ایران چگونه با تقویت قدرت نرم خود در مسأله برجام، غربیها را در موضع انفعال قرار داد
غنیسازی ابزارهای قدرت ایران
جهان از 5 اسفند با چهره جدیدی از اقتدار ایران در عرصه بینالمللی مواجه شد. درست در همین تاریخ بود که جمهوری اسلامی بهواسطه مصوبه مجلس با عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کرد و رژیم بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از فعالیتهای هستهای کشور را که شدیدترین بازرسیها در طول تاریخ فعالیت آژانس است با محدودیت مواجه کرد و قاطعانه در برابر غرب اعلام کرد که دوران امتیاز دادن از سوی ایران و امتیاز ندادن اروپا و طرفهای برجام گذشته است. البته این دومین گام محسوس در اجرای قانون مجلس بود و پیش از این در 15 دیماه نیز غنیسازی 20 درصدی در تاسیسات فردو آغاز شده بود. با اتخاذ این سیاستها جمهوری اسلامی ایران با صراحت تاکید کرد تنها معادله قابل قبول، پذیرش تعهد در برابر تعهد است. رویکرد جدید جمهوری اسلامی ایران همان موضع قاطع رهبری است که بهعنوان «حرف قطعی» در محافل سیاسی مورد توجه قرار گرفت و این قاطعیت از این پس به عنوان یکی از زمینهها برای تقویت اقتدار ایران در عرصه سیاسی و بینالمللی شناخته میشود.
همین نگاه باعث شد تا با وجود نقض مکرر برجام در دولت اوباما، جمهوری اسلامی ایران از واکنش جدی به این تخلفات بپرهیزد و نهایتا با روی کار آمدن دولت ترامپ، آمریکا بهصورت رسمی از برجام خارج شد.
با اینحال باز هم ایران سیاست صبر را در پیش گرفت و به مدت یکسال با وجود خروج آمریکا از توافق هستهای و نقض تعهدات برجامی از سوی اروپا، ایران همچنان به تعهدات خود پایبند بود.
همین رویه باعث شده بود تا نه تنها اروپاییها به تعهدات خود عمل نکنند بلکه هرازگاهی در موضع طلبکار ظاهر شده و در حوزههای مختلف از هستهای گرفته تا موشکی و منطقهای از ایران بازخواست میکردند. ادامه این روند باعث شد تا یکسال پس از خروج آمریکا از برجام، ایران تصمیم بگیرد در پنج گام که به فاصلههای دوماهه برداشته شد برخی تعهدات خود در برجام را متوقف کند. این گامهای کماثر البته تقلاهای ناچیزی از سوی غرب را در پی داشت اما باعث نشد که آنها به تعهدات خود عمل کنند.
تغییر زمین بازی
اما پس از روی کار آمدن مجلس یازدهم، شرایط متفاوت شد و ایران از موضع انفعال در وضعیت فعال قرار گرفت و با قانونی که با عنوان لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران در آذر ماه تصویب شد زمین بازی از سوی ایران تعیین شد.
نمایندگان مجلس در این قانون، دولت را موظف به آغاز غنیسازی 20 درصد و همچنین لغو اجرای پروتکل الحاقی کردند که اولی 15 دی و دومی 5 اسفند انجام شد.
واکنش اولیه غرب البته ابراز نگرانی بود. کشورهای اروپایی هم در چند بیانیه خواستار بازگشت ایران به تعهدات خود شده بودند. در عین حال برخی از واکنشها هم حاکی از این بود که در حال حاضر دغدغه اصلی غرب نسبت به مسائل ایران موضوع بازگشت جمهوری اسلامی به تعهدات برجامی است. در همین زمینه ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: اگر ایران به پایبندی کامل به توافق هستهای بازگردد، آمریکا آماده انجام اقدام مشابه بوده و سپس از برجام بهعنوان اساسی برای توافقی طولانیتر و قدرتمند استفاده خواهد کرد تا دیگر نگرانیها ازجمله برنامه موشکی ایران را پوشش دهد.به نظر میرسد که کاخ سفید گرچه حداقل در بیان و ارائه نظر میخواهد نشان دهد که تمایل به بازگشت مجدد به برجام دارد اما در عین حال میخواهد چنین بازگشتی بدون هیچ هزینهای برای این کشور باشد. در عینحال تحلیلگران آمریکایی بر این باورند که موضع جدید ایران درخصوص موضوعات هستهای، جمهوری اسلامی ایران را در موضع برتر قرار داده است. در همین ارتباط نانسی گالاگر، از اعضای ارشد مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی در دانشگاه مریلند، گفته دولت بایدن باید پیش از آنکه رهبران ایران فضای سیاسی برای درخواست یک توافق جاهطلبانهتر داشته باشند، اعتماد مجدد این کشور را به اینکه ایالات متحده به تعهدات پیشین خود عمل میکند، بازیابد.
