امپراتور بیتاج و تخت
فاطمه رضوانیفر مدالآور المپیاد سواد رسانهای
حدود 90سال پیش در یکی از روزهای ماه مارس در ، ملبورن استرالیا یکی از شهرهای جنوبی کره زمین متولد و به سلیقه مادرش همنام پدربزرگ خود شد: کیث رابرت مرداک.
در دوره نوجوانی با دنبالهروی از پدرش وارد حرفه روزنامهنگاری شد و از مدرسهای کوچک شروع کرد. هرچند در کودکی از درس و مدرسه لذت چندانی نمیبرد؛ ولی بعدها برای ادامه تحصیل به انگلستان مهاجرت کرد و در ادامه حرفه روزنامهنگاری با دیلیاکسپرس همکاری کرد. رابرت جوان که سنی نداشت با شنیدن خبر فوت پدر به طمع بهرهمندی از ارثیه سریعا به وطن بازگشت که برخلاف توقعش چیز زیادی دستش را نگرفت.
وی با همان اندکارثیهای که بهدست آوردهبود امتیاز چند روزنامه در حال ورشکستگی را خرید و با وسیعتر کردن کسبوکارش، کمکم همه روزنامههای استرالیا را تحت نفوذ گرفت. در 34سالگی و با تاسیس اولین روزنامه ملی استرالیا توجه رابرت به جوامع بینالمللی هم جلب شد و او تصمیم گرفت به برترین قدرت انتشاراتی انگلستان تبدیل شود و با ولعی تمامنشدنی امتیاز روزنامههای فراوانی از جمله تایمز و News of the World و همین زمینهساز تاسیس اولین روزنامه تمام رایانهای دنیا در لندن شد. مرداک بعد از فتح تمامی قلههای موفقیت حرفه خود در لندن، توجه خود را به آمریکا معطوف کرد و به این نتیجه رسید که این کشور مستعد و امکاناتش میتواند او را به اهدافش برساند و با وقوع تمامی این اتفاقات در اوایل دهه 70 تابعیت خود را به آمریکایی تغییر داد. روند کار او در آمریکا هم مثل انگلستان با خرید امتیاز روزنامههای مطرح مثل نیویورک پست و نشنال استار آغاز شد. در دهه 80 و با به قدرت رسیدن رسانههای صوتی تصویری مسیر رسیدن مرداک به آرزوی دیرینهاش هموارتر شد. او که همیشه در خرید مطبوعات عطش عجیبی داشت، برای تشکیل امپراتوری رسانهای خود شروع به خرید شبکههای تلویزیونی متعدد کرد و در مهمترین اقدام خود شبکه فاکس را در آمریکا تاسیس کرد.
مرداک هیچوقت بهطور علنی یهودیبودن خود را اعلام نکرد اما بهعنوان یکی از بزرگترین حامیان صهیونیسم و اسرائیل دین خود را به اجدادش ادا و لقب امپراتوری رسانهای یهود را از آن خود کرد. این پادشاه بیتاج و تخت باقدرت رسانهای خود میتوانست سرنوشت کشوری را بهآسانی تغییر دهد. از نمونههای تسلط او میتوان به قدرت رسیدن «ویتلم» رهبر حزب کارگر در استرالیا را مثال زد. در سال 1972 ویتلم قول دادهبود سیاستی حامی اسرائیل را در پی بگیرد. مرداک با نفوذ رسانهای خود و طی تبلیغات گستردهای او را به قدرت رساند و مدت کوتاهی بعد که وی به وعدهاش عمل نکرد با همان تبلیغات ویتلم را از کار برکنار و باب هاوک را که از طرفداران سرسخت صهیونیسم بود، بر مسند قدرت نشاند.
شاهکار دیگر مرداک نقشآفرینی در پیروزی تعجببرانگیز دونالد ترامپ در انتخابات دوره گذشته آمریکا برخلاف تمام پیشبینیها بود. رابرت مرداک در طول زندگی پرفعالیت خود یک اصل مهم را خوب میدانست و از آن بهره میبرد: برای اداره جهان کافیاست بر ذهنهای مردم تسلط داشتهباشی و برای این کار باید رسانه در اختیارت باشد؛ زیرا در جهانی زندگی میکنیم که رسانه یعنی همه چیز.
