نسخه Pdf

كرونا كور نمی‌كند!

كرونا كور نمی‌كند!

هدی برهانی / آموزگار

 از فرصت خانه‌نشینی اجباری بچه‌ها استفاده كردم و یك فهرست بلند بالا از كتاب‌هایی كه به درد این روزها می‌خورد نوشتم. گرچه به‌خاطر تعطیلی كتابخانه مدرسه تهیه كتاب‌ها كار سختی بود، اما نرم‌افزارهای موبایلی اینجا به كارم آمدند. تقریبا تمام كتاب‌های فهرست را بر اساس موجودی آنها تنظیم كردم تا دیگر كسی بهانه‌ای برای نخواندن نداشته باشد. فهرست من چند عنوان كتاب هم برای خانواده‌ها داشت. برای مادر و پدرهایی كه در روزهای تعطیلی و فراغت از كار، به‌جز جواب دادن به سؤال‌های بی‌پایان بچه‌ها دنبال سرگرمی‌های بهتری هم هستند.
وقتی فهرست را می‌نوشتم یك چیزی قلقلكم می‌داد تا نام «كوری» را هم در آن بگذارم. سال‌های پایانی تحصیل من پر بود از خواندن كتاب‌های بزرگ. تقریبا بیشتر كتاب‌های خوب عمرم را در همان دوران خواندم. كوری هم یكی از آنها بود و شاید عجیب‌ترین داستانی بود كه در آن سن و سال می‌شد خواند. احتمالا برای همین هم به یكی از محبوب‌ترین كتاب‌هایم تبدیل شد.
این روزها كه اپیدمی كرونا همه را ترسانده و در خانه حبس كرده، خواندن از شیوع یك كوری عجیب، بی‌دلیل و ناگهانی می‌توانست خیلی هیجان‌انگیز باشد. چه برای آنهایی كه طرف‌دار اتفاقات 
پر رمز و راز هستند و چه برای آنها كه بیماری را عقوبتی الهی می‌دانند. حتی برای آدم‌های معمولی كه نه فرازمینی فكر می‌كنند و نه خشم طبیعت را باور دارند. خواندن كوری می‌توانست برای همه جذاب باشد.
داستان جامعه‌ای كه یك اتفاق ناگوار یقه‌اش را می‌گیرد و تا مرز جنون پیش می‌برد. حكایت بی‌رحمی طبیعت و مردم، برخاستن خوی وحشی‌گری در انسان، حكایت وارستگی آدم‌های معمولی، تقابل عریان و نمادین دو گروه خیر و شر. حكایتی كه گویی برای امروز ما نوشته شده بود.
فهرست را در گروه اولیاء قرار دادم و در بخش ملاحظات تاكید كردم كه بعضی از عناوین را برای مطالعه خانواده‌ها قرار داده‌ام. یكی دو روز بعد از دو شماره ناشناس پیام‌های جدیدی داشتم. اولی خودش را این‌طور معرفی كرده بود: «سلام خانم برهانی! من مادر زهرام.» نمی‌شد گفت می‌دانستم مادر كدام یك از هشت زهرای كلاس به من پیام داده، اما هرچه بود دیدن نوشته كوتاهش مرا به وجد آورده بود. كتاب را خوانده بود. و از قضا خیلی خوشش آمده بود. بعد هم نوشته بود «فكر این كرونا حتی تو كتابا هم ما رو ول نمی‌كنه.» یكی از همان شوخی‌های معمول خانواده‌ها. كم‌نمك اما واقعی! نفر دوم هم پیامی درباره كوری گذاشته بود، این یكی اما خلاف نفر قبلی معتقد بود خواندن كتاب فكر و خیال كرونا را از او دور كرده.
در روزهای بعد و با دیدن بازخوردهای بیشتر، از این‌كه خانواده‌ها سرگرمی خوبی پیدا كرده بودند خوشحال شدم. شما هم اگر وقت كردید، كوری را در این روزها بخوانید. خواندن یك كتاب خوب، در یك موقعیت خوب. چه چیزی بهتر از این؟ 
ضمیمه کلیک