زیادهخواهیهای غرب
تغییر ادبیات غرب در مقابل ایران و محدود شدن خواستههای آنها به مسائل هستهای و تلاش آنها برای بازگرداندن ایران به اجرای تعهدات برجامی درحالی است که پیش از این و در زمانی که ایران کاملا در چارچوب برجام عمل میکرد، غربیها در مواجهه با ایران همواره از سیاست پرفشار استفاده میکردند. اروپاییها و آمریکا طی دو دهه گذشته در کنار همه اقداماتی که علیه ایران شامل تحریم و تحمیل جنگ بهکار بردند وارد فاز جدیدی از تعامل با جمهوری اسلامی ایران شدند. موضوع مذاکره و گفتوگو سیاست جدید آنها بود. شکل و شیوه این مذاکرات که در ابتدا با عنوان گفتوگوی انتقادی شناخته میشد از دهه 80 به این سو و با وارد کردن اتهامی مبنی بر قصد ایران برای رسیدن به سلاح هستهای و بمب اتم رنگ عوض کرد. تکاپوهای سیاسی غرب برای ترغیب ایران جهت گفتوگو در مورد فعالیتهای هستهای درنهایت به شکلگیری چند دوره مذاکرات میان ایران و اروپا و آمریکا و متعاقب آن چین و روسیه منجر و در ادامه با عنوان مذاکرات ایران و 1+5 شناخته شد. ثمره این گفتوگو انعقاد برجام بود. برجام از منظر و نگاه مقامات ایرانی، راهحل قطعی برای ایجاد اعتمادی عمومی نسبت به جمهوریاسلامی درباره مسائل هستهای از یکسو و رفع تحریمها و گشایشهای اقتصادی از سوی دیگر بود. گرچه از همان ابتدا برخی آگاهان مسائل سیاسی ازجمله رهبر انقلاب پیشبینی میکردند که به غربیها هیچ اعتمادی نیست. از نگاه غربیها هم برجام صرفا مقدمهای برای اعمال فشارهای بیشتر علیه جمهوریاسلامی ایران بود تا ضمن اشراف کامل به فعالیتهای هستهای، گامهای بعدی در قالب طراحی پروژههایی با عناوینی چون برجام 2 و برجام 3، ایران را وادار به کاهش توانمندی نظامی، توقف فعالیتهای موشکی و تضعیف اقتدار و نفوذ منطقهای کنند. از همان سال 94 یعنی زمان انعقاد برجام، بهانهگیریها شروع شد. بعد از زرمایش ولایت و آزمایش دو موشک بالستیک، آمریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس که اکنون نسبت به محدود کردن اقتدار ایران در حوزه هستهای، خیالشان راحت شده بود نامهای به دبیرکل سازمان ملل نوشتند و مدعی شدند که اقدام ایران، قطعنامه 2231 را نقض کرده است؛ ادعایی که صرفا چیزی بیشتر از هیاهوی سیاسی نبود. روند اعتراضی غرب که به بهانهگیری بیشتر شباهت داشت صرفا محدود به توانمندی موشکی نبود بلکه شامل نفوذ منطقهای ایران نیز میشد. القائات رسانهای محور غربی، عربی و عبری و همچنین اظهار نظر مقامات سیاسی اروپایی و آمریکایی همواره در مسیر این خط تبلیغاتی قرار میگرفت که در بسیاری از تحولات مرتبط با موضوع منطقه غرب آسیا هر قدرت منطقهای و فرامنطقهای حق اظهار نظر، دخالت، دادن مشاورههای نظامی، کمکهای مالی و پشتیبانی از طرفهای درگیر را دارد جز ایران. حتی اگر اعلام حضور ایران در منطقه و برخی از تحولات منطقه غرب آسیا به دلیل دعوت رسمی دولت قانونی یک کشور باشد. در ماجرای داعش و همچنین آشوبهای داخلی در کشورهای عراق و سوریه، کشورهای غربی و آمریکا حق خود میدانستند که به نفع عوامل خود در امور داخلی این کشورها دخالت کنند اما این حق را برای جمهوری اسلامی ایران قائل نبودند که حتی با درخواست رسمی دولتهای این دو کشور به منظور اخذ مشاورههای نظامی، برای کمکرسانی به مردم عراق و سوریه اقدام کند.