در دوره نوجوانی با دنبالهروی از پدرش وارد حرفه روزنامهنگاری شد و از مدرسهای کوچک شروع کرد. هرچند در کودکی از درس و مدرسه لذت چندانی نمیبرد؛ ولی بعدها برای ادامه تحصیل به انگلستان مهاجرت کرد و در ادامه حرفه روزنامهنگاری با دیلیاکسپرس همکاری کرد. رابرت جوان که سنی نداشت با شنیدن خبر فوت پدر به طمع بهرهمندی از ارثیه سریعا به وطن بازگشت که برخلاف توقعش چیز زیادی دستش را نگرفت.
وی با همان اندکارثیهای که بهدست آوردهبود امتیاز چند روزنامه در حال ورشکستگی را خرید و با وسیعتر کردن کسبوکارش، کمکم همه روزنامههای استرالیا را تحت نفوذ گرفت. در 34سالگی و با تاسیس اولین روزنامه ملی استرالیا توجه رابرت به جوامع بینالمللی هم جلب شد و او تصمیم گرفت به برترین قدرت انتشاراتی انگلستان تبدیل شود و با ولعی تمامنشدنی امتیاز روزنامههای فراوانی از جمله تایمز و News of the World و همین زمینهساز تاسیس اولین روزنامه تمام رایانهای دنیا در لندن شد. مرداک بعد از فتح تمامی قلههای موفقیت حرفه خود در لندن، توجه خود را به آمریکا معطوف کرد و به این نتیجه رسید که این کشور مستعد و امکاناتش میتواند او را به اهدافش برساند و با وقوع تمامی این اتفاقات در اوایل دهه 70 تابعیت خود را به آمریکایی تغییر داد. روند کار او در آمریکا هم مثل انگلستان با خرید امتیاز روزنامههای مطرح مثل نیویورک پست و نشنال استار آغاز شد. در دهه 80 و با به قدرت رسیدن رسانههای صوتی تصویری مسیر رسیدن مرداک به آرزوی دیرینهاش هموارتر شد. او که همیشه در خرید مطبوعات عطش عجیبی داشت، برای تشکیل امپراتوری رسانهای خود شروع به خرید شبکههای تلویزیونی متعدد کرد و در مهمترین اقدام خود شبکه فاکس را در آمریکا تاسیس کرد.
مرداک هیچوقت بهطور علنی یهودیبودن خود را اعلام نکرد اما بهعنوان یکی از بزرگترین حامیان صهیونیسم و اسرائیل دین خود را به اجدادش ادا و لقب امپراتوری رسانهای یهود را از آن خود کرد. این پادشاه بیتاج و تخت باقدرت رسانهای خود میتوانست سرنوشت کشوری را بهآسانی تغییر دهد. از نمونههای تسلط او میتوان به قدرت رسیدن «ویتلم» رهبر حزب کارگر در استرالیا را مثال زد. در سال 1972 ویتلم قول دادهبود سیاستی حامی اسرائیل را در پی بگیرد. مرداک با نفوذ رسانهای خود و طی تبلیغات گستردهای او را به قدرت رساند و مدت کوتاهی بعد که وی به وعدهاش عمل نکرد با همان تبلیغات ویتلم را از کار برکنار و باب هاوک را که از طرفداران سرسخت صهیونیسم بود، بر مسند قدرت نشاند.
شاهکار دیگر مرداک نقشآفرینی در پیروزی تعجببرانگیز دونالد ترامپ در انتخابات دوره گذشته آمریکا برخلاف تمام پیشبینیها بود. رابرت مرداک در طول زندگی پرفعالیت خود یک اصل مهم را خوب میدانست و از آن بهره میبرد: برای اداره جهان کافیاست بر ذهنهای مردم تسلط داشتهباشی و برای این کار باید رسانه در اختیارت باشد؛ زیرا در جهانی زندگی میکنیم که رسانه یعنی همه چیز.