تو كاشف شهید صدر هستی!
مرحوم آقای آصفی هم همین را میگفتند كه: تو كاشف شهید صدر هستی!... و واقعیت هم همین بود كه ایشان حتی در بین طلاب عرب هم شناخته شده نبودند، چه رسد به ایرانیها و من با شور و شوق عجیبی، درسهای ایشان را ضبط و مجالس درس ایشان را تبلیغ میكردم تا كمكم طلاب عرب و ایرانی به شأن و جایگاه رفیع ایشان پی بردند. همانطور كه عرض كردم شهید صدر در بیان روان و ساده مطالب پیچیده كمنظیر بودند. هرگز به شاخ و برگ مطالب نمیپرداختند و سعی جوهره درس را بفهمانند و مطالب را هم طوری بیان میكردند كه اگر فردی سابقه ذهنی هم نداشت، متوجه مطلب میشد.
یكی دیگر از ویژگیهای درس ایشان این بود كه مطلب را از جنبههای مختلف بررسی میكردند و این شمولیت و وسعت دید، از ویژگیهای برجسته درس ایشان بود. موضوعات را با دقت دستهبندی و شاخهها و تقسیمات مختلف آن را از هم تفكیك و جدا میكردند كه در آن زمان میان استادان، مختص خود ایشان بود و حتی از درس اصول و منطق مرحوم مظفر هم دقیقتر دستهبندی میكردند.
ویژگی دیگر درس ایشان ریشهیابی بود. به این شكل كه میگفتند: یك مطلب از كجا ریشه گرفته و چگونه و طی چه مراحلی تطور پیدا كرده است. هنگامی كه بحث مشكل میشد - مثلا بحث ترتب در علم اصول - ایشان دیدگاههای بزرگانی چون آخوند خراسانی، محقق عراقی، محقق نائینی، محقق كمپانی و... را تكتك شرح میدادند و سپس اشكالاتی را كه بر آن نظریهها وارد بودند، بیان میكردند. ایشان معتقد بودند روشی كه این بزرگان در بحث ترتب اتخاذ كردهاند، درست نبوده است و سپس خودشان روش جدیدی ارائه كردند و براساس آن تحقیقات جامعی انجام دادند كه حاصل كار، فوقالعاده بود.
همچنین ایشان در بحث حجیت ظهور، مطالب شگفتانگیزی مطرح كردند. همه این مطالب دشوار را هم به نحوی بیان میكردند كه همه ما مطالب را خیلی راحت درك میكردیم، در حالی كه ایشان حقیقتا نابغه بودند و معمولا نوابغ نمیتوانند مطالب خود را طوری مطرح كنند كه همگان بفهمند، اما سلاست و روانی ایشان در بیان مطالب مشكل، واقعاً حیرتانگیز بود.