گام بعدی غرب طرح مسائل حقوقبشری بود. موضوعاتی مثل حجاب، مقولات دینی و آزادی اندیشه و بیان و قلم از دیگر مسائلی بود که غرب با سوءاستفاده از حربه خوشدست حقوقبشر با اعمال فشار روی جمهوریاسلامی ایران میپرداخت. ادعاهای حقوقبشری غرب علیه ایران در دوران بعد از برجام هم با شدت از سوی طرف غربی دنبال شد و آنها با همین بهانهها درصدد اعمال تحریمهای بیشتر علیه جمهوریاسلامی ایران برآمدند.
ابزارهای قدرت ایران
جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط ژئوپلتیکی که در آن قرار دارد بیش از سایر کشورهای منطقه در معرض تهدیدات امنیتی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد. از این رو، از یاد نبریم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از قدرتهای بزرگ که در رژیم گذشته به واسطه تعاملات با شاه منافعی در ایران داشتند بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی به واسطه از دست دادن این منافع، از انگیزههای لازم برای دشمنی با نظام برخوردار بودند. از این رو طی چهار دهه گذشته از همه ابزارهای سخت و نرم شامل کودتا، براندازی، ایجاد آشوب، درگیریهای شهری، تحریم، تحمیل جنگ، شبیخون فرهنگی، اتهاماتی در حوزههای حقوقبشر و نفوذ بهره بردند تا زمینه فروپاشی نظام را فراهم آورند یا لااقل کشورمان را وادار به عقبنشینی از مواضع بحق کنند؛ هدفی که البته طی 40 سال گذشته محقق نشده و در این حال بر اقتدار ایران افزوده شده است. تاکنون تلاشهای بسیاری از سوی غرب برای وادار کردن ایران به عقبنشینی از مواضع منطقهای و همچنین چشمپوشی از سیاستهای دفاعی و نظامی خود صورت گرفته اما موضع جمهوری اسلامی نسبت به حفظ جایگاه منطقهای و پیشبرد سیاست بازدارندگی در طول دو دهه گذشته ثابت بود.
اهرمهای قدرت بیشتر در انتظار غرب
با توجه به نوع اظهار نظرهای مقامات غربی و همچنین تروئیکای اروپایی به نظر میرسد در چند ماه اخیر که زمزمههای اجرایی شدن قانون مجلس شنیده شد و با اقدام قاطع ایران در 15 دی و 5 اسفند شکل عینی به خود پیدا کرد، روند موضعگیریها از سوی طرفهای مقابل ایران بیشتر به این سمت رفته که ایران را به شرایط برجامی و عقبنشینی از گامهای کاهش تعهدات ببرند. حتی مطابق نظر برخی از کارشناسان غربی و آمریکایی، در شرایط کنونی بایدن باید تلاش کند که با اتخاذ سیاستی متفاوت از ترامپ زمینه تعامل بیشتر با ایران را فراهم کند.
اما آمریکا و اروپا باید بدانند همان طور که رهبر انقلاب تاکید کردهاند دوره حرف و وعده در برجام تمام شده و جمهوری اسلامی ایران از این به بعد فقط به اقدام طرف مقابل پاسخ میدهد.
در غیر این صورت، غربیها باید خود را برای مشاهده اهرمهای بیشتر جمهوری اسلامی ایران آماده کنند؛ اهرمهایی که غنیسازی 60درصد میتواند تنها یکی از آنها باشد چراکه به تاکید رهبر انقلاب، ما برای کسب تواناییهای هستهای متناسب با نیازهای کشور مصمم هستیم و به همین علت، حد غنیسازی ایران ۲۰درصد نخواهد بود و ایران تا هرجا که لازم و نیاز کشور باشد اقدام خواهد کرد مثلا برای پیشران هستهای یا کارهای دیگر ممکن است غنیسازی را به ۶۰درصد هم برسانیم.
