دستکشهای پشمی
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
آدم وقتی میخواهد از خانه بیرون بزند،کمد لباسهایش را که میبیند به این فکر میکند که آن بیرون و جایی که قرار است برود چه کسانی و چند نفر قرار است او را ببینند. تیپ و لباس آدم بر اساس تعداد نفراتی که قرار است او را ببینند سر هم میشود. البته دنیا، دنیای استثناهاست و این قضیه هم فارغ از استثنا نیست و مثلا میشود یک نفر را مثال زد که نگاه اولی که به تیپ آدم میاندازد بهاندازه نگاه یک استادیوم تماشاگر فوتبال سنگین است و لبخندش اندازه قهقهه یک سالن تماشاگر تئاتر به دل مینشیند. کاری به این دست استثناها نداریم.در دنیا ما، برای جمعهایی که قرار است در آنها حاضر شویم با توجه به تعداد بینندهها و حضارشان لباس میپوشیم. مراسم تحلیف رئیسجمهوری جدید آمریکا در شرایطی برگزار میشد که بهجز چند صد میلیون آمریکایی، چشم میلیونها و شاید میلیاردها انسان دیگر در سراسر دنیا به آن مراسم بود. مهمانها یکییکی میآمدند و مأموران تشریفات، در خودرو و ساختمانها را با تشریفات خاصی باز میکردند و آدمهای مهم یکی پس از دیگری بالباسهای اتوکشیده و کتوشلوارهای چشمنواز به صحنه مراسم تحلیف قدم میگذاشتند. کراواتهای رنگارنگ و کتهای گرانقیمت و پالتوهای اتوکشیده یکدست چشم را مینواخت. بالاخره مراسم پایان یافت و عکسها گرفته شد و فضای مجازی پر شد از اخبار و عکسهای مراسم اما عکسی که بیش از همه معروف شد و دستبهدست چرخید، عکس سناتور برنی سندرز بود که با یک کاپشن معمولی و دستکشهای پشمی گوشهای روی صندلی کزکرده بود و چنان از غوغای جهان فارغ که انگارنهانگار همه سیاستمداران و چهرههای آمریکایی بالباسهای گرانقیمتشان به این تفاخرکده آمدهاند. اخیرا عروسک ساختهشده از سندرز در فروشگاهی اینترنتی، ۱۶هزار دلار قیمتگذاری شده است. انگار مردم قیمت ساده بودن و خود واقعی بودن را دارند درکمیکنند.
تیتر خبرها