گوجه سبز چیست؟ از کجا آمده و به کجا می‌رود؟

گوجه سبز چیست؟ از کجا آمده و به کجا می‌رود؟

یک گزاره نسبتا تایید شده بین آدم‌هایی که همه چیزشان را پای رفاقت داده‌اند و می‌دهند هست که می‌گوید: «هر قدر که کم‌تر باشی عزیزتری!» حالا شده حکایت گوجه سبز و دیگر میوه‌هایی که همیشه نیستند. وقتی از راه می‌رسند اسم‌شان می‌شود نوبرانه و مردم برای خرید مثقال مثقال‌شان صف می‌کشند و زود هم می‌رود و مزه‌اش می‌ماند توی دهان عاشقانی که 10 ماه دیگر آن را مزمزه می‌کنند تا دوباره سر و کله این سوگلی نوبرانه پیدا شود. تقریبا در همه اقلیم‌ها میوه‌هایی که این‌طور در جامعه سوگلی می‌شوند، حول‌شان چیزهایی شکل می‌گیرد که دیگر به آن میوه می‌شود به مثابه یک خرده فرهنگ نگاه کرد. مثلا در اقلیم‌های جنوبی کشور با خرما این برخورد را دارند و برای هر مرحله از سیر رسیدن خرما یک اسم خاص می‌گذارند و در هر مرحله می‌توانند با استفاده از اصول و مراسم خاصی آن نوع از خرما تبدیل به دسر، میان وعده یا وعده غذایی خاصی کنند که حتی خوردنش هم آداب و رسوم خاصی را می‌طلبد. گوجه سبز نیز به عنوان یکی از همین میوه‌های سوگلی که دو سه ماه از سال مهمان سفره‌ها است،‌ مثل همه سوگلی‌های اقلیم‌های مختلف، خرده‌فرهنگ‌هایی را پیرامون خودش درست می‌کند که جالب توجه‌اند. از اسامی مختلفی که در هر مرحله از سیر رسیدن به خود می‌گیرد، تا غذاها و میان‌وعده‌هایی که در هر مرحله با آن درست می‌شود و تا خرده فرهنگ‌ها و آداب و رسومی که پیرامون آن شکل می‌گیرد. در این قسمت از هفتگ جام جم این خرده فرهنگ خوشمزه را با رسم شکل برایتان توضیح داده‌ایم.

شکوفه
شکوفه گوجه سبز برگ‌های لطیف و نازک سفید دارد با میانه سبز کم‌رنگ که زیبایی وصف‌ناپذیری را به درخت گوجه سبز می‌دهد. البته این زیبایی پر از ناز و کرشمه، خیلی وقت‌ها داد و اشک کشاورزها را درمی‌آورد. از آن‌جایی که در شرایط معمولی آب و هوا اواسط تا اواخر اسفند باز می‌شود و با کوچک‌ترین سرمایی که در اواخر اسفندماه طبیعی است، اصطلاحا «سرما می‌زند» یا «می‌سوزد» و دیگر آن سال از گوجه سبز خبری نیست.



گوجه سبز ریز
این شکل از گوجه سبز را یا بچه‌هایی که پدرشان باغ‌دار است خورده‌اند یا مرفهان بی‌دردی که حاضرند برای چند مثقال میوه نوبرانه پول گزاف بدهند. حالا چرا می‌گوییم بچه‌هایی که پدرشان با‌غ‌دار است؟ چون حتی خود باغ‌دارها هم زیاد به این گوجه‌سبزهای ریز دست نمی‌زنند، چرا که تا چند هفته بعد می‌توانند بسیار درشت‌تر از آن را از درخت بچینند و این اقتصادی‌تر است.
این شکل از گوجه سبز که تقریبا اولین شکل بعد از شکوفه است که می‌شود به آن گوجه سبز گفت، هسته بسیار نرم و قابل خوردنی دارد که تلخی‌اش در ترکیب با ترشی میوه،‌ طعم خاصی را به این میوه لاکچری می‌دهد.


