یك تعریف ساده از گردشگری نجوم
گردشگری نجومی یعنی سفر كنید برای تماشای آسمان و متعلقاتش. مثلا سفر كنی برای دیدن یك ساعت آفتابی و یك سازه كه به نجوم مربوط میشود، یا سر آرامگاه خیام كه منجم بوده، حاضر شوی و .... همه اینها در دسته سفرهای نجومی قرار میگیرد.
خودم هم یك تعریف جدید اضافه كردم و آن اینكه من سفر میكنم تا خاطرات آدمها زیر آسمان شب را گوش بدهم، داستانهای مادربزرگها و پدربزرگها و روایات و افسانههایشان را از آسمان شب بشنوم و این را هم بخشی از گردشگری نجومی میدانم. یعنی پدربزرگی در جوانی ساربان شتر بوده و از ستارهها مسیر خود را انتخاب میكرده یا چوپانی كه با ستارهها راز و نیاز داشته و خلاصه گفتوگو با همه افرادی كه به نوعی با آسمان و ستارههایش زندگی كرده یا میكنند و حرفهای زیادی دراین خصوص برای گفتن دارند.
خودم هم یك تعریف جدید اضافه كردم و آن اینكه من سفر میكنم تا خاطرات آدمها زیر آسمان شب را گوش بدهم، داستانهای مادربزرگها و پدربزرگها و روایات و افسانههایشان را از آسمان شب بشنوم و این را هم بخشی از گردشگری نجومی میدانم. یعنی پدربزرگی در جوانی ساربان شتر بوده و از ستارهها مسیر خود را انتخاب میكرده یا چوپانی كه با ستارهها راز و نیاز داشته و خلاصه گفتوگو با همه افرادی كه به نوعی با آسمان و ستارههایش زندگی كرده یا میكنند و حرفهای زیادی دراین خصوص برای گفتن دارند.