نائینیمحمدی در گفتوگو با جامجم:
فكر میكردم مصاحبه رادیویی است
من تقریبا سیزده چهارده سال است كه زیاد از منزل خارج نمیشوم. چه بشود كه به بنیاد بروم. عقیده قلبیام این است به خاطر وظیفه به جبهه رفتهام و برای همین از هیچكس توقع ندارم. بعد از جنگ هم بسیاری از ادارهجات به من پیشنهاد دادند اما گفتم نه، نمیخواهم سر بار كسی باشم. چند بار هم كسانی آمدند و پیشنهاد كردند به برنامهها بروم و صحبت كنم، اما نپذیرفتم. بعد از آن آقای كاظمی آمدند و گفتند قراراست كتابی به نام اكیپ حاج هادی بنویسند و چون بسیاری از بچههای اكیپ را نمیشناختند یا به آنان دسترسی نداشتند من دوستان را به منزلم میآوردم تا برای آقای كاظمی خاطرههایشان را بگویند. قبل از برنامه هزارداستان به من گفتند، قرار است در یك مصاحبه رادیویی شركت كنی ولی وقتی آنجا رسیدم متوجه ماجرا شدم. كارگردان آمد و حدود نیمساعت با من صحبت كرد و گفت قرار بود ماجرا را تعریف كنی، فرقی نمیكند، حالا جلوی دوربین بگو. حرف زدیم تا بالاخره راضی شدم.
چرا از مردم تشكر میكنم؟
آقای سلوكی در برنامه گفت چرا از مردم تشكر میكنی، گفتم چون مردم ما مردم خوبی هستند و ما هرچه داریم از آنان است. آن زمان برای عقیده خود و برای راحتی همین مردم رفتیم، حال چه توقعی میتوانیم داشته باشیم؟ كارهایی كه بنیاد میكند لطف است وگرنه ما چیزی نمیخواهیم. این برنامه یكی از آن قسمتهایی است كه چند بار بازپخش شده و من كه دوست نداشتم دیده شوم الان مدام قصهام شنیده میشود. بعد از برنامه در اینستاگرامم مردم كامنتهای محبتآمیز میگذارند و بسیاری از دوستانم هم میگویند ما میدانستیم تو مجروح هستی اما ماجرایش را برای اولینبار شنیدهایم و نمیدانستیم در این حد بوده است. در این مدت برخوردهای جالبی دیدهام چون تا امروز افراد كمی از این قضیه خبر داشتند و حالا خیلیها میدانند. مدتی است به خاطر دبیرستان پسرم ساكن پاكدشت هستم. بعد از این قضیه رئیس آموزش و پرورش منطقه و سپاه آمدند من را بردند تا صحبت كنم و مسجد جامع امیرالمومنین هم كانال زده و راجع به این موضوع كار میكنند. به طور كلی مردم لطف دارند. از سپاه و ادارههای مختلف هم تماس میگیرند.
چرا از مردم تشكر میكنم؟
آقای سلوكی در برنامه گفت چرا از مردم تشكر میكنی، گفتم چون مردم ما مردم خوبی هستند و ما هرچه داریم از آنان است. آن زمان برای عقیده خود و برای راحتی همین مردم رفتیم، حال چه توقعی میتوانیم داشته باشیم؟ كارهایی كه بنیاد میكند لطف است وگرنه ما چیزی نمیخواهیم. این برنامه یكی از آن قسمتهایی است كه چند بار بازپخش شده و من كه دوست نداشتم دیده شوم الان مدام قصهام شنیده میشود. بعد از برنامه در اینستاگرامم مردم كامنتهای محبتآمیز میگذارند و بسیاری از دوستانم هم میگویند ما میدانستیم تو مجروح هستی اما ماجرایش را برای اولینبار شنیدهایم و نمیدانستیم در این حد بوده است. در این مدت برخوردهای جالبی دیدهام چون تا امروز افراد كمی از این قضیه خبر داشتند و حالا خیلیها میدانند. مدتی است به خاطر دبیرستان پسرم ساكن پاكدشت هستم. بعد از این قضیه رئیس آموزش و پرورش منطقه و سپاه آمدند من را بردند تا صحبت كنم و مسجد جامع امیرالمومنین هم كانال زده و راجع به این موضوع كار میكنند. به طور كلی مردم لطف دارند. از سپاه و ادارههای مختلف هم تماس میگیرند.