افشای افسارگسیختگی شیطان درون

بررسی فیلم «شیطان تمام‌وقت» و تلنگری که به تماشاچی می‌زند

افشای افسارگسیختگی شیطان درون

 تعداد زیادی فیلم سینمایی را می‌توان نام برد که در آنها شخصیت‌هایی با خلق‌وخوی شیطانی و هیولایی به تصویر کشیده می‌شوند. در بین محصولات این‌گونه سینمایی و در کنار فیلم‌هایی که فقط باهدف خلق کشت و کشتار برای فروش بی‌شمار در جدول گیشه نمایش تولید می‌شوند، می‌توان درام‌های تکان‌دهنده و نامتعارفی را نیز پیدا کرد که قصد بررسی خصوصیات فردی و اجتماعی کسانی را دارند که روحیاتی هیولاگونه دارند. «شیطان تمام‌وقت» ساخته آنتونیو کامپوس باحال و هوای جنایتکارانه و دلهره‌آور خود، یکی از همین محصولات ارزنده است. فیلمنامه این درام پرتنش را کامپوس با همکاری برادرش، پائولو و براساس داستان کتاب پرخواننده دانلد ری پولاک، نوشته است.

شبکه نتفلیکس برای نقش‌های مختلف فیلم از وجود بازیگران مطرحی چون تام هالند (مرد عنکبوتی گونه ابرقهرمانانه)، بیل اسکارسگارد، رابرت پاتینسن (بتمن جدید سینما)، جیسن کلارک و میا وایکوفسکا استفاده کرده است. لحن اپیزودگونه شیطان تمام‌وقت باعث شده تا هیچ‌یک از اینها به‌عنوان بازیگر اصلی شناخته نشوند. حضور یک اندازه این بازیگران روی پرده، چندان بلند و زیاد نیست. جالب است هالند که به‌عنوان بازیگر و شخصیت اصلی و محوری فیلم معرفی‌شده دردقیقه 46 فیلم وارد صحنه شده و روی پرده ظاهر می‌شود.
 چند داستانک و شخصیت مستقل
کل داستان فیلم در جنوب اوهایو و ویرجینیای غربی اتفاق می‌افتد، مکانی که نویسنده کتاب در آن بزرگ‌شده است. این داستان دربرگیرنده چند داستانک و شخصیت‌های مستقلی است که در پایان ماجراهای فیلم به‌نوعی به هم پیوند و گره می‌خورند. زمان رخدادهای داستان هم در دهه 60میلادی و پس از پایان دوران سخت جنگ جهانی دوم است.گرچه در نگاه اول، شیطان تمام‌وقت محور مشخصی ندارد و روی شخصیت خاصی تمرکز نمی‌کند (این داستان روایتی از چند شخصیت نابرابر است که ظاهرا ارتباطی باهم ندارند و فقط با نزدیک شدن به پایان فیلم، ارتباط بین آنها کشف می‌شود) اما در کلیت خود یک داستان منسجم باهدفی مشخص است. ویلارد راسل (اسکارسگارد) سرباز جنگ درراه بازگشت به خانه با شارلوت، پیشخدمت (هالی بنت) آشنا شده و ازدواج می‌کند. آروین فرزند آنها (هالند) بعد از مرگ مادر و خودکشی پدر به مادربزرگش سپرده می‌شود که از لنورای یتیم مراقبت می‌کند. پدر لنورا، کشیشی بوده که با تصور شفا دادن مردگان، همسرش هلن (وایکوسکا) را به قتل رسانده تا دوباره زنده‌اش کند. او در حین فرار در دام کارل و سندی (کلارک و ریلی کونگ) زوجی می‌افتد که طی سفر به شهرهای مختلف دست به قتل می‌زنند. این دو قاتل زنجیره‌ای کشیش را می‌کشند. کلانتر لی بادکتر (سباستین استن) که فاسد است و از قدرت خود سوءاستفاده می‌کند، متوجه می‌شود خواهرش، سندی قاتل زنجیره‌ای است و سعی در نابودی مدارک اتهام او دارد. به‌زودی او می‌فهمد قاتل کشیش پرستون (پاتینسن) می‌تواند آروین باشد. دلیل قتل هم انتقام است. کشیش خوش‌مشرب اما فاسد منطقه لنورا را فریب و موردتعدی قرار داده است. آروین که به‌خوبی تربیت‌شده و قرار است آدم خوبی باشد، به دلیل سیر تحولات و وقایع، به چیز وحشتناکی تبدیل‌شده که نباید باشد.
 سرانجام موفقیت‌آمیز
جیک جیلنهال که مدیر تولید و یکی از تهیه‌کنندگان فیلم بود، تمایل زیادی داشت تا یکی از نقش‌های آن را به‌عهده بگیرد اما کارگردان با این موضوع مخالفت کرد. ابتدا قرار بود کریس ایوانز (کاپیتان آمریکا گونه ابرقهرمانانه) نقش کلانتر فاسد ماجرا را به‌عهده بگیرد اما در ادامه کار استن جایگزین او شد. مدیران نتفلیکس اعلام کردند شیطان تمام‌وقت در دو هفته اول پخش استریم خود، پربیننده‌ترین فیلم پلتفرم‌های اینترنتی بوده است. استقبال منتقدان از این درام دلهره‌آور بسیار خوب بود و نقدهای مثبتی را دریافت کرد. منتقد شیکاگو تریبون نوشت: «معلوم نیست کارگردان بااین‌همه شخصیت و بازیگر و داستانک‌هایی که قرار است در انتها به یکدیگر برسند، چه کرده است. انجام موفقیت‌آمیز این کار، اصلا چیز ساده‌ای نیست.» به گفته منتقد ورایتی: «بسیار سخت است که بتوان این درجه از خشونت را در یک فیلم سینمایی شاهد بود اما این خشونت ریشه در واقعیت‌ها دارد و همین نکته است که تماشای فیلم را تبدیل به تجربه‌ای ترسناک و دلهره‌آور می‌کند. شیطان تمام‌وقت به ما رفتارهای بسیار بدی را نشان می‌دهد که از آدم‌هایی هیولاگونه سر می‌زند و بااین‌حال، این رفتارها را مورد مکاشفه و انتقاد قرار می‌دهد. بعد از دیدن این فیلم، هر تماشاگری یک نگاه به درون خود انداخته و از خودش می‌پرسد چگونه آدمی است.»