نسخه Pdf

 جدال با سم مار تا یک قدمی مرگ

مرد کوهنورد با اقدام سریع امدادگران اورژانس نجات یافت

جدال با سم مار تا یک قدمی مرگ

قرار بود با کوهنوردی جمعه‌ای خاطره‌انگیز برای سه مرد جوان رقم بخورد تا خستگی یک هفته کاری را با لذت بردن از هوای پاک کوهستان، از تن به‌در کنند، اما آنچه نصیب‌شان شد، رودررویی واقعی با مرگی بود که به انتظار یکی از آنان نشسته بود گرچه با اقدام به موقع تکنیسین‌های اورژانس 115 گندمان بروجن، ختم به‌خیر شد.
چهار روز از حادثه ‌گذشته، اما عبدا... آران هنوز در بیمارستان بستری است. اوضاع دست راستش چندان تعریفی ندارد و جای گزش هنوز متورم است و سیاه شده، با این حال خدا را شکر می‌کند که از مرگ جسته است. او به خبرنگار جام‌جم می‌گوید: «روز جمعه 27‌فروردین، ساعت 10 صبح با دو نفر از دوستانم برای تفریح به سمت‌کوه مورچگان در روستای مورچگان بروجن حرکت ‌کردیم. ناهار را که خوردیم، ساعت دو و نیم بعدازظهر، تصمیم گرفتیم به پایین برگردیم. موقع برگشت به جایی به‌نام دکل مورچگان رسیدیم. آنجا دستم را دراز کردم تا گیاهی بچینم که ناگهان چیزی دستم را گزید. اول مار را ندیدم و وقتی نیش زد متوجه شدم. دوستانم چند متر از من فاصله گرفتند تا آنها را هم مار نیش نزند. مطمئن هستم که مار جعفری بود، چون آنجا فقط مار جعفری دارد. پارسال هم یکی از دوستان‌مان را مار زد و بنده خدا، پنج‌شش ماه در بیمارستان بستری بود تا حالش بهتر شد. بعد از این‌که مار نیشم زد، دستم سیاه و بی‌حس شد و از جای گزش خون خارج می‌شد. کم‌کم بی‌حال شدم و بدنم عرق‌کرد.»
او ادامه می‌دهد: «دوستانم از هلال‌احمر درخواست کمک کردند که‌ گفتند کاری انجام ندهید تا همکاران‌شان از راه برسند. 20 دقیقه صبرکردیم، اما خبری نشد. برای همین یکی از دوستانم که با تجربه است، بالای محل گزش مار را بست و جای نیش را مکید تا سم را خارج‌ کند. بعد با اورژانس 115 گندمان تماس گرفتند که خیلی زود خودشان را به ما رساندند، اما برایم مسکن تزریق نکردند.»
درحالی‌که هر لحظه ممکن بود بدن آران 36 ساله، واکنش متفاوت و مرگباری نسبت به سم مار از خود نشان دهد، دو نفر از تکنیسین‌های اورژانس ‌گندمان از راه رسیدند. ایمان امیری یکی از تکنیسین‌ها می‌گوید: «آن روز در حال بازگشت از ماموریت بودیم ‌که مارگزیدگی به ما گزارش شد. محل اعلام شده صعب‌العبور بود، اما چون هر ثانیه برای نجات جان بیمار بسیار باارزش است، با آمبولانس به سمت محل حرکت کردیم. مسیر طوری بود که هر لحظه امکان داشت آمبولانس چپ کند یا به درون دره عمیقی ‌که همان حوالی بود، سقوط کنیم تا جایی‌که می‌شد با آمبولانس رفتیم و پس از آن چون دیگر امکان بالا رفتن نبود، آمبولانس را پارک‌کرده و پس از برداشتن لوازم ضروری به سمت ارتفاعات حرکت کردیم. 45 دقیقه پیاده‌روی ‌کردیم تا بالاخره به بیمار رسیدیم. البته این وظیفه هلال‌احمر است که بیمار را با استفاده از تجهیزات‌ به پایین کوه منتقل‌کند و در اختیار اورژانس قرار دهد، اما چون هنوز نیامده بودند، ما برحسب وظیفه انسانی این کار را انجام دادیم. وقتی رسیدیم، بیمار تقریبا هوشیار بود اما تا حدودی فشار خونش افت کرده بود و کمی هم تنگی نفس داشت. پس از آتل‌بندی دستش، سرمی برای افزایش فشارخون به او وصل‌کردیم.»
آن‌طور که امیری توضیح می‌دهد، تجویز مسکن برای افراد مارگزیده ممنوع بوده و مهم‌ترین اقدام اورژانس در چنین مواقعی، تمرکز بر انجام بهترین درمان و نجات جان بیمار از مشکلات احتمالی مانند تنگی نفس، شوک و مرگ ناشی از مارگزیدگی است: «با انجام اقدامات اولیه درمانی، وضعیت بیمار پایدار شد و پس از انتقال به آمبولانس، به او اکسیژن وصل‌ کردیم و خوشبختانه ‌کار به مداخلات تهاجمی و اینتوبه نکشید. سپس او را به بیمارستان ولیعصر بروجن منتقل‌کردیم تا تحت درمان‌های تکمیلی قرار گیرد.»