حادثه حماسهساز
فتاح غلامی سیاسی
واقعه سال 60 آمل و حمله گروهک تروریستی اتحادیه کمونیستها نقطهعطفی در تاریخ تحرکات مسلحانه عناصر ضدانقلاب علیه جمهوری اسلامی ایران بود. بعد از پیروزی انقلاباسلامی برخی مخالفان مشی مذهبی ساختار جدید سیاسی ایران، با توجه به نابهسامانیهای موجود درصدد ایجاد آشوب برآمدند و تلاش کردند حداقل در برخی مناطقمرزی و حساس کشور قدرت عمل را به دست گیرند. پناه بردن به خانههای تیمی، زندگی مخفیانه، افزایش ترورها، خروج بنیصدر از ایران و روی آوردن به مبارزه مسلحانه بهویژه از سوی سازمانمنافقین، رهاورد چنین نگاهی بود.
حاصل چنین تحرکاتی ایجاد آشوب در مناطقی از کردستان، آذربایجان، منطقه گنبد، سیستان و بلوچستان و خرمشهر و آبادان بود. این تحرکات با حمله عراق بهایران دایره وسیعیتری پیدا کرد و جریان سیاسی ضدانقلاب به گمان ضعف و فتور جمهوریاسلامیایران به فکر ایجاد خط جدیدی از مبارزه با انقلاباسلامی افتاد. با وجود ترورها و اقدامات ایذایی و به رغم سردرگمیهای اولیه، نظام به فاصله کوتاهی توانست بر اوضاع مسلط شود اما جریان ضدانقلاب در پی تدارک فتنهای دیگر بود. از همین رو، اتحادیهکمونیستهای ایران منطقه جغرافیایی جدیدی را برای تحرکات خود برگزید. جنگهای شمال با توجه به وسعت از نظر کمونیستها میتوانست مکانی جدید برای اقدامات ایذایی آنها باشد.
بالاخره بعد از بحث و بررسی، منطقه آمل با توجه به ظرفیتهای جغرافیایی آن به عنوان نقطهنهایی برای تحرکات آشوبگرانه اتحادیهکمونیستها انتخاب شد. دلایل متعددی برای این انتخاب وجود داشت؛ اول آنکه کوههای جنگلی آمل و نزدیکی آن به دریا میتوانست موقعیت مناسبی برای جنگ و گریز باشد و از سویی دیگر با توجه به آبادانی و حاصلخیری زمین، تهیه غذا و آب در این مناطق به سهولت امکانپذیر بود. دوم اینکه مسیر آمل در مجاورت جاده هراز به عنوان یکی از خطوط مواصلاتی مهم تهران و شمال بود. سوم اینکه پیش از این آمل مثل مناطق سیاهکل و لاهیجان از سابقه درگیری برخوردار بود و گروههای سیاسی اعم از انقلابی و ضدانقلاب فعالانه در فضای عمومی و اجتماعی شهر حضور داشتند و در برخی مواقع نیز با هم درگیر بودند. با توجه به چنین موقعیتهایی اتحادیهکمونیستها به تصور اینکه شرایط برای اقدامات ایذایی و حمله به شهر و همچنین همراهی مردم با آنها فراهم است، اوایل بهمن کار خود را شروع کردند. با این وصف، در همان ساعات اولیه، تمام ذهنیات این جریان تروریستی به هم ریخت. بعد از غافلگیری آغازین که در بدو حمله کمونیستها رخ داد، با توجه به خشونتی که آنها از خود بروز دادند و برخی مردم بیدفاع آمل را به خاک و خون کشیدند، اهالی شهر به صورت یکپارچه در کنار نیروهای سپاه وارد عمل شدند و در هر کوی و برزن اقدام به سنگرسازی کردند و در یک روز هزاران سنگر در گوشهگوشه شهر ایجاد شد. ورق بعد از یک روز برگشت و در نهایت ششم بهمن غائله حمله به آمل خوابید و حادثه تبدیل به حماسه شد. واقعیت آن است که گرچه همه تحلیلهای اتحادیهکمونیستها در مورد انتخاب آمل رنگ و لعابی از منطق داشت اما آنها دچار خطای محاسباتی شدند و تاریخ این شهر را با همه عشق و ارادت مردم آمل به اهل بیت عصمت و طهارت و حمایت از نوادگان علوی و زیدی ائمه معصومین را واژگونه خواندند.