نسخه Pdf

 از سرنوشت

 از سرنوشت

بیتا متین کیا

چقدر تلخ است، لبخندها، پیرایش‌ها، امیدهای بچه‌های پرورشگاه که گرمای آغوش پدر و مادر را ندارند. بارها خود را آماده می‌کنند، لبخند می‌زنند، جوانه امید را در وجود خود می‌کارند تا شاید بتوانند لذت داشتن خانواده را حس کنند. با خود می‌گویند این‌بار می‌شود؟ من را انتخاب می‌کنند؟ اما ناگهان، با رفتن پدر ومادر جدیدی که به محل مهد آنها می‌آیند ، دنیای کودکانه‌شان دنیای زیبای‌شان که با هزار رویا ساخته بودند ،دوباره تاریک می‌شود. 
می‌شود بیشتر به آنها فکر کرد. می‌توان بیشتر قدر خانواده را دانست. باید بچه‌های بی‌سرپرست، بچه‌های یتیم را که نعمت بزرگ والدین را ندارند، بیشتر دلگرم کرد.