دبیر كارگروه ساماندهی مد و لباس كشور از فراز و نشیبهای این حوزه میگوید
آشتی دادن طراحان با پارچه ایرانی
مد و لباس از آن مقولههای پر ماجرایی است كه هر كدام از ما خواسته و ناخواسته درگیر آن هستیم، درگیریای كه بعضی وقتها شیرین است و گاهی هم به لطف نبود برنامهریزی درست برای آن از مدلها گرفته تا قیمتها و... تلخ میشود. برای رفع این تلخی مدتهاست كارگروهی با عنوان ساماندهی مد و لباس تشكیل شده تا در حد توانش تنشهای این دنیای پرهیاهو را مدیریت كند. باز هم در همین مسیر توسط این كارگروه، جشنواره «مد و لباس فجر» هم چندسالی میشود با حضور طراحان و تولیدكنندگان شكل گرفته و هشتمین دوره آن از روز گذشته كارش را در بوستان گفتوگو آغاز كرده است. جشنوارهای كه در این سالها در بخشهای مختلفی از جمله پوشاك اجتماع كه از موضوعات همیشگی روز است، فعالیت كرده. اما این كه اقدامات این كارگروه و رویدادی كه در سایه آن برپا شده، چقدر به داد حال و اوضاع امروز جامعه رسیده است، سوالی است كه باعث شد سراغ حمید قبادی، دبیر این كارگروه برویم.
سالهاست مدام از فعالیتهای مختلفی گفته میشود كه در حوزه مد و لباس صورت گرفته اما واقعیت این است میزان تأثیرگذاری آن در كل كشور چندان به چشم نمیآید. خود شما از این روند چه برآوردی دارید و فكر میكنید این حد از فعالیت كافی است؟
قطعأ فعالیتهایی در این حوزه انجام شده اما به هیچ وجه نمیتوانیم بگوییم اقدامات صورت گرفته كافی است. علاوه بر اینها یكی از رویكردهای اصلی جشنواره معرفی سلسلهاقدامات پیشین است و این طور نیست كه بگوییم حالا كه جشنواره برگزار شد باید شاهد تغییرات سریع در جامعه باشیم. این جشنوارهای است تا طراحان و تولیدكنندكان در آن حاضر و باهم آشنا شوند در طول سال تغییراتی را در روند فعالیتهایشان ایجاد كنند. من صحبتهای شما را اینطور كامل میكنم كه تا امروز اقدامات مختلف و تغییرات قابل توجهی در ویترینها صورت گرفته و امكان دسترسی مردم به این طرحها نسبت به گذشته افزایش پیدا كرده ولی بازهم اگر بگویید كافی است من پاسخ میدهم كه نه، به هیچ عنوان این میزان از فعالیت كافی نیست و هنوز با شرایط ایدهآلمان فاصله داریم. در این بین در گرایشهای مختلف حتی عقبتر از لباس اجتماعی بانوان هستیم و باید بیشتر روی بخشهایی مثل پوشاك آقایان، كودكان و... كار شود.
با این حال در جشنواره بخشی با عنوان كاربردی وجود دارد كه در آن هرسال آثاری برگزیده و معرفی میشوند، آنها چه سرنوشتی دارند؟
در مقطعی بهطور كلی ما بخش كاربردی نداشتیم، چون اطمینانی برای تولید انبوه نداشتیم اما از دوره سوم و چهارم به بعد این بخش را اضافه كردیم و با استقبال خوبی هم مواجه شد. امسال هم آمار در این بخش بالاتر از گذشته بوده و تلاش ما این است كه این كارها به تولید انبوه برسد، البته مدسازی تنها تبدیل همان محصول به تولید نیست و اقتباس و ارائه الگو یكی از اهداف جشنواره است كه میتواند مورد پیشنهاد قرار بگیرد و در نهایت از طریق تولیدكنندگانمان در بخش خصوصی كاربردی شود.
