چند روایت نسبتا معتبر از یك ویدئو
یك: یك قطعه موسیقی منتشر میشود، از یك خواننده معلوم الحال، بعد
یك هو چند تا ویدئو میرسد كه توی مدارس ما به مناسبت روز معلم دانشآموزانی با لبخند همان آهنگ را با بالاپایین پریدن میخوانند و یك خانم كه گویا دیجی دعوتشده به مراسم است هم جو میدهد و كلی جیغ و دست و هورا. از چند مدرسه دخترانه و پسرانه همین آهنگ میرسد .
دو: یك قطعه مداحی زمزمه محرم امسال خیلی میتركد ... من غلام نوكراتم ... عاشق كربلاتم ... ویدئوهایی همان موقع و اخیرا باز میرسد كه دانشآموزانی را نشان میدهد كه دارند این را میخوانند و زمزمه میكنند .
برخورد نوع اول: یك عده ویدئوی اول را بارگذاری میكنند و میگویند شادی حق بچههاست چرا این حق را ازشان بگیریم و نگذاریم تخلیه روانی شوند. یك موسیقی فان و پاپیولار است و فرداش كی میدونه چه خبره؟ ایكاش روزی برسد كه تمام مدارس ایران اینقدر شاد و شاداب و پر از هیجان باشد.
برخورد نوع دوم: ویدیوی اول را عدهای بارگذاری میكنند و میگویند وا اسلاما چه نشستهاید كه نفوذ كردهاند و مملكت بر باد رفت و هشتگ و توییت و پویش و مطالبهگری از وزیر و مسوولان امر كلید میخورد البت فقط در مجازستان.
برخورد نوع سوم: ویدئوی مداحی مجدد بارگذاری میشود و كپشن نوشته میشود: درد و بلای شما امام حسینیها بخوره توی سر اون قرتیها و قر توی كمر. شما آینده این مملكتید. شیربچههای عاشورایی...
من بغض میكنم. هم از دیدن بچههایی كه قر میدهند و هم از دیدن بچههایی كه سینه میزنند. هردوتاشان فردای این آبادی را باید به دوش بكشند. هر دوشان معصومند
هر دوشان همانقدری دركی از (غلام نوكراتم) ندارند كه (سلامتی سینگلا). من بغض میكنم چرا كه دو فرزند من هم جزو همین دانشآموزان نازنین هستند. حالا یك كوچه و محله بالاتر پایینتر .
یك چیزی هم دم گوشتان بگویم. تا وقتی دستمزد معلمین زحمتكش و باوجدان مملكتمان همین چندرغاز باشد و تمام تكیه وزارتمان فقط آموزش باشد آن هم فكسنی و نصفه نیمه و پرورش برود توی كمد بایگانی قصه همین است. توقع زیادی نداشته باشید. به خندههای آن بچههای توی كلیپ نگاه كنید و برای عاقبت به خیریشان دعا كنید.
یك هو چند تا ویدئو میرسد كه توی مدارس ما به مناسبت روز معلم دانشآموزانی با لبخند همان آهنگ را با بالاپایین پریدن میخوانند و یك خانم كه گویا دیجی دعوتشده به مراسم است هم جو میدهد و كلی جیغ و دست و هورا. از چند مدرسه دخترانه و پسرانه همین آهنگ میرسد .
دو: یك قطعه مداحی زمزمه محرم امسال خیلی میتركد ... من غلام نوكراتم ... عاشق كربلاتم ... ویدئوهایی همان موقع و اخیرا باز میرسد كه دانشآموزانی را نشان میدهد كه دارند این را میخوانند و زمزمه میكنند .
برخورد نوع اول: یك عده ویدئوی اول را بارگذاری میكنند و میگویند شادی حق بچههاست چرا این حق را ازشان بگیریم و نگذاریم تخلیه روانی شوند. یك موسیقی فان و پاپیولار است و فرداش كی میدونه چه خبره؟ ایكاش روزی برسد كه تمام مدارس ایران اینقدر شاد و شاداب و پر از هیجان باشد.
برخورد نوع دوم: ویدیوی اول را عدهای بارگذاری میكنند و میگویند وا اسلاما چه نشستهاید كه نفوذ كردهاند و مملكت بر باد رفت و هشتگ و توییت و پویش و مطالبهگری از وزیر و مسوولان امر كلید میخورد البت فقط در مجازستان.
برخورد نوع سوم: ویدئوی مداحی مجدد بارگذاری میشود و كپشن نوشته میشود: درد و بلای شما امام حسینیها بخوره توی سر اون قرتیها و قر توی كمر. شما آینده این مملكتید. شیربچههای عاشورایی...
من بغض میكنم. هم از دیدن بچههایی كه قر میدهند و هم از دیدن بچههایی كه سینه میزنند. هردوتاشان فردای این آبادی را باید به دوش بكشند. هر دوشان معصومند
هر دوشان همانقدری دركی از (غلام نوكراتم) ندارند كه (سلامتی سینگلا). من بغض میكنم چرا كه دو فرزند من هم جزو همین دانشآموزان نازنین هستند. حالا یك كوچه و محله بالاتر پایینتر .
یك چیزی هم دم گوشتان بگویم. تا وقتی دستمزد معلمین زحمتكش و باوجدان مملكتمان همین چندرغاز باشد و تمام تكیه وزارتمان فقط آموزش باشد آن هم فكسنی و نصفه نیمه و پرورش برود توی كمد بایگانی قصه همین است. توقع زیادی نداشته باشید. به خندههای آن بچههای توی كلیپ نگاه كنید و برای عاقبت به خیریشان دعا كنید.