گوجه سبز
چند هفته پس از آن گوجه‌ سبزهای ریزی که با هسته می‌شود خورد و فقط بچه‌هایی که پدرشان باغ‌دار است یا مرفهان بی درد می‌خورند، چیزی سر شاخه‌های درخت عمل می‌آید که همه به نام گوجه سبز می‌شناسیم. گوجه سبز در واقع شکل نرسیده نوعی از آلو است که عاشقان این میوه اجازه نمی‌دهند چند هفته دیگر سر درخت بماند و برسد.


آلو
همه ما همیشه دوست داریم به اهداف‌مان در زندگی برسیم. به تقدیری که خدا برایمان تعیین کرده و چیزی که تمام عمر برای آن تلاش می‌کنیم. اما همیشه وسط راه رسیدن به این آرزوها دست‌هایی هستند که می‌آیند سر راه‌مان و این مسیر را قطع می‌کنند و مانع از رسیدن به مقصد می‌شوند. گوجه سبز بی‌نوا هم از همان موقع که سر درخت شکوفه می‌زند، مثل همه انواع مخلوقات خدا دلش می‌خواهد به آخر سیر تکامل خودش برسد و آلو بشود. اما از آن‌جایی که عاشقان نوع کال این میوه بسیار بیشتر از دوست‌داران نوع رسیده آن هستند، همیشه دست‌هایی سر راه تکامل این میوه می‌آیند و به بهانه نوبرانه مسیر رشد و تکامل آن را می‌برند.



دسر گوجه سبز
یکی از شکل‌های قدیمی خوردن گوجه سبز که گوجه‌سبزخورهای قدیمی آن را اختراع کرده‌اند، گوجه سبز کوبیده شده با نعنا است. پدربزرگ و مادربزرگ‌هایی که جوانی‌شان را به خوردن گوجه سبز تازه پای درخت سپری کرده‌اند، برای سال‌های پیری‌شان که سردی مزاج گوجه سبز اذیت‌شان می‌کند و دندان خوردن آن را ندارند،‌ چیزی اختراع کرده‌اند که نه فقط برای خودشان بلکه برای همه عاشقان گوجه سبز و حتی کسانی که این میوه را دوست ندارند، دستاورد بزرگی است. در تهیه این میان وعده، هسته‌ گوجه سبزها را درمی‌آورند و آن‌ها را داخل یک قابلمه در دار می‌ریزند و نعنا و نمک را اضافه می‌کنند. سپس در قابلمه را بسته و آن را به قدری تکان می‌دهند که گوجه سبزها با نعنا کوبیده شوند. سپس آن را با چند پر نعنای تازه سرو می‌کنند.




لواشک
گوجه سبز در خانه کسانی که در اقلیم این میوه زندگی می‌کنند، حکم شلواری را دارد که به مرور شلوارک می‌شود و بعد دستمال و بعد دستگیره و آخر سر هم نخ دندان! از آن‌جایی که این میوه همیشه سال نیست، خانواده‌هایی که جان‌ و بنیان‌شان به این میوه بسته است،‌ کاری می‌کنند که آن را همیشه سال داشته باشند. بعضی نوع رسیده آن را خشک می‌کنند و آلو خشک به دست می‌آورند و برخی دیگر،‌ آن را می‌پزند و هسته‌اش را می‌گیرند و شیره‌اش را پهن می‌کنند داخل سینی یا هر چه که بشود پهنش کرد و می‌گذارند در هوای آزاد یا زیر پنکه‌های فلزی قدیمی. یکی از خاطرات مشترک همه کسانی که بچگی‌شان به حسرت کشیدن کنار سینی‌های لواشک گذشته است، ناخنک زدن به سینی لواشکی است که هنوز خشک نشده.



آلو، آلوچه، قطره‌طلا
یکی از مشکلات جدی که مردم شهریار و برغان و کردان و دیگر جاهایی که گوجه سبز تولید می‌کنند با مردم دیگر شهرها دارند این است که این مردم غالبا فرق آلو،‌ آلوچه و قطره طلا را نمی‌دانند. یک بار برای همیشه! آلو،‌ رسیده گوجه سبز است. قطره طلا یک جور آلوی دیگر است که رنگش زرد است و فرق دارد و آلوچه نوعی فرآورده از آلو است که بسیاری از مردم به اشتباه آن را به گوجه سبز محترم نسبت می‌دهند!