در این فضا تا اسم لباس ایرانی میآید اگر كمی هم كیفیت داشته باشد، با قیمتهای عجیب و غریب روبه رو میشویم، برای این موضوع چطور؟ فكری كردهاید؟
درباره این كه در حال حاضر میزان قیمتها چگونه است، معتقدم كه نسبت افزایش قیمت در حوزه مد و لباس در مقایسه با سایر محصولات از مواد غذایی گرفته تا موارد دیگر كمتر است، ما در سایر حوزهها افزایش چهار برابری یا بیشتر را در قیمتگذاری میبینیم، اما در بخش مد و لباس واقعا چنین فضایی را نمیبینیم چون در این حوزه تا حدی اعتقاد، اعتماد و رفتار فرهنگی حاكم است كه در كنار بحث اقتصادی وجود دارد. اما این كه میگویید در بعضی فضاها قیمتهای بالایی را میبینید من هم با شما موافق و هم عقیده هستم. با این حال بازهم میگویم تا مادامی كه ما امكان تولید انبوه را برای این آثار ایجاد نكنیم با چنین مشكلاتی مواجه هستیم. من این بحث را به دو بخش تقسیم میكنم؛ اول آن كه طراحی مانند كتاب، فیلمسازی، ساخت یك آهنگ و... یك تألیف است یعنی در بخشبندی هنر تألیف نقش اولیه را بهعهده دارد. در این بین معتقدم كه هزینه تألیف در كشور ما به قدر كافی پرداخت نمیشود. یعنی اگر ما اثری را به عنوان یك تألیف در طراحی ببینیم حتی برای آن همین ارقامی كه میگوییم گران است هم پرداخت نمیشود. یعنی هزینه فكری و اندیشهای كه در آن یك طراح مدتها برایش وقت میگذارد به قدر كافی به آن پرداخته نمیشود. این در حالی است كه اگر بخواهیم هزینه همان تألیف را پرداخت كنیم ممكن است با نرخ من مصرفكننده مطابقت نداشته باشد چنان كه شمااگر بخواهید هزینه تألیف یك فیلم را پرداخت كنید اصلا
امكان پذیر نیست یا هزینه سرسام آوری را به خود اختصاص میدهد. این موضوع در مقیاس خودش در حوزه پوشاك و دیگر هنرها هم این گونه است. با این تفاسیر در بخش اول باید به حق مولف كه اینجا طراح است احترام بگذاریم و از نرخهایی كه با عنوان گران بودن از آنها یاد میشود، صرف نظر كنیم. علاوه بر اینها نكته دوم كه ما هم به دنبال سیاستگذاری برای آن هستیم، این است كه تألیفهای تأیید شده به عرضه تولید انبوه برسد. یعنی مثل سایر تألیفات یا همان كتابی كه نوشته میشود و تا به تولید انبوه نرسد قیمتش شكسته نمیشود در حوزه طراحی لباس نیز همین طور است. تلاش ما هم در این فضا این است كه طراحیهایی كه شكل میگیرد جنبه تولید انبوه هم داشته و برای مصرف كننده هم مقرون به صرفه باشد.
برای همین بحث تولید انبوه چه برنامهای دارید؟
اگر بتوانیم لباسهایی را كه توسط گروههای مرجع و نمونهها و الگوهایی كه در رویدادهای مختلف به نمایش درمیآید، به تولید انبوه برسانیم طبیعتا قیمتها هم به شدت كاهش پیدا میكند. حضور اتحادیهها و انجمنهای تخصصی و تشكلهای صنفی یكی از مواردی است كه میتواند به این مسیر كمك كند. البته بهطور مشخص این وظیفه وزارت صنعت، معدن و تجارت است كه كاربردی بودن آثار را دنبال كند در كنار آن اتحادیهها هم به نیابت از آن بخش و با همراهی وزارتخانه مذكور حضور دارند. من امیدوار هستم بتوانیم با همه سختیها و شرایطی كه وجود دارد با موارد مهم این حوزه مثل توجه و اعتماد به پارچه ایرانی، استخراج نگاه از نمونههای خارجی، كارهای دستیافتنی و كم هزینه تری را تولید كنیم. پارچه ایرانی قیمت مناسب تری دارد و البته خلاقیت بیشتری را هم میطلبد. در این دوره از جشنواره نگاه ما این است كه به ارتباط بین طراح و پارچه ایرانی عمق ببخشیم تا آن قیمتهای اولیه هم به مراتب كاهش پیدا كند.
با این حال در این سالها كه مدام چنین صحبتی مطرح است هنوز آن طور كه باید این مساله پیش نرفته... .
بله، البته نمیتوان به كل گفت كه كاری انجام نشده، همكاران ما در حال پژوهشی هستند كه در آن میزان عرضه مجموعههای جدید در گام اول، باقی مانده آنها در مرحله تخفیف و بعد هم خارج از دوره را مقایسه میكنند. نرخ این ماجرا در بعضی برندهای مطرح در دنیا كمتر از 10 درصد است؛ یعنی 90 درصد از مجموعههای جدید با قیمتهای بالا عرضه میشوند و 10 درصد در مسیر تخفیف به فروش میروند، در صورتی كه من و شما فكر میكنیم آنها مدام در تخفیفهای 70 و
50 درصدی هستند. این در حالی است كه در حوزه مد و لباس ایرانی این رقم این گونه نیست. ما آمار مختلفی را داریم كه البته حدودی است و میگوید كه بعد از عرضه اصلی حدود 40 تا 50 درصد از كارها در شرایط تخفیف واقعی فروخته میشود و این یعنی در بهترین شرایط تنها حدود60 درصد را با قیمت اصلی میفروشیم و این تفاوت باعث میشود تا قیمتهای تمام شده ما در نگاه تجاری
بالا باشد.
خوب همان كالاهای خارجی، بازار گستردهای برای فروش در كشورهای مختلف دارند، اما ما چنین فضایی را نداریم... .
درست است، تیراژ كارهای ما نسبت به سایر كشورها محدود است چون بازار جهانی را در اختیار نداریم. بازار جهانی علاوه بر كمك به حضور ما در سایر فضاها باعث میشود بتوانیم نرخ را هم پایین بیاوریم. همه اینها مسائلی است كه با آن مواجهیم و نباید توقع داشته باشیم چون این كالا ایرانی است آن را با نازلترین قیمت در اختیار مردم قرار دهیم، در این صورت تولید هم دیگر ادامه نخواهد داشت. ما باید از شرایط طراحی و تولید حمایت كنیم، اما مطالبهگری داشته باشیم و دسترسی برای آن مشخص كنیم. در دو سال گذشته بخشی را در جشنواره قرار دادیم كه از تولیدكنندگان و طراحانی كه آثارشان به تولید انبوه رسیده و نشان شیما دریافت كرده تقدیر میكنیم و همه این اقدامات رخ میدهد تا تازه وارد مرحله انتخاب شویم. ما ابتدای راه هستیم و باید دست به دست هم در همین شرایط كار را با قدرت جلو ببریم، با وجود این من معتقدم نسبت به چند سال گذشته در شرایط مطلوب و بهتری به سر میبریم و الان فعالیت هایمان مثال زدنی است، اتفاقی كه پیشتر گفتن از آن سخت بود.
و در آخر در حوزه صادرات چطور؟ كجای راه هستیم؟
ما برای این بخش توان قابل توجهی داریم، اما هنوز كار زیادی دارد. حضور در بازارهای جهانی تخصصی و تكنیكی است و باید در كنار حمایتهای بیشتر، نگاه گستردهتری به ظرفیتهای صادراتیمان صورت بگیرد چون این بخش به چنین توجهی نیاز دارد. من فكر میكنم اگر تولیدات ما به باور داخلی برسد و از آن طرف نگاه تولیدكننده ما جهانی شود، بتوانیم صادرات را هم انجام دهیم، الان این ظرفیت در كشور ما وجود دارد.