مردم تا صبح نخوابیدند

گلزن استقلال در فینال 51 سال پیش؛

مردم تا صبح نخوابیدند

51 سال پیش (21 فروردین 1349) در چنین روزی مسعود معینی با یك شلیك به‌یادماندنی در امجدیه گل دوم و قهرمانی‌بخش استقلال را زد تا برای همیشه نام خودش را در تاریخ این باشگاه ماندگار كند. معینی هنوز هم جزئیات آن گل و آن مسابقه را به‌یاد دارد.

 نیم‌قرن از نخستین قهرمانی استقلال در آسیا می‌گذرد، از آن قهرمانی بگویید؟
در فینال با تیمی روبه‌رو شدیم كه دو دوره قبل قهرمان آسیا شده بود و تیم قدرتمندی بود. هفت، هشت بازیكن این تیم ملی‌پوش به شمار می‎رفتند. از سویی بازیكنان این تیم قبل از این‌كه ایران به جام جهانی برود، تجربه بازی در آن رقابت‌ها را داشتند. به‌هرحال ما قهرمان شدیم و آن شب به‌یادماندنی مردم تا صبح بیدار بودند و نخوابیدند. خوشحالی بی‌حد و اندازه‌ای وجود داشت.
 چه شد كه به عنوان یار كمكی به استقلال رفتید؟
من بازیكن تیم جوانان بانك ملی بودم و امیر ابوطالب، سرمربی وقت تیم گاهی از بازیكنان تیم جوانان در تركیب بزرگسالان استفاده می‌كرد. پیش از مسابقات جام آسیا، تاج مهمان بانك ملی بود و ابوطالب اجازه داد كه من 20 دقیقه پایانی بازی كنم. بعد از بازی رایكوف نزد من آمد و به من گفت به تو احتیاج دارم، چون برای آسیا آماده می‌شویم. من هم قراردادی 4000 تومانی با استقلال بستم. قرار بود به پرسپولیس بروم
اما رایكوف به من اصرار كرد كه به استقلال بروم. او گفت اگر بیایی آینده فوتبالت تضمین می‌شود. این شد كه رفتم استقلال.
 یكی از برجسته‌ترین نكات آن فینال گل بسیار زیبای شما بود كه منجر به آن قهرمانی شد. آن گل را توصیف كنید.
من با این‌كه شش بازی انجام داده بودم، اما نمی‌توانستم احساسات خودم را در آن مسابقه با دیدن آن حجم تماشاگر كنترل كنم. بازی متعادلی بود. در نیمه دوم روی یك اشتباه، در واقع یك جاگیری اشتباه، گل خوردیم. بعد از گل سكوت عجیبی در امجدیه حاكم شد. مرحوم ناصر حجازی با وجود سن كم به بچه‌ها روحیه می‌داد و حتی خود رایكوف هم به ما روحیه می‌داد. یك ربع مانده به پایان بازی رایكوف دست به كار عجیبی زد، علی جباری را بیرون كشید و به جای او مهدی حاج‌محمد را به میدان فرستاد و همین بازیكن دفاع هاپوئل را به هم ریخت. در نهایت گل مساوی به وسیله وفاخواه به ثمر رسید. بعد از آن گل، شور و نشاط خاصی در امجدیه به وجود آمد. بازی در همان 90 دقیقه با نتیجه مساوی به پایان رسید. در زمان استراحت رایكوف به ما گفت من اطمینان دارم كه بازی را می‌بریم.
در جریان بازی پورحیدری یك خطا گرفت و همان خطا را خودش زد. توپ كه برگشت روی سینه من آمد، آن را كنترل كردم و روی پای راستم انداختم و سپس روی پای چپ. با وجود ازدحام بازیكنان ما جلوی دروازه هاپوئل، شوت من مستقیم چسبید به تور. آن گل استادیوم را منفجر كرد. دیدن هیجان مردم واقعا زیبا بود. بعد از بازی به سمت رایكوف رفتم، او را در آغوش گرفتم و تا می‌توانستم گریه كردم. عكس آن در نشریات چاپ شد و این تیتر را زدند: «اشك مقدس برای پیروزی».
 استقلال یك بار دیگر بعد از آن هم قهرمان شد، اما اكنون 30 سال است كه چنین موفقیتی دیگر رقم نخورده. چرا این قهرمانی دیگر تكرار نشد؟
بدون اغراق بگویم؛ فوتبال ایران در دهه‌های 40 و 50 در آسیا قدرت اول بود و كشورهایی مثل ژاپن و كره‌جنوبی توان رقابت با ما را نداشتند. كشورهای عربی هم به‌تازگی فوتبال را آغاز كرده بودند. اما سال‎ها گذشته و فوتبال كاملا در آسیا تغییر كرده است؛ از عربستان، امارات و حتی بحرین گرفته تا ژاپن و كره‌جنوبی. همه قدرتمند شده و كمبودهای خود را جبران كرده‌اند، اما ما نتوانسته‌ایم كاری انجام دهیم.
 حال و روز استقلال را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
الان چند تیم مدعی قهرمانی هستند، از استقلال و پرسپولیس گرفته تا سپاهان. اما در رابطه با استقلال باید بگویم گاهی اوقات مسائل احساسی به وجود می‌آید. از طرف دیگر مشكل مالی در تیمی كه می‌خواهد قهرمان شود، نباید وجود داشته باشد و مدیریت نیز باید كاملا هوشمندانه باشد. البته فرهاد مجیدی برای تیم مدعی استقلال كاملا تاثیرگذار است. با تمام این اوصاف، باید بگویم این تیم در خط دفاع نیاز به بازیكن جدید دارد.