ناامیدی از موضوعات فرابرجامی
نوذر شفیعی، استاد دانشگاه
نشانههایی مبنی بر رغبت دولت جدید آمریکا به احیای برجام وجود دارد، ازجمله اینکه بایدن در دوره تبلیغات انتخاباتی موضوع خروج آمریکا از برجام را محکوم و حتی بعد از انتخابش نیز تیم سیاست خارجی خود را بهگونهای چیده است که عمدتا نیروهای طرفدار برجام هستند. همچنین میتوان درخواست آمریکا برای خروج اسنپ بک از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل و رفع محدودیتها علیه دیپلماتهای ایرانی در سازمان ملل را از دیگر نشانههای رغبت دولت جدید آمریکا برای بازگشت به برجام دانست. گرچه هنوز اقدام عملی مثبتی از سوی آمریکا برای احیای برجام انجامنشده اما اینها نشانههای مثبتی است که فرضیه تصمیم آمریکا برای بازگشت به برجام را تقویت میکند. در همین ارتباط باید یکی از علل اتخاذ چنین مواضعی را از سوی این کشور صبر استراتژیک همچنین استراتژی مقاومت فعال از سوی جمهوری اسلامی عنوان کرد که میتواند دربرگیرنده شاخصهای مختلفی باشد. نکته دیگری که این روزها شاهدیم این است که جمهوری اسلامی مواضع مقتدرانهتری نسبت به موضوع هستهای اتخاذ کرده و همین موجب دست برتر کشورمان در مقابل غرب شده است به این معنی که قبل از این شاید موضع بعضا منفعلانهای که جمهوری اسلامی در قبال پرونده هستهای داشت موجب میدان دادن به غربیها شده و آنها حتی موضوعات فرابرجامی ازجمله مسائل حقوق بشری، موشکی و... را مطرح کرده بودند. اما امروز با توجه به مواضع قاطعانه ایران در بحث هستهای، غرب بر این موضوع متمرکزشده و سخنی از مسائل فراتر از برجام به میان نمیآورد. به عبارتی موضعگیری مقتدرانه جمهوری اسلامی در برابر درخواستهای نامعقول،آمریکا و اروپا را در موضعی قرار داده که چندان به چیزی فراتر از برجام امیدوار نباشند.
در این زمینه میتوان به قانون رفع تحریمها که از سوی مجلس تصویب شد،اشاره کرد که دست دولت را در ابتکار عمل دیپلماتیک باز گذاشت و در برخورد فعالانه ایران تأثیرگذار بود.
دور جدید رایزنی مقامات اروپایی با روحانی
قرارگرفتن ایران در موضع برتر نسبت به غرب باعثشده کشورهای اروپایی دور جدیدی از رایزنی با مقامات جمهوری اسلامی ایران را آغاز کنند.
در همین زمینه دیروز علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور از گفتوگوی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه با حسن روحانی خبر داد.
به گزارش ایسنا، معزی در توییتر نوشت: پس از مرکل، مکرون دومین رهبر تروئیکای اروپایی است که در دور جدید کوششهای دیپلماتیک با روحانی گفتوگو میکند.
-
ورود «معمار تحریمها» به دولت بایدن
-
جنایت در مطبهای زیرزمینی
-
مانکنهای ابتذالعلیه فرزندان ایران
-
بازگشت فرهاد به نیمکت؟
-
مغز هم همیشه منطقی نیست!
-
رازگشایی از زمینخواری عجیب
-
دادِستان همان حرفهای شلمچه است
-
غنیسازی ابزارهای قدرت ایران
-
یتیمنوازی را با تقسیم محبت آغاز کنیم
-
ستاره خلیجفارس تحریم را خنثی کرد
-
تازه اول کار است
-
بیاطلاعی، پاشنهآشیل مدیریت بحران
-
ناجیان صلح در سرزمین جنگ
-
عقبنشینی مقابل قاطعیت
-
روحانی در تماس با مکرون: برجام قابل مذاکره مجدد نیست