نسخه Pdf

رانندگی یک امر مردانه نیست!

سختی کار مربیان تعلیم رانندگی از زبان یك خانم:

رانندگی یک امر مردانه نیست!

بامداد محمدی

25 سال سابقه دارد و عاشق كارش است. خودش می‌گوید دغدغه معیشت ندارد، اما مگر می‌شود دستت به گرمای فرمان بخورد و در تیغ آفتاب تند تابستان زیر گرمای اتاقك یك خودرو آموزش بدهی و چشمی به درآمدت نداشته باشی؟ درآمدی كه انگیزه شود و كمك كند تا تندی و طعنه‌های  برخی راننده‌های مرد را تحمل كنی و با روی گشاده به دختران تهرانی آموزش بدهی. شعایی، یكی از مربیان قدیمی تهران در حوزه تعلیم رانندگی است. در این گفت‌وگو از مشكلات زنان مربی رانندگی می‌گوید.
 به نظر شما چرا این‌قدر در مورد رانندگی زنان شوخی می‌كنند و به نوعی آنها را دست كم می‌گیرند؟
من از سال 72 مشغول كار هستم و نزدیك به 25 سال سابقه دارم. در این مدت به این نتیجه رسیدم كه خانم‌ها به دلیل این‌كه اجازه استفاده از خودرو را مانند مردان در كودكی نداشته‌اند، تجربه كمتری نسبت به مردان دارند. یعنی توانایی رانندگی در زنان تقویت نشده است. آمار فوتی در تصادف زنان بسیار كمتر از مردان و تصادفات منجر به جرح در مردان بسیار بیشتر است.
 یكی از مقامات راهور پلیس پیش از این گفته بود به‌دلیل كمتر استفاده كردن زنان از خودرو، میزان تصادفات آنها هم كمتر است. این را قبول دارید؟ 
نه این را قبول ندارم. خانم‌ها هم به همان نسبت استفاده می‌كنند اما تجربه كمتری نسبت به مردان دارند. ربطی هم به جنسیت ندارد. البته ضعف خانم‌ها زاویه دیدشان در رانندگی است كه به نسبت ضعیف‌تر است. یعنی تصوری كه مردان از رانندگی دارند جامع‌تر است. مردان وقتی خودروی مقابل خودشان را می‌بینند، چند متر جلوتر را می‌بیند، اما خانم‌ها قدری محدودتر نگاه می‌كنند.
 طبق قانون یك مرد نمی‌تواند مربی تعلیم رانندگی زن داشته باشد. تا به حال شده كه درخواستی داشته باشید كه فقط با شما تعلیم ببینند؟
بله. برخی از خانم‌ها بودند كه می‌گفتند پسرمان حتما باید توسط شما آموزش ببیند اما امكان آن عملا نبود. 
 به نظر شما، رانندگی در تهران مردانه است؟
نه اصلا. رانندگی مردانه نیست.
 بیشترین مشكلات شما در این مدت
 چه بوده است؟
مشكلات بسیاری بوده از مزاحمت گرفته تا مشكلات معیشتی. الان بیشتر همكاران من مشكل معیشتی دارند اما من عاشق كارم هستم و از این‌كه شاگردان قدیمی خودم را در خیابان ببینم بی‌نهایت لذت می‌برم. كسانی را می‌بینم كه از این كار خسته شده‌اند و زندگی‌شان نمی‌چرخد. 
ما كار سخت و خطرناكی داریم كه از صفر تا صد مسؤولیت آن به عهده خودمان است. 40 درصد درآمد ما را آموزشگاه برمی‌دارد در صورتی كه مسؤولیت زیادی به عهده خودمان است. مدام با مردم سر و كار داریم و باید مراقب جان و مال مردم باشیم. باید به همه جا هم پاسخگو باشیم. اگر شاگرد من تصادف كند، باز هم من باید پاسخگو باشم. مشكلات كار ما زیاد است.  همكاران ما خیلی سخت كار می‌كنند. بیمه ندارند و هیچ آینده‌ای برای كارشان نمی‌توان تصور كرد. اگر خطایی هم از یك مربی سر بزند، به‌راحتی ما را از كار اخراج می‌كنند. 
 قرارداد كاری مشخص ندارید؟
قرارداد داریم اما اجازه خواندن قرارداد را نداریم. هر 
چهار سال یك‌بار باید امتحانی را پشت سر بگذاریم كه نزدیك به یك میلیون و خرده‌ای هزینه كلاس و آزمایش‌های پزشكی مربوط به آن می‌شود. ما درآمدمان از یك مربی خصوصی هم كمتر است. هر كلاس دو ساعته دستمزد 35‌هزار تومانی دارد كه خیلی كم است. به بهانه‌های مختلف آموزشگاه بسته می‌شود كه خسارت اصلی را خود مربیان می‌بینند. اخیرا آموزشگاه ما را دو ماه بستند. دوندگی‌های زیادی كردم تا دوباره باز شود. آن هم به خاطر همكارانم كه سرپرست خانوار هستند. 
 متوسط درآمد مربیان رانندگی چقدر است؟
خیلی ناچیز است. من ماه گذشته 600 هزار تومان درآمد داشتم. اگر كسی باشد كه سرپرست خانوار باشد، كارش سخت‌تر هم می‌شود. من هنوز یك شاگرد هم امسال نداشته‌ام. 
 ازدواج كردید؟
بله، متاهل هستم. دو فرزند دارم كه هر دو ازدواج كرده‌اند. 
 زیر دست خودتان آموزش دیدند؟
خیر. خودشان آموزش دیدند. 
 لابد شما جسارت را به آنها آموزش دادید ...
از بچگی من را در رانندگی دیدند و یاد گرفتند.