخ میدهد و هم در میان اقشار متوسط و حتی فقیر.
رواج این آسیب در میان افراد ثروتمند و مصرفگرا قابل درك است، اما وقتی این مساله كه گروههای ضعیفتر جامعه نیز به این آسیب مبتلا هستند، حاكی از آن است كه با وجود همه فرهنگسازیهای انجامشده، فرهنگ صرفهجویی حتی در جامعه ما به هیچ وجه نهادینه نشده است. البته خود این اتفاق نیز میتواند ریشه در كاهش اعتماد مردم به مراجع بالادستی داشته باشد،زیرا وقتی اقشار ضعیف جامعه میبینند مواردی مثل عوارض و مالیات به راحتی از آنها دریافت میشود، اما دولت نمیتواند از گروههای ثروتمند به راحتی مالیات بگیرد، این مساله موجب بیاعتمادی مردم به حاكمیت
میشود.
زمانی هم كه این حس بیاعتمادی در میان آحاد یك جامعه رواج یابد، دیگر كسی به لزوم همدلی برای صرفهجویی در مصرف انرژی توجه نمیكند و به جایی میرسیم كه استاندار تهران از ركورد زدن مردم این استان در مصرف گاز خبر میدهد.