نسخه Pdf

شب آرزوها

شب آرزوها

عطیه ضرابی

می‌گویند امشب فرشته‌ها لحظه‌به لحظه به زمین نزدیك‌تر می‌شوند، بال‌های خود را باز می‌كنند و كرور كرور بركت و مهربانی عرضه می‌كنند !می‌گویند لیله الرغائب است، شب آرزو‌ها!دست‌هایم را به سمت آسمان می‌برم، به ماهِ نا كامل می‌نگرم و برایت بندگی می‌كنم ...
دوست دارم امشب با خدا بیشتر از همیشه حرف بزنم، سفارش‌هایم را به خودش بكنم و به او بسپارم كه پیچ و مهره‌های ساختمان زندگی‌ام را محكم‌تر ببندد ...
می‌خواهم رو به رویش بنشینم و گردنم را كمی كج كنم، از درد‌های دلم برایش بگویم و بعد از این‌كه تمام آبغوره‌هایم را گرفتم، از دلخوشی‌هایم حرف بزنم .
از هدفی كه هر روز برایش می‌جنگم و گاهی هم تنبلی مانعم می‌شود ...
من ایمان دارم كه امشب، خدا گوش‌هایش را تیز كرده تا حرف‌هایمان را بهتر بشنود، اصلا امروز، روزِ جهانی سنگ صبور یكتای ماست ! تنها باید دلت را از آزردگی‌ها پاك كنی و خالصانه با او صحبت كنی .آرزوهایت را برایش بگو: 
ان‌‌ا... سمیع بصیر !