روایت دوستان فرنوش شیخی از سقوط هواپیما كاش خواب باشد
كاش خواب باشد كاش پدرم زنده باشد
تماسهای مكرر با فرنوش شیخی بیفایده است. او پدرش را از دست داده، آن هم در یك حادثه هولناك. هواپیمایی كه پدر ملیپوش والیبال ایران هم یكی از جانباختگانش بود. در شرایطی كه فرنوش داشت خودش را آماده میكرد تا برای دیدن كاوه رضایی (همسرش) به قطر برود، اما شرایط جور نشد و شیخی ترجیح داد تا در تهران و كنار خانوادهاش باشد كه این حادثه تلخ رقم خورد. رسانهها و فضای مجازی پر شده بود از عكس فرنوش و فریدون پدرش. خبر شوكهآوری بود كه باورش برای این بانوی ملیپوش سخت بود. طوری كه فریبا سلیمانی مربی فرنوش میگوید: بنده خدا اصلا نمیتوانست حرف بزند. دوستانش در كنارش هستند، اما فرنوش مدام فریاد میزند كه كاش همه اینهایی كه اتفاق افتاده خواب باشد. كاش هواپیمایی سقوط نكرده باشد و كاش پدرش زنده باشد.
فرنوش و پدرش فراتر از رابطه پدر و دختری، رفیق هم بودند. این را همه آنهایی كه از نزدیك خانواده شیخی را میشناسند میدانند. پدر بهشدت پرسپولیسی و داماد استقلالی. فرنوش تا زمانی كه پرسپولیس تیم والیبال بانوان داشت به احترام پدرش در این تیم مانده بود. دیروز تلاش زیادی كردیم تا با خود فرنوش تماس بگیریم كه حال نامساعد او اجازه برقراری تماس را نداد.
فرنوش و پدرش فراتر از رابطه پدر و دختری، رفیق هم بودند. این را همه آنهایی كه از نزدیك خانواده شیخی را میشناسند میدانند. پدر بهشدت پرسپولیسی و داماد استقلالی. فرنوش تا زمانی كه پرسپولیس تیم والیبال بانوان داشت به احترام پدرش در این تیم مانده بود. دیروز تلاش زیادی كردیم تا با خود فرنوش تماس بگیریم كه حال نامساعد او اجازه برقراری تماس